تجربه کاربری یک موضوع داغ است. به معنای وسیعتر، میتوان آن را به عنوان تجربهای کلی در استفاده و یا تعامل با چیزی تعریف کرد و آن "چیز" میتواند هر چیزی در دنیا باشد. بیشتر افراد، وقتی صحبت از تجربه کاربری به میان میآید، وسایل فنی مثل تلفنهای هوشمند، رایانهها، نرمافزارها و وب سایتها به ذهنشان خطور میکند. اما همه ما در روز دهها و حتی صدها تجربه کاربری داریم مثلا وقتی در حال رانندگی هستیم، پشت چرا قرمز ایست کردهایم، وقتی میخواهیم هزینه اجناس خریداری شده را بپردازیم، وقتی در حال گرم کردن یک وعده غذایی در مایکروویو هستیم ... و این لیست همچنان ادامه دارد.
تجربه کاربری: خوب، بد و زشت
به تعاملات اخیر خود فکر کنید، کدام یک نشان دهنده یک تجربه کاربری عالی هستند؟ این میتواند به صورت خدمات خوبی باشد که به مشتری ارائه داده میشود یا محصولی که استفاده از آن فوق العاده آسان است و یا وب سایتی که اطلاعات دقیق مورد نیاز شما را در قالبی مناسب و درست در زمان مناسب در اختیار شما قرار میدهد.
مطمئنا تجربه کاربری بیشتر توجه ما را به خودش جلب میکند. یک رابط کاربری عالی چیزی است که ما حتی به آن فکر هم نمیکنیم، فقط از آن برای رسیدن به خواستههای خود استفاده میکنیم و سپس فراموشش میکنیم. اما یک تجربه کاربری ضعیف ما را ناامید، عجول و حتی عصبانی میکند و ما ذاتاً آن تجربه منفی را برای مدتها به یاد میآوریم. به آخرین باری که سفارش شما در رستوران جا به جا شد و مجبور شدید برای مدتی طولانی منتظر بمانید فکر کنید.
تجربه کاربری در صنعت IT
توسعه دهندگان نرمافزار و طراحان وب در صنعت IT، گاه با استفاده از این اصطلاحات در مورد تجربه کاربری صحبت میکنند:
- # طراحی کاربر محور
- # رابط کاربری (UI) یا رابط کاربری گرافیکی (GUI)
- # قابلیت استفاده
- # عوامل انسانی و ارگونومی
- # تعاملات انسانی-کامپیوتری
اگر فکر میکنید تجربه کاربری یکی از موارد بالاست یعنی اشتباه میکنید. در واقع طبق تعریفی که ISO از تجربه کاربری ارائه داده است: تجربه کاربری، تمام جوانب تجربه کاربر در تعامل با محصول، خدمات، محیط و امکانات است. بنابراین تجربه کاربری شما شامل تمام موارد بالا میشود. همچنین به این معناست که تجربه کاربری با قابل استفاده بودن تفاوت دارد.
یک تصویر گرافیکی که به خوبی نشان میدهد چگونه باید همه این مناطق در اطراف کاربر توسعه داده شود تا یک تجربه کاربری عالی به وجود بیاید.
مهم نیست که به چه اسمی صدایش میکنید، یک چیز واضح است: تجربه کاربری در صنعت ما از اهمیت بیشتری نسبت به گذشته برخوردار است. امروزه بیشتر محصولات و خدمات به سمت راه حلهای خودکار و مبتنی بر نرمافزار حرکت میکنند و در بسیاری از موارد، نیروی انسانی از صنعتها کنار گذاشته شده است. بهترین ارائه دهندگان خدمات IT کسانی خواهند بود که اطمینان حاصل کنند که راه حلهای نرمافزاری که ایجاد میکنند، به اندازه کافی نیازها، خواستهها، عادتها، انتظارات و روند تفکر کاربران نهایی خود را پیش بینی و برآورده میکند. همچنین لازم است تا برای به وجود آوردن یک تجربه کاربری بهتر، ساختار تجاری خود را نیز تغییر دهید.
چرا باید به تجربه کاربری اهمیت بدهیم؟
اگر در حال اداره کردن یک کسب و کار هستید، تجربه کلی یک شخص در مورد محصول یا خدمات شما میتواند تفاوت زیادی را ایجاد کند، اینکه آیا آنها محصول شما را خریداری میکنند یا از همه مهمتر، آیا دفعهی دیگر هم از شما خرید میکنند یا به جای دیگری سر میزنند.
همهی مشاغل برای اینکه در میدان رقابت باقی بمانند باید یک وب سایت داشته باشند. اگر تجارت شما وابسته به یک وب سایت یا دارای یک وب سایت است، تجربه کاربر وب سایت شما نقش مهمی در جذب و حفظ مشتری خواهد داشت. شما برای بدست آوردن مشتریان با پتانسیل تنها یک فرصت دارید پس از آن بهترین بهره را ببرید. اکثر بازدیدکنندگان ظرف چند ثانیه تصمیم میگیرند که در سایت شما بمانند تا دکمهی برگشت را زده و به دنبال چیزی بهتر بروند.
میدانیم که تجربه کاربر مهم است. پس چرا برای بسیاری از ما، تعریف کردن و ایجاد یک تجربه کاربری موفق برای کاربرانمان آنقدر سخت است؟
قرار است کارهای زیادی به وجود بیایند
خب اگر بخواهم کوتاه بگویم، طراحی کردن چیزی که بتواند کارآیی داشته باشد آن هم برای مشتریانی که ممکن است با ما همفکر یا مخالف باشند، بدون توجه به شرایط نیازمند کارهای زیادی است. هر کسی که با توسعه نرمافزار و یا خدمات مبتنی بر وب سر و کار دارد میداند که برای تولید محصول نهایی که کارکردی مطلوب داشته باشد، برنامه ریزی، طراحی و آزمایشهای زیادی لازم است. اما برای اینکه در واقع چیزی را طراحی و خلق کنید که نه تنها کارآیی داشته باشد، بلکه به خوبی نیز کار کند و به شکلی باشد که کارآیی آن برای کاربران شما منطقی باشد، با کاربران خود همفکر شوید، تمام مشکلاتی که ممکن است برایشان رخ دهد را پیش بینی کنید و به آنها کمک کنید تا کارهایشان را با موثرترین روش به اتمام برسانند.
قدرت همدلی
این یک کار مهم است که بیش از هر چیز دیگری نیازمند ایجاد حس همدردی برای کاربران است. لازمهی همدلی و همدردی این است که وجود خودمان را کنار بگذاریم. باید افکار، اولویتها و اهداف خود را کنار بگذاریم و واقعا سعی کنیم ببینیم چه در ذهن کاربرانمان میگذرد. این کار برای بسیاری از ما آسان نیست. نتیجه اخلاقی در اینجا چیست؟ ممکن است برای ساختن یک نرمافزار عالی یک افراد یک دهکده نیاز نباشد، اما مطمئنا یک تیم خوب و کامل را شامل میشود. فقط اطمینان حاصل کنید که هر کسی که روی نرمافزار شما کار میکند یا وب سایت شما را میسازد، فردی توانا و شایسته باشد. شما باید در گروه خود یک فرد را داشته باشید که عملکرد محصول یا وب سایت را از دیدگاه کاربر زیر نظر داشته باشد. شما به یک قهرمان در تجربه کاربری نیاز دارید و در این فرآیند باید به استخدام یک مدیر تجربه کاربری نیز توجه کنید.
دکمهی "آسان" را پیدا کنید
بهترین راه رسیدن به موفقیت در تجربه کاربری، تبدیل کردن خودتان به یک کاربر است. کاربران خود را درگیر کنید تا از نیازهای آنها مطلع شوید، سپس برای حل این نیازها آنها را جمع آوری کنید.
در این صورت است که شما صدایی را در سر خود میشنوید که میگوید:
« به عنوان یک کاربر، من اینجا هستم چون به چیزی نیاز دارم. میخواهم راه حل آن را از شما دریافت کنم یا میخواهم بدانم که اصلا شما میتوانید آن نیاز را برطرف کنید یا نه. گاهی اوقات شاید حتی ندانم که چه خواستهای دارم، اگر بتوانید در فهمیدن آن هم به من کمک کنید بسیار عالی میشود. فقط میخواهم نیازم توسط شما برطرف شود تا بتوانم بهتر زندگی کنم. پس اگر میتوانید لطفا ذهن من را بخوانید، نیازهایم را پیش بینی کنید و مهمتر از همه بدون اینکه من را دچار مشکلات ناخواسته کنید، آن کار را برایم آسانتر کنید تا آنچه را که میخواهم بدست بیاورم.»
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید