سوال این که چه کسی باید بیشتر به یک پروژه طراحی تجاری اهمیت دهد، یک سوال متضاد است. بسیاری از طراحان نگران این هستند که مهم نیست چه شود، در هر صورت باید نیازها و خواستههای مشتری در اولویت باشند. طراحان دیگر اصرار دارند که زمان و انرژیای که صرف ساخت یک طراحی میشود، نباید بر روی یک پروژه که حس ولرمی دارد هدر برود.
امروز، ما میخواهیم ببینیم که چه کسی راست میگوید و چه کسی اشتباه میکند، و این که آیا این سوال اصلا باید یک سوال باشد؟
شما، طراح
شکی در این نیست که طراحی یک حرفه شخصی و فردگرایانه است. از دوره رنسانس تا به حال، دنیا به خوبی ایده هنرمندان تنها را برخلاف طبیعت هنر و طراحیای که در فرهنگهای آنها یافت میشود، تقبل کرده است.
مردم طراحان را برای استعداد شخصی و حس زیبایی شناسی آنها، و همچنین مهارتهای رفع مشکل آنها استخدام میکنند.
نام شما به عنوان طراح، به هر چیزی که شما تولید میکنید متصل است و معروفیت شما به عنوان یک فرد حرفهای رقابت کننده، هر زمان که طراحی شما به دست عموم میرسد آزمایش میشود. حس زیبایی شناسی برخی از طراحان ارزش بیشتری نسبت به بقیه دارد، و یک سلسله مراتب داخل دنیای طراحی وجود دارد که به شدت تعیین میکند چه کسی که کار برگزیده را به دست میآورد.
افتخار و لذت
در کار خود من، هر طراحیای که هارد دیسک مرا ترک میکند، به مانند یک جواهر با ارزش، خاص و منحصر به فرد است. من به مشتریهای خود اطمینان میکنم که به مانند من آنها را گرامی بدارند. آیا این کار مرا تبدیل به یک فرد خودخواه میکند؟ نه. این یعنی من فقط پروژههایی را میپذیرم که مرا قادر میسازند تا آن سطح از افتخار را در آنها سرمایهگذاری کنم.
اگر پروژهای خارج از جایگاه من باشد، برای من جالب نباشد یا مشتری روشهایی از کسب و کار را به عمل بگیرد که من با آنها موافق نباشم، من آن را رد خواهم کرد. این تاثیر ساخت یک چرخه خود تکمیل کننده را دارد: هر چه در انتخاب پروژههای خود سختگیرتر باشم، کمتر پروژههایی به من پیشنهاد میشود که آنها را دوست داشته باشم.
چگونه؟ کاری که من در نهایت تولید میکنم و در نمونه کارهای خود قرار میدهم، یک انعکاس دقیقتر از استایل و ارزشهای من است که یک پیغام بسیار واضح به مشتریهای بالقوه میفرستد.
کنترل مشتری
در نهایت، مشتری است که حرف آخر درباره این که آیا رویای طراحی شما به واقعیت میپیوندد یا نه را میزند. این مسئله بسیار عادلانه است؛ بالاخره طراحی شما قرار است کسب و کار و زندگی آنها را به نمایش بگذارد. راههایی برای شما وجود دارند تا وقتی که مشتری برای تغییراتی که شما با آنها موافق نیستید درخواست میکند، آنها را قانع کنید و سر عقل بیاورید.
اما اگر تصمیم بگیرید فقط کارهایی را بپذیرید که شما به آنها اشتیاق دارید، تعداد دفعاتی که شما و مشتریتان رو در رو هستید را به شدت محدود میکنید.
اگر شما و مشتریتان از ابتدا حرف هم را بفهمید، و او به شراکت شما در کسب و کار خود احترام بگذارد، هیچ تغییری که او درخواست میکند نباید برای شما شوکه آور باشد. شما فقط با تغییرات مورد درخواست مشتریهایی که رابطه خوبی با آنها ندارید، حس بدی دارید. اشکالی ندارد؛ همه ما این مسئله را تجربه کردهایم.
هیجان دوطرفه
اشتیاق شما درباره کاری که شما انجام میدهید، توجه مشتریهایی که به همان صورت مشتاق هستند را جلب خواهد کرد. آنها یک نگاه به کار شما خواهند داشت، و برای این که شما شخص مناسب برای برطرف کردن مشکل آنها هستید، بشکن خواهند زد. تعهد شما در خدمت به افرادی که به مانند آنها هستند، و به فراهم کردن راه حلهای شخصیسازی شده به مشکلات منحصر به فرد آنها واضح خواهد بود.
رابطه بین طراح و مشتری ایدهآل، همیشه یک رابطه برد برد است. شما با اضافه کردن یک تکه کار دیگر به نمونه کارهای خود که به آنها افتخار میکنید پیروز میشوید، و مشتریها با دریافت بهترین راه حل که آنها را قدر میسازد تا درآمد، ترافیک، فروش یا هر متریک دیگری که مشتری شما بر روی آن متمرکز است، پیروز میشوند.
ارزش، پول نیست
گفته میشود وقتی که یک مشتری به رضایت واقعی میرسد، قیمت تقریبا بی اهمیت است. اگر کسی یک مشکل واقعی داشته باشد، برای برطرف کردن آن هر کاری خواهد کرد، و راه حل به قدری برای آنها با ارزش خواهد بود که دست از فکر کردن درباره ارزش آن بر نخواهد داشت.
ارزش همیشه از پول مهمتر است. اگر شما به یک جزیره ترک شده مهاجرت کرده و بسیار گرسنه باشید، داشتن کیسهای پر از پول هیچ ارزشی برای شما نخواهد داشت. حتی اگر این کیسه هزاران دلار داشته باشد، شما به راحتی آن را برای یک ساندویچ معامله خواهید کرد.
در نتیجه
پس برای جمعبندی همه این مطالب، بیایید به سوال اصلی برگردیم. به کدام یک در طراحی خود باید بیشتر اهمیت دهید: شما، یا مشتریتان؟ من فکر میکنم طبق چیزی که در اینجا آن را پوشش دادیم، جواب واضح است: هر دو. یافتن کسانی که از خدمت رسانی و فراهم کردن راه حل برای آنها خوشحالید، به ناچار مشتریهایی خواهد ساخت که از پخش کردن خبر کار شما بسیار خوشحال خواهند بود.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید