طبق نظر فیلسوف بریتانیایی آلن دی باتن :« هر کسی که از سال پیش تا الان در خود تغییری حس نکرده باشد، اصولا چیزی یاد نگرفته است.» زندگی شما با سال قبل چه تفاوتی کرده است؟ برای یادگیری به صورت طبیعی شما نیاز به تغییر و تکامل دارید.
برای خواندن بخش اول این مقاله میتوانید به صفحه ۳۰ رفتار که شما را در سال ۲۰۱۹ غیرقابل توقف میکند - بخش اول مراجعه کنید. در ادامه ۱۰ مورد دوم که شما را غیر قابل توقف میکند را در اختیارتان قرار خواهم داد.
۱۰. رابطه خود را با والدینتان عمیقتر کنید
رابطه فرزندان با والدین، قویترین سطح از سلامت روحی است که در نوع بشر شناخته شده است. یکی از اساسیترین عوامل ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، رابطه سالم با والدینتان است. رابطه شما با خانواده یک شاخص مناسب از سطح سلامت شما است. مهم نیست چقدر در بیرون از منزل موفق هستید اگر این رابطه کلیدی را نداشته باشید از نظر احساسی بسیار شکننده هستید. بعضی وقتها افراد، والدینی ناسالم دارند. نباید با آنها به تندی و با ناسزا گفتن رفتار کرد، به آنها عشق بورزید و محبت کنید. وقتی که زندگی شخصی و روابط خود را سامان میدهید، ناخواسته به آنها این اجازه را خواهید داد تا خود را تغییر دهند. هر دو شما به یکدیگر نیز دارید.
۱۱. روابط محافظ را توسعه دهید
در مصاحبهی اخیر، کوبه برایانت داستان اولین سال بازی کردن او در رشته بسکتبال را گفت که امتیازش همیشه صفر بود. بعد از آن فصل پدرش به او نگاه کرد و گفت:« برایم مهم نیست که امتیاز ۶۰ میآوری یا صفر. من همیشه و به هر قیمتی دوستت خواهم داشت.» این دقیقا همان چیزی بود که کوبی نیاز به شنیدنش داشت. او میدانست که جدا از رفتارش، دیگران هنوز هم او را دوست خواهند داشت. اینکار به کوبه اجازه شکست خوردن و جرات پذیرش خطر را داد. با حفاظت پدرش، کوبه در مسیری قدم برداشت که چیزی جز پیشرفت در آن نبود.
وقتی شما بدون در نظر گرفتن نتیجه، عشق و امنیت را حس میکنید؛ میتوانید به استقلال برسید و خطر کنید.
فصل بعد، کوبه شروع به شکستهای مکرر کرد و همانطور که میدانید شکست مقدمهای برای پیروزی است. او به سرعت شروع به یادگیری از شکستهای قبلی خود کرد و شروع به بازی در عرصهی خلاقیت و تخیل کرد. تمام کاری که باید انجام میداد این بود که از مرزهای شخصیت قدیمی خود گذشته و وارد هویت و شخصیتی شود که در تخیل خود آنرا ساخته بود.
او ناشناخته ها را در آغوش گرفت زیرا خواهان آزادی بود. میخواست آزاد باشد تا ببیند چه چیزی ممکن است، تا شکست بخورد، تا کشف و خلق کند. میخواست آزاد باشد تا تبدیل به یک افسانه شود.
شما روابط محافظ در زندگی خود دارید؟
12. رفتارهای "اجتناب پذیر" را کمتر کنید
در روانشناسی دو نوع رفتار اصلی وجود دارد: یکی اجتناب پذیر و دیگری رویکردی.
رفتارهای اجتناب پذیر انرژی شما را صرف رخ ندادن بعضی حوادث میکنند و بیشتر تمرکزشان روی خطر و ریسک کردن به جای پتانسیل برای رشد است. این رفتارها عموما زمانی رخ میدهند که شما در زندگی روابط محافظ ندارید یا احساس امنیت نمیکنید. برای مثال اولین سال بسکتبال بازی کردن کوبه نمونهای از یک رفتار اجتناب پذیر است. او احساس آزادی برای شکست خوردن را نداشت پس از شکست خوردن اجتناب میکرد. او بیشتر نگران نظر پدرش بود بنابراین برای خلاق و خیال پردازی آزاد نبود.
وقتی شما در زندگی از لحاظ روحی و عاطفی احساس امنیت کنید، شروع به رفتارهای رویکردی میکنید.
یک جهت گیری رویکردی به این معنا نیست که شما فردی هستید که دائما خطر میکند، به این معناست که با شجاعت با خطرات روبرو شوید تا به اهداف باارزش برسید و دیگر نگرانی کمتری دربارهی سختیها و خطرات داشته باشید زیرا تمرکز شما روی اهداف و آرزوهای شماست. اولویتهای شما مشخص است و آمادهی پیشرفت هستید و هیچ چیز جلودارتان نیست.
۱۳. تجربه و رفتارِ ناخودآگاه خود را تقویت کنید:
هر گونه رفتار و تجربهای که در زندگی خود دارید تاثیری بر ذهن ناخودآگاه شما خواهد داشت. ذهن ناخودآگاه شما بازتابی از کارهای روزانهای است که در زندگی انجام میدهید. همانطور که دکتر دیوید هاوکینز در کتاب "Letting Go " گفته است:« ناخودآگاه ما به ما اجازهی بدست آوردن چیزهایی را میدهد که عقیده داریم شایسته داشتن آنها هستیم.»
هر رفتار شما مانند سیگنالی به ناخودآگاه شما ارسال میشود و افکار شما را درباره جهان بیرون به آن منتقل میکند. وقتی شما دائما به گوشی نگاه میکنید، ناخودآگاه شما جهان اطرافتان را حول محور آن واقعیت ترسیم میکند و زندگی شما متناسب با کیفیت آن رفتار شکل میگیرد. اما شما میتوانید یک تجربهی ناخودآگاه قوی برای خود بسازید.
شما میتوانید تجربهای داشته باشید که درک ناخودآگاه شما را از واژه "عادی" تغییر دهد. شما میتوانید زندگی عادی خود را از نو بسازید و به واژهی عادی معنای متفاوت تری ببخشید.
احاطه شدن توسط افراد با استعداد ممکن است عادی شود. مشارکت در رفتارهای قدرتمند و مهم روزانه میتواند عادی شود. زندگی در بهترین کیفیت نیز میتواند عادی شود. چیزی که جالب است این است که زندگی و تجربههای شما با گذشت زمان تغییر خواهد کرد.
۱۴. از نظر عاطفی انعطاف پذیرتر شوید
انعطاف پذیر بودن از لحاظ عاطفی توانایی شما را در کنترل احساسات در موقعیتهای چالشی نشان میدهد. شما احساساتتان را کنترل میکنید یا آنها شما را کنترل میکنند؟
هر چیزی که در زندگی میخواهید وابسته به داشتن شجاعت برای قدم گذاشتن در مناطق ناشناس است. انعطاف پذیر بودن نشان دهندهی این دو موضوع است :
۱.توانایی گام برداشتن در مسیرهای ناشناس
۲.کنترل درست احساسات در مسیرهای ناشناس
تنها راه رسیدن به این انعطاف، تمرین کردن، مقابله با ترس ها و حرکت به سمت جلو است. باید شجاع باشید و کارهایی را انجام دهید که ممکن است نتیجه ندهد. سپس، همانطور که سختیهای مسیرهای ناشناس را تجربه میکنید باید بدون در نظر گرفتن احساسات به جلو حرکت کنید. این به آن معنا نیست که احساساتتان را نادیده بگیرید، در عوض از احساسات خود به عنوان فاکتوری در تجربههای خود استفاده کنید. روی اهداف خود تمرکز کنید نه روی خطرات یا تهدیدهایی که ممکن است رخ دهند. این همان روشی است که میشود به وسیله آن الگوهای ناسالم را از بین برد.
شما باید بدن خود را شوکه کنید. ناپلئون هیل گفته است:« یک شوک مناسب میتواند به مغزی که اسیر عادت شده، کمک کند.»
۱۵. روی یک برنامه ۳ ماهه به جای ۱ ساله تمرکز کنید
برنامههای یک ساله دیگر کارساز نیستند. این مسئله را باید تا الان متوجه شده باشید. پس چه روشی بهتر است؟
بهتر است اهداف ۳ ماهه درست کنید. هر ۳ ماه شما ۹۰ روز گذشته را مرور میکنید و اهداف جدیدی را برای ۳ ماه آینده برنامه ریزی میکنید. چند سوال فوق العاده که میتوانید هر ۳ ماه از خود بپرسید را دَن سالیوان، بنیانگذار موفق در اینجا برای شما ذکر کرده است:
- با نگاهی به ۳ ماه گذشته، چه چیزهایی باعث افتخار شما در مورد آنچه که بدست آوردهاید میشود؟
- وقتی به آنچه که امروز رخ داده است نگاه میکنید، کدام بخش از روند کار به شما اعتماد به نفس بیشتری میدهد؟
- در حال حاضر، در ۳ ماه آینده چه چیزهای جدیدی به شما بیشترین حس هیجان را میدهد؟
حالا بگویید ۵ "جهشی" که میتوانید بزنید تا ۳ ماه آینده را تبدیل به ۳ ماهی خوب کند، چیست؟
هر ۳ ماه شما باید یک جشن برای پیشرفت در روند کار برگزار کنید. به جای تمرکز بر گذر زمان به نتایج توجه کنید. هر ۳ ماه، شما باید پیشرفت روشنی در جهت اهداف خود ببینید. هر ۳ ماه، شما باید قادر به مشاهده تغییرات در محیط، نتایج و زندگی خود باشید. زندگی شما باید انعکاسی از بهترین اولویتهای شما باشد.
بعد از یک برنامه ۳ ماهه روی یک دوره بهبود بخشی(ریکاوری) کار کنید. ریکاوری به شما انرژی و هیجان بیشتری میدهد.
۱۶. بیشتر استراحت کنید
مایک مانسیاز گفته است :« ریکاوری هیچوقت متوقف نمیشود.»
استراحت کردن فقط خوابیدن نیست، کسب تجربیات سالم و تفریح کردن هم هست. چقدر درباره طراحی زندگیتان خیال پردازی میکنید؟
در گفتگوی "TED" استفان سگمیستر داستان فوق العاده تمرکز خودش روی ریکاوری را توضیح داده است. او یک طراح مشهور در نیویورک است. هر ۷ سال او تمام کسب و کار خود را رها کرده و یک سال کامل به مسافرت و گردش میرود. او در این دوره ریکاوری، دیدگاههای خلاقانه و الهامات جدیدی را برای ۶ سال آینده بدست میآورد.
اگر این اصل را در زندگی روزانه خود اعمال کنید، میتوانید خلاقیت و الهامات بیشتری در زندگی خود داشته باشید و به موقع به خودتان وقتی برای استراحت دهید. هر چه در زندگی از کار فاصله بگیرید به همان نسبت در کار خود خلاق و تاثیرگذار خواهید شد. این مفهوم به عنوان "جدایی روانی از کار" شناخته میشود.
تحقیقات نشان میدهد که کسانی که از لحاظ روانی از کار خود فاصله میگیرند، این موضوعات را تجربه میکنند :
- تعادل بیشتر در کار و زندگی که مستقیما با سطح کیفیت زندگی در ارتباط است.
۱۷. بیشتر فکر کنید
یکی از دلایلی که شما باید کمی وقت صرف خود کنید این است که فضایی برای فکر کردن به وجود بیاورید. در روز چقدر فکر میکنید؟
هر چه بیشتر برای تفکر درباره زندگی، اهداف و اولویت هایتان وقت بگذارید؛ تصمیمات بهتری راجب این مسائل خواهید گرفت. اغلب اوقات وقتی در حال پیاده روی هستم به اهدافم در زندگی فکر میکنم و ایدههای زیادی به ذهنم میرسد.
در دراز مدت، کیفیت افکار شما کیفیت زندگی شما را نشان میدهد. در واقع ۹۵% افکار مردم هر روز تکراری و شبیه به افکار دیروزشان است. این کاربرد اشتباهی از یک ذهن خلاق است. اگر شما به طور مداوم زندگی خود را ارتقا میبخشید و مسائل جدیدی را میآموزید، افکار شما نیز شروع به گسترش و تغییر میکنند. شما به تمام اهداف خود خواهید رسید زیرا میدانید که چطور تصوراتتان را به واقعیت تبدیل کنید.
به خودتان زمانی برای فکر کردن دهید و افکارتان را ثبت کنید.
۱۸. بیشتر به دیگران ببخشید
جو پولیش میگوید:« روزگار به بخشنده میدهد و از گیرنده میگیرد.»
یکی از قویترین تغییرات روحی که یک فرد میتواند انجام دهد، تبدیل شدن از گیرنده به دهنده است. به عنوان پدر پنج فرزند، میتوانم ادعا کنم که در درجه اول این کودکان روی "گرفتن" تمرکز دارند. بدون هیچ سوالی آنها به من محبت میکنند اما در بیشتر موارد آنها به نیازهای خود علاقه بیشتری دارند.
دَرِن هاردی میگوید:« کیفیت زندگی یک فرد را میتوان به طور کلی با مقدار مشکلاتی که سعی در حل آنها دارد، اندازه گرفت.»
آیا هنوز هم به این فکر میکنید ک میتوانید چه چیزهایی بدست آورید یا اینکه چه چیزهایی را میتوانید ببخشید؟
وقتی نوبت به یک رابطه قوی میرسد شما سعی میکنید تا هر چه را که میتوانید از این رابطه بدست آورید.
جو پولیش بنیانگذار "Genius Network" است که به عنوان مدیر کارآفرینی نیز در نظر گرفته شده، او لیستی از قواعدی را دارد که انتظار دارد کسانی که با او همکاری میکنند به آن لیست عمل کنند. اصول لیست عبارتند از:
- بر روی چگونگی کمک به کارکنان برای کاهش دردشان تمرکز کنید.
- وقت، پول و انرژی خود را روی روابط سرمایه گذاری کنید.
- شخصی باشید که آنها از معاشرت با شما لذت ببرند.
- مفید، قدرشناس و باارزش باشید.
- با دیگران همانطوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.
- شاد و به یادماندنی باشید.
- از دیگران تشکر کنید.
- هر چقدر که میتوانید به یک فرد نزدیک شوید.
شما باید فراتر از ذهنیت کوچک خود بروید. وارد روابط متقابلی شوید که در آن روی بخشش، قدردانی و رشد تمرکز شده باشد.
۱۹. روی خودتان بیشتر سرمایه گذاری کنید
یک مثال مذهبی مثل داستان بعدی میتواند کاملا جذاب و آموزنده باشد. جورج کَنِن، رهبر کلیسای " Latter-Day" بود. به عنوان مردی جوان او تصمیم گرفت ۱۰% از درآمدش را در روشهای خاص استفاده کند و با این کار او افراد را دعوت به حمایت از این ایده میکرد. وقتی اسقف از جورج درباره این ایده پرسید، او پاسخ داد:« من این پول را صرف چیزی که میسازم نمیکنم، این پول را صرف چیزی که "خواهم" ساخت میکنم". جورج عقیده داشت این پولها در خودِ او و روابطش سرمایه گذاری میشوند و هرگز هدر نمیرود. پیامدهای این داستان از نظر روانشناختی آموزنده است.
او چگونه توانست با این سرمایه گذاری، ذهنیت و توانایی خود را تقویت کند؟
به جای اینکه طبق شرایط حال عمل کنید سعی کنید کارها را متناسب با شرایط آینده انجام دهید. این یکی از دلایلی است که شما اهداف خود را یادداشت میکنید چون این اجازه را به شما میدهد که در آینده دلخواه خود زندگی کنید. همچنین دلیلی برای سرمایه گذاری روی روابط، زندگی و اولویتهایتان نیز محسوب میشود. برای همین است که تخیل تا این اندازه کلیدی است.
در مورد جورج باید گفت که او روی رابطه خود با خدایش سرمایه گذاری کرد. سرمایه گذاری همیشه یک ذهنیت برتر نسبت به داشتن دید مادی میباشد.
۲۰. روی دیگران بیشتر حساب باز کنید
شما به کسی یا چیزی که در آن سرمایه گذاری میکنید علاقه دارید. شکسپیر میگوید:« مردم چیزی را که به آن عشق نورزند، دوست نخواهند داشت.»
عشق پس از سرمایه گذاریهای عاطفی، زمانی و مادی بوجود میآید. عشق یک محرک است. آن چیزی که ما آنرا به عنوان "عشق" میدانیم در واقع نوعی ارتباط با افراد است. هر چه بیشتر خود را وقف شخص دیگری کنید ارتباط بین شما دو نفر نیز قویتر میشود. هر چه بیشتر به انسانیت اهمیت دهید، بیشتر به این سیاره فکر میکنید. شما به این واقعیت که همه مردم باارزشاند پی خواهید برد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید