۴ اشتباه تجربه کاربری که تقریبا هر طراحی مرتکب می شود
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 9 دقیقه

۴ اشتباه تجربه کاربری که تقریبا هر طراحی مرتکب می شود

به عنوان یک طراح، احتمالا همیشه، بارها و بارها انتظار دارید که بتوانید غیر ممکن را ممکن سازید. همیشه انتظار دارید که یک کار پیچیده را دریافت کنید و آن را ساده، زیبا و کاربردی تحویل دهید. زمانی که این اتفاقات انجام شوند در نهایت حس یک راک استار بودن به شما دست می‌دهد.

اما وای به حال زمانی که نتوانیم آن کارهای سنگین را انجام دهیم، خود به خود در ما احساس شکستی به وجود می آید. طراحان خلق و خوی کمال گرایانه‌ای دارند و همیشه بدترین منتقد خود است. طراحان وقتی اشتباهی را انجام می دهند و همه چیز را نابود می کنند، آن اشتباه را شخصی تلقی می کنند.

اما انقدرها هم ماجرا بد نیست. در حقیقت لحظاتی که شما از کار دلسرد می شوید و یا اینکه از کار راضی نیستید، فرصت های بسیار عالی برای رشد و یادگیری به حساب می ‌آیند. یک راز مهم این است که همیشه خطاهایی که شما مرتکب می شود مقصر اصلی‌ آن شما نیستید، قسمت بد این مسئله هم جایی است که شما به خاطر آن اشتباه جریمه می شوید. 

طراحان مانند افرادی نیستند که قصد داشته باشند همه چیز را پیچیده کنند، در حقیقت این دید دقیقا برعکس و مخالف ما است. طراحان افرادی هستند که روی جزئیات بسیار دقیقند و به چیزهایی که مردم عادی برای‌شان اهمیت ندارد بسیار تمرکز دارند.

اما در حقیقت مشکل اصلی زمانی است که چیزی اتفاق می افتد و تاثیر بسیار زیادی روی کار ما قرار خواهد داد و در نهایت ما نمی توانیم متوجه شویم مشکل اصلی از کجاست.

اگر شما به عنوان یک طراح به صورت رسمی و یا غیر رسمی آموزش دیده‌اید، باید مشتاق یادگیری چیزهای بیشتری باشید. باید انتظار داشته باشید که چیزهای جدید‌تری به سمت شما می آیند و فهمیدن آنها می توانید طراح تواناتری شوید. چیزهایی مانند ارتباط، رنگ ها و المان های پویا و …. اما در اینجا یک موضوعی هست که اینجا ذکر نشده است. 

چیزی که ذکر نمی شود و به چشم دیده نمی شود، سطح علمی مردم است. طراحان هیچوقت در آموزشگاه های طراحی راجع به دانش مردم چیزی یاد نمی ‌گیرند. طراحان در آموزشگاه ها اصل ها را یاد می گیرند، در رابطه با زیبایی شناسی و... موارد بسیاری را می آموزند اما در نهایت راجع به مردم آنقدر ها هم صحبت نمی کنند. 

عدم داشتن این شناخت باعث می شود در دانش ما فضای هرزی به وجود بیاید. این فضای هرز روی طراحی ما تاثیر بسیار زیادی دارد و باعث خطاهای غیر منتظره تجربه کاربری می شود. در این مقاله قصد داریم تا شما را با ۴ گونه از این خطاها آشنا کنیم.

خطای شماره ۱: فرض براینکه کاربران بیشتر از آنچه که انجام می‌دهند، می‌دانند.

طراحان افراد منطقی هستند. آنها بیشتر وقتشان را روی رابط کاربری کار می کنند و دانش مستقیمی از اینکه کارها در وب چگونه انجام می شوند را دارند. 

این احساس درستی است. این جمله ای است که طراحان به خودشان می گویند. البته این فقط یک احساس درست نیست بلکه یک علم و آگاهی نیز به حساب می‌آید. اما مسئله اصلی از اینجا شروع می شود که بایستی دانش خود را با کاربران مقایسه کنید.

شما حرفه‌ای هستید. این واقعیت است اما کاربران چه؟ - نه خیلی زیاد. این فرضیه بسیار ویرانگر است. برای حل این مشکل باید قضایای زیر را در نظر بگیریم.

  • درک پرسیدن چه سوالاتی
  • درک کنترل ها
  • درک مفهوم لوگو، آیکون ها و …
  • درک دستورالعمل هایی که به کاربر می دهیم
  • درک اینکه چگونه می شود چیزی که آنها می خواهند را پیدا کنیم

اگر به این لیست دقت کنید متوجه خواهید شد که مشکلات از کجا نشئت می گیرند. بیشتر طراحان باید این قضایا را در نظر بگیرند. طراحان هیچوقت نباید به خودشان دروغ بگویند. برای درک قضایا بالا، موارد زیر را در نظر بگیرید:

  • برخی از کاربران واقعا هیچ دانشی ندارند.
  • بعضی از آنها اولین بار است که از کنترل های وبسایت ما استفاده می کند.
  • بعضی ها تصاویر و المان های بصری وبسایت را گیج کننده می دانند.
  • بعضی ها از دنبال کردن دستورالعمل های وبسایت سرخورده می شوند.
  • بعضی ها نیز واقعا نمی دانند در وبسایت به دنبال چه هستند.

شغل شما به عنوان یک طراح نیازمند توجه به همه مردم است. به دنبال چیزهایی بگردید که برای مردم و شغل‌تان مناسب باشد و در نهایت مواردی را که یافته‌اید در جریان کاری خود قرار دهید. شما وظیفه دارید به همه افراد درها را نشان دهید.

خطای شماره ۲: طراحی برای کاربر

طراحی برای کاربر! طراحی برای کاربر! برای سالهای متمادی است که این نصیحت در آموزشگاه ها و … به ما گفته می شود. به ما همیشه می گویند که شما باید براساس نیازهای کاربران طراحی را انجام دهید و چیزی را که صرفا آنها می خواهند را به دستشان بدهید.

این ایده مسخره‌ای است.

چرا؟ به این خاطر که این نصیحت ها اغلب بدون در نظر گرفتن انجام شده است. به یاد داشته باشید که کاربر و مخاطب (هدف اصلی) دو چیز متناقض با هم هستند. کاربرانی که با طراحی شما تعامل برقرار می کنند همیشه افرادی نیستند که هدف اصلی شما باشند در حقیقت منظور همان مخاطب وبسایت است. 

به عنوان مثال به گوگل فکر کنید. آنها تمرکز بسیاری را روی کاربران کرده‌اند، اما چه کاربرانی؟! جستجوکننده ها. در حقیقت آنها هر روز در حال خرج کردن میلیاردها دلار برای بهتر کردن تجربه جستجوکننده ها در وبسایت هستند.

در اصل تجربه کاربری گوگل روی این افراد متمرکز شده است. در بین این افراد به ربات ها، مردم و ...‌ای که در زمینه جستجو داخل وبسایت مشارکت ندارند، توجهی نمی شود. اگر شما یک بات اسمپر باشید گوگل شما را بلاک می کند. اگر باتی باشید که در حال تخریب محتوا است شما را بلاک می کند. در واقع گوگل برای تجربه کاربری تنها روی مخاطبان خود سرمایه گذاری می کند. 

باز هم باید به شما بگویم به عنوان فردی که در حال طراحی هستید باید توجه خودتان را تنها روی مخاطبان قرار دهید نه افرادی که صرفا کاربر هستند. 

خطای شماره ۳: نبود اصطکاک به اندازه کافی

یکی از خطاهایی که اغلب طراحان انجام می دهند وجود تناقض در المنت های استفاده شده است. (نبود هماهنگی). نبود هماهنگی و انسجام باعث می شود که کاربر وقتی وارد وبسایت می شود از انجام کاری که می خواهد بکند، خودداری بکند. (آنها از وبسایت فرار می کنند). 

به خاطر بسپارید که تمام وبسایت ها به اصطکاک نیازمند هستند.

فقط تصورش را بکنید وقتی مشغول گوش دادن به موسیقی هستید و صدای آن بسیار بلند است چه کار می کنید؟ صدایش را کم می کنید درست است؟ ایجاد اصطکاک در وبسایت نیز به همین صورت است شما باید میزان اندازه های مختلف را به سطح معقولی بیاورید. 

پیاده سازی یک حالت اصطکاک معقول برای طراحان مسئله سخت و تقریبا پیچیده ای است. آنها بسیاری از اوقات یا نمی دانند که چگونه کاربر را جذب کنند و یا بعضی اوقات نمی دانند با یک طرح موجود چگونه تعامل برقرار نمایند. در نهایت این حالت دو خروجی خواهد داشت یا اینکه طرح اصطکاک لازم را دارد و کاربر با آرامش وارد وبسایت می شود و یا اینکه طرح شما اصطکاک ندارد و کاربر از وبسایت گریزان است. 

خطای شماره ۴: مهیا کردن چیزی که رئیس‌تان می خواهد

اجتناب کردن از این خطا، کلی شجاعت می خواهد. البته جدای از این، یک لازمه دیگر نیز دارد که آن درک کامل و درستی از هدف طراحی است.

این چیزی که شما در حال ساختن آن هستید، به چه چیزی اشاره دارد؟ این وبسایتی که در حال ساختن آن هستید، برای چه هدفی طراحی می‌شود؟ 

یک جواب ساده و واضح برای این پرسش ها «اجبار» است.

و حال دلیل اجبار چیست؟ می تواند رئیس‌تان، هئیت رئیسه، مشتری و … باشد. اما چیزی که این موضوع را بسیار وخیم می‌سازد این است که شما می دانید در آخر چه چیزی انتظار شما را می کشد.

تجربه شما می گوید که نتیجه انجام این کار واقعا خوب از آب در نمی آید. اگر چیزی که دقیقا آنها می خواهند را به خودشان تحویل بدهید مطمئنا چیز خوبی نخواهد بود. پس بهتر است پیش رئیستان بروید و از آنچه که مطلع هستید، آنها را نیز مطلع سازید. بیشتر طراحان اینکار را نمی کنند چون می ترسند که کارشان را از دست بدهند، حالتی که اگر چیزی نگویند اتفاق افتادن آن احتمال بیشتری خواهد داشت. از کجا می دانم؟ تجربیات. در نهایت کاری که شما انجام می دهید به عنوان یک نمونه کار در خواهد آمد. اگر صحبتی نکنید مانند آن است که از نمونه کارهای خود دفاع نکرده‌اید و برای آنها ارزشی قائل نبوده‌اید.

در پایان

شما فرد حرفه‌ای هستید. با درک این ۴ اشتباه مطمئنا توانسته اید که به مشکلات اصلی پی ببرید. حال ابزار در دستان شما است. می توانید از آن برای حل مشکلات استفاده کنید.

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@arastoo
ارسطو عباسی
کارشناس تولید و بهینه‌سازی محتوا

کارشناس ارشد تولید و بهینه‌سازی محتوا و تکنیکال رایتینگ - https://arastoo.net

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید