طبق نظر فیلسوف بریتانیایی آلن دی باتن :« هر کسی که از سال پیش تا الان در خود تغییری حس نکرده باشد، اصولا چیزی یاد نگرفته است.» زندگی شما با سال قبل چه تفاوتی کرده است؟ برای یادگیری به صورت طبیعی شما نیاز به تغییر و تکامل دارید.
برای تکامل یافتن، شما باید به طور مرتب برای خود تجربه های باارزش به وجود آورید.
-آخرین تجربه‌ی باارزش شما چه زمانی بود؟
-آخرین بار چه زمانی کاری را انجام دادید که ممکن بود جواب ندهد؟
اگر آماده‌اید تا در سال ۲۰۱۹ تجربه های فوق العاده ای کسب کنید؛ پس بهتر است از چند ترفند کمک بگیرید. اینها مسائلی نیست که بخاطر آنها خود را ناامید یا ناراحت کنید؛ اصولا زندگی، میدانی برای کسب تجربه است. زندگی زیباست و شما می‌توانید در آن خوشی‌های زیادی را تجربه کنید. یک نکته زیبا در مورد حرکت به آینده این است که شما به طور هم زمان خاطرات خود را نسبت به گذشته تغییر میدهید. گذشته، جدا از خوب یا بد بودن، با تصمیم های جدید شما درباره آینده تغییر خواهد کرد. گذشته و آینده هر دو انعطاف پذیر و قابل تغییر هستند اما چیزی که شما به آن احتیاج دارید، زمان حال است.
در اینجا ۳۰ رفتاری که کار شما را راه می‌اندازد، مشاهده می‌کنیم
۱. زودتر از خواب بیدار شوید
دکتر استفان کووی، در محل کار خود بود که مشاهده کرد یکی از افرادش بدون توجه به رابطه کاری، دائما با دیگر کارمندان در حال بحث است. او به کارمند گفت:« پیروزی‌های فردی همیشه پیروزی های جمعی را به دنبال دارند.» همچنین به این اشاره داشت که از فردا صبح، زودتر از خواب بیدار شود. اگر آن مرد هر روز صبح، زودتر از خواب بیدار شود و کارهای خود را انجام دهد، مسلما رفتار او با دیگران نیز تغییر می‌کند. اما کارمند اعتماد بنفس ضعیفی داشت و می‌گفت نمی‌تواند ۳۰ روز صبح زود بیدار شود. مثل بیشتر مردم، او نیز در دروغ گفتن به خود بسیار استاد بود و این واقعیت را که در حال زندگی در دنیایی بدون هدف است را مشاهده نمی‌کرد.
کووی به او گفت: 7 روز چطور؟ اینکار را می‌توانی انجام دهی؟
او گفت: بله.
یک هفته بعد، آن کارمند کاملا شخص دیگری شده بود. اعتماد بنفس ما حاصل کارهایی است که انجام می‌دهیم. سعی کنید کمی زودتر بیدار شوید و شروع به کار کنید.
۲. آب بیشتری بنوشید
همین که از خواب بیدار شدید یک لیوان آب بنوشید. نوشیدن آب باعث می‌شود شما هوشیار و سرحال تر شوید.
پس اگر بعد از بیدار شدن فورا آب بخورید، زمان زیادی طول نمی‌کشد که خواب از سرتان بپرد. نوشیدن آب با شکم خالی باعث تمیز شدن روده ها می‌شود و جذب بیشتر مواد مغذی را به دنبال دارد. همچنین به دفع ضایعات از بدن نیز کمک می‌کند. همانطور که ما حجم مناسبی از آب را مصرف می‌کنیم به همان نسبت نیز پوستی سالم‌تر و عملکرد مغزی بهتر خواهیم داشت.
۳. هر روز صبح اهداف خود را یادداشت کنید
بعد از این که از تخت پا شدید و یک لیوان آب نوشیدید، یک مکانی را پیدا کنید تا اهداف نوشته شده خود را روی آن قرار دهید. هر روز اولین کاری که می‌کنید نوشتن اهدافتان باشد. مطمئن باشید با این کار زندگی شما تغییر خواهد کرد. اکثر مردم اجازه می‌دهند محیط و عادت های نادرست آنها را به سمت الگوهای نامناسب تحریک کند. اولین کاری که انجام می‌دهند چسبیدن به گوشی است؛ این کار به دور از خلاقیت و خیال پردازی است.
ولی وقتی صبح را با نوشتن هدفتان شروع می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟
آبراهام لینکلن می‌گوید:« بهترین روش برای پیش بینی آینده این است که خودِ آینده را به وجود آورید.»
بهترین روش برای ساختن یک روز موفق این است که به صورت خلاقانه کار کنید. برای اینکه روزتان را خلاق شروع کنید باید به خودتان فضای کافی برای انعکاس دهید. همانطور که اهدافتان را روی کاغذ می‌نویسید، الگوهای نامناسب نیز تغییر می‌کنند. شما مغزتان را برای دیدن آنچه خواستارش هستید پرورش میدهید. دَن سالیوان گفته:« چشمان شما همان چیزی را می‌بینند که مغز شما به دنبال آن است.»
اکثر مردم مغزشان را تنبل بار می‌آورند. آنها بصورت فعال از مغزشان برای جستوجوی خواسته های خود استفاده نمی‌کنند. بنابراین فرصت های فوق العاده هر روز بدون اینکه آنها بفهمند از کنار آنها می‌گذرد. وقتی آینده خود را به شکل نوشتاری تجسم می‌کنید، مغز و حافظه خود را بازنویسی می‌کنید. وقتی اهداف خود را می‌نویسید یک حس خوب به شما دست می‌دهد؛ حالا تصور کنید که چه اتفاقی می‌افتد وقتی واقعا به آن اهداف برسید. هر چه نوشته شما احساسی‌تر باشد، تجربه های شما نیز متفاوت تر می‌شوند. هر چه بیشتر احساسی رفتار کنید به همان نسبت مغز شما ارتباطات عصبی بیشتری را به وجود می‌آورد. همانطور که مغز ارتباطات جدیدی را خلق می‌کند؛ حافظه و دیدگاه شما از جهان نیز تغییر می‌کند.
به این صورت شما هر روز به سطح بالاتری از زندگی خود دست پیدا می‌کنید. سطح بالاتر در زندگی مشابه کسب تجربه های بزرگ است که در آن شما احساس خوشبختی می‌کنید و این سبب می‌شود که مغز و ذهن شما هر روز گسترده تر از روز قبل عمل کنند.
چه اتفاقی می‌افتد وقتی مغز و ذهن شما هر روز تغییر کند و منعکس کننده شخصی باشد که شما قصد دارید در آینده به آن تبدیل شوید؟ سعی کنید سطح زندگی و تجربه خود را بالاتر ببرید.
با گذشت مدت کمی، شما جهان را بر پایه‌ی اهداف خود می‌بینید نه بر پایه موقعیت اجتماعی فعلی.
با مشاهده اهداف و توانایی‌های خود، مغزتان شروع به دیدن دنیا از زاویه ای متفاوت می‌کند. این دید متفاوت به دنیا باعث می‌شود شما خودتان، خدا، مردم و زندگیتان را بیشتر دوست بدارید؛ چون شما یک حس بهتری از امنیت را نسبت به قبل تجربه کرده‌اید و این حس امنیت سبب می‌شود شما بیشتر خلاق و خیال پرداز شوید.
با این کار شما بیشتر ریسک می‌کنید و به دنبال ماجراجویی‌های خطرناک‌تر می‌روید. هر روز صبح شما خلاقانه اهداف خود را می‌نویسید و این نوشته‌ها تبدیل به دروازه‌ای به دنیایی جدید می‌شوند که همه چیز در آن امکان‌پذیر است. شما هر روز مشتاق تر و شاد‌تر از دیروز می‌نویسید و اجازه میدهید ناخودآگاه شما کنترل را در دست بگیرد. شما دست از اصلاح کردن خود بر می‌دارید و مسائل خارق العاده‌ای را می بینید که از قلبتان بیرون می‌آید و روی کاغذ و ذهنتان نوشته می‌شود.
4. بیشتر وقت ها گوشی هایتان را روی حالت پرواز قرار دهید
طبق گفته کال نیوپورت:« اگر برای تمرکز بیشتر، ذهن خود را از وابستگی ها جدا نکنید؛ به جایی نمی‌رسید.»
زمان، پول واقعی در این زندگی است. اما در دنیایی پر از ارتباطات و اطلاعات، این گذر زمان است که باارزش تر از نگاه کردن به گوشی است. مدت زمانی که شما از گوشی خودتان استفاده نمی‌کنید؛ کیفیت زندگی شما را نشان می‌دهد. شما می‌توانید علاوه بر سرگرم کردن خود، با گوشی کارهای بهتری هم انجام دهید، کارهایی که تاثیر بهتری روی کیفیت زندگی شما می‌گذارد. چقدر به عزیزانتان عشق می‌ورزید؟
به عنوان پدر، من یاد گرفتم که کودکان نیاز دارند تا بدانند کسی دوستشان دارد و آنها نیاز به حس امنیت دارند. تحقیقات نشان می‌دهند که والدینی که از گوشی‌های همراه زیاد استفاده می‌کنند، تاثیر زیادی در ایجاد عادت‌های نامناسب برای فرزند خود در آینده دارند. این بدین معناست که نسل آینده شامل کودکان معتاد به وسایل دیجیتال و گوشی می‌باشد. کودکان باید یاد بگیرند که چطور احساسات و هیجانات خود را کنترل کنند. آنها باید عشق شما را حس کنند و احساس کنند که برایتان مهم‌اند.
این موضوع فقط مربوط به کودکان نیست بلکه مربوط به همسرتان و هر گونه رابطه دیگر نیز می‌شود. رابطه شما با دیگران چقدر خوب است؟ جواب این سوال به سطح خوشبختی و هدف شما در زندگی بستگی دارد. توماس مانسون گفته:« هیچوقت رسیدن به هدف را به عشق ورزیدن به کسی ترجیح ندهید.»
گوشی خود را کنار بگذارید و پیشرفت را در زندگی خود مشاهده کنید. هر چه بیشتر در زندگی حاضر باشید به همان نسبت خلاق می‌شوید، مغزتان بهتر عمل می‌کند و بهتر می‌توانید روی مسائل تمرکز کنید. همانطور که از گوشی خود فاصله می‌گیرید، زندگی پر معناتر و لذت بخش‌تری را تجربه می‌کنید و مغز و احساسات خود را وادار می‌کنید تا طبق آینده ایده آل شما سازمان یابند. با کنار گذاشتن گوشی سطح زندگی شما بالاتر می‌رود و مغز شما تجربه‌های باارزشی را به وجود می‌آورد که به شما حس رضایت و افتخار می‌دهد. آن احساسات، رفتار و دیدگاه شما را در دنیا تغییر می‌دهند.
شما شروع به پذیرش چالش‌های بزرگتر می‌کنید و این باعث غیرقابل پیش‌بینی شدنِ زندگی شما نسبت به گذشته می‌شود. شما آماده می‌شوید تا ذهن خود را درگیر افکار خلاقانه کنید که باعث تغییر در دید شما نسبت به خود و آینده تان می‌شود.
ممکن است الان از آدمی که هستید خجالت بکشید ولی زندگی جدید شما ممکن است خلاقانه و خیالی شروع شود و شما را به فرد خاصی تبدیل کند. فرد خاصی که مهارت بالایی در جذب مربیان فوق العاده، شرکای تجاری و دوستان دارد.
۵. هر چقدر که می‌توانید پیاده روی کنید
استیو جابز، بنیانگذار شرکت اپل را به خاطر پیاده روی‌هایی که تا قرارهای ملاقات انجام می‌داد، به یاد می آورند. مارک زاکربرگ نیز گاهی پیاده به قرارهایش می‌رود. تحقیقات اخیر دانشگاه استنفورد توضیح می‌دهد که چرا پیاده روی، خلاقیت و دیدگاه را افزایش می‌دهد. مطالعات نشان می‌دهند که راه رفتن در داخل یا خارج از منزل روحیه خلاقیت را بالاتر می‌برد.
در نشریه "روانشناسی تجربی" از دکتر اوپِزو و دکتر استواردز گفته شده است که اکثر افراد باهوش، بهترین افکار خود را هنگام پیاده روی بدست آورده‌اند. زمان رفتن به پیاده روی اهمیتی ندارد (یعنی مهم نیس صبح یا شب به پیاده روی می‌روید). پیاده روی کنید تا زندگی و سلامتیتان بهبود پیدا کند.
ترکیبی از نوشتن اهداف و فضایی برای فکر کردن، زندگیتان را تغییر می‌دهد. این کارها به شما ایده هایی برای رسیدن به اهدافتان می‌دهند و به شما در کسب احتیاجات لازم برای داشتن یک رابطه سالم و حرکت به جلو کمک می‌کند. پیاده روی نه تنها برای خلاقیت بلکه برای طول عمر نیز بسیار خوب است.
۶. زندگی خود را به خوبی اولویت بندی کنید
جیم کالینز می‌گوید:« اگر شما در زندگی بیشتر از ۳ اولویت دارید، یعنی هیچ اولویتی ندارید.»
اولویت‌های شما مهم‌تر از ارزش ها و اهداف شما هستند زیرا این اولویت ها هستند که اهداف و ارزش ها را به واقعیت تبدیل می‌کنند. اولویت های شما انعکاسی از اهداف شماست. اگر شما در زندگی خود ورزش نمی‌کنید به این معنی نیست که برای انجام آن وقت ندارید، بلکه به این دلیل است که ورزش جزو اولویت شما در زندگی نیست. هر کاری که الان انجام نمی‌دهید جزوی از اولویت‌های شما نیست. رفتار شما مانند آینه ای است که اولویت‌های شما را نشان می‌دهد. اولویت‌های شما چیست؟
اگر نمی‌توانید به این سوال پاسخ دهید یعنی نمی‌توانید برای زندگی و وقت خود اولویت بندی کنید. پس در نتیجه اعتماد به نفس و انگیزه کافی را برای ساختن آینده دلخواه خود نخواهید داشت.
۷. هر چیزی که اولویت شما نیست را کنار بگذارید
نوشتن اهداف در صبح به شما کمک می‌کند تا مغزتان نتایجی را که در تلاش برای بدست آوردنش هستید، شکل دهد. نوشتن اولویت‌های شما باعث می‌شود تا مطمئن شوید که اهداف درستی را دنبال می‌کنید. همانطور که به اولویت‌های خود را شکل میدهید، هر چیزی که با آنها همخوانی ندارد را حذف کنید. این وظیفه شماست تا وقت خود را صرف اولویت‌های اصلی کنید. اگر شما قادر به انجام این کار نیستید یعنی ناخودآگاه شما به اندازه کافی رشد نکرده؛، زندگی شما اولویت‌هایتان را نشان می‌دهد. حذف مسائل بی‌ارزش به خودی خود یک پیام عمیق برای شما و دیگران است که نشان می‌دهد شما از حذف مسائل کم ارزش ترسی ندارید.
من وقتم را فقط روی چیزهایی که به تجربه های حال و آینده من اضافه می‌کند، سرمایه گذاری می‌کنم.
شما وقتتان را روی چه چیزی سرمایه گذاری می‌کنید؟
8. کمی بازیگوش و خیال پرداز شوید
آلبرت انیشتین می‌گوید:« تخیل مهم‌تر از دانش است. دانش محدود به دانسته های فعلی ماست درحالیکه تخیل جهان را می‌شکافد و اسرار در آن را نشان می‌دهد.»
زندگی برای شاد بودن به شما داده شده است نه برای سخت کار کردن. شما باید درباره زندگی خود خلاق و بازیگوش باشید. در واقع شما یک خالق هستید؛ اگر روح خدا در انسان دمیده شده است پس به این معناست که انسان ذاتا یک خالق است. تحقیق ها به روشنی نشان می‌دهند که تخیل، با یادگیری و حس آرامش ارتباط مستقیم دارد. برعکس این هم درست است هر چه انسانِ بی احساسی باشید، برای خود و زندگیتان کمتر خیال‌پرداز و خلاق خواهید بود.
بر اساس تحقیقاتِ دکتر کارول دوِک، انسان ها دو دسته اند: دسته ای که ذهنیت ثابتی دارند و معتقدند نمی‌توانند یاد بگیرند و تغییر یا پیشرفت کنند و دسته دوم که ذهنیتی بالغ دارند و پذیرای یادگیری و تغییر هستند. داشتن تخیل یعنی شما از لحاظ روحی و عاطفی انعطاف پذیرید.
برای خیال پرداز شدن باید فراتر از چیزی که روبروی شماست را ببینید و اراده کنید تا چیزی هایی را مشاهده کنید که ممکن است واقعیت نداشته باشند اما می‌توانند به واقعیت برسند. تخیل یعنی، بازی و خلق کردن بدون دقت به نتیجه کارها. شما می توانید یاد بگیرید و تغییر کنید.
۹. تجربه های باارزش بیشتری کسب کنید
آبراهام ماسلو می‌گوید:« تجربه های "Peak" بسیار نادر، هیجانی، عمیق و یک شکل پیشرفته از واقعیت هستند که موجب تجدید حیات می‌شوند و حتی تاثیر آنها در تجربه ها، باورنکردنی است. اگر می‌خواهید انسانی واقع‌گرا باشید نیاز زیادی به تجربه های "Peak" دارید. این تجربه‌ها جدید هستند و دید شما نسبت به اطراف را تغییر می‌دهند. برای کسب این تجربه ها شما باید آغوشتان را به روی تجربه های جدید باز کنید. این نوع تجربه معمولا خارج از محدوده دلخواه شماست و شامل یادگیری "تجربی" نیز می‌باشد.
ایجاد تجربه های Peak، چگونگی تغییر در مسیر زندگی شماست؛ اگر شما شجاع رفتار کنید، روزانه تجربه‌های بیشتری کسب می‌کنید. با کسب این تجارب حس رفاه در شما افزایش می‌یابد و به دنبال آن، تخیل و توانایی خلق شما در ساخت آینده نیز گسترده تر می‌شود.
با کسب تجربه، حافظه شما نیز متحول می‌شود. یک حافظه سالم، حافظه ای است که قدرت تغییر داشته باشد. همانطور که تجربه های قوی‌تری بدست می‌آورید؛ ارتباط جدیدتری با اطراف خود برقرار می‌کنید و ساختار هویت و خاطرات خود را تغییر میدهید. ساده بگویم: شما "باید" تجربه هایی کسب کنید که هویت شما را تغییر دهد. با تغییر هویت شما، آینده نیز تغییر می‌کند. انیشتین گفته است:« سطح هوش، توانایی در تغییر کردن است.»
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید