7 افسانه  اشتباه در مورد  تجربه کاربری [UX]
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 9 دقیقه

7 افسانه اشتباه در مورد تجربه کاربری [UX]

در حالی که امروزه ، طراحی وب تبدیل به یه کالا جدید رقابتی در بازار شده . بسیاری از مشتری ها هنوز درک روشنی از کاری که با وب سایتشون میخوان انجام بدن ندارن و هدف اکثرشون بگفته خودشون "حضور در عرصه آنلاینه" که این واقعا یه هدف واهی و پوچ بیشتر نیست . 

به همین دلیله که چرا تجربه کاربری یا UX ، تقاضای بسیاری از مشتری ها قرار گرفته : و اون یه فرآیند جدید تو طراحی وبسایت ها محسوب میشه . یکی از تاکیدات UX سهولت در استفاده و دسترسی برای کاربر بجای ویژگی های بی فایده و عناصر بیخود تو سایته . یکی از اهداف اصلی از طراحی UX پیدا کردن راه های متعادل برای استفاده کاربرا از سایته و به انجام رسوندن هدف یه کسب و کار از ایجاد یه وبسایته . 

البته ، طراحی UX هنوز یه مفهموم نسبتا تازست و تصورات غلط زیادی از این موضوع وجود داره ، مثل سوء تفاهم های ساده در اصول اساسی UX که باعث میشه به نتیجه های نادرستی در روش به کار گیری UX بشه . 

خب در اینجا 7 تا از رایجترین افسانه ها در مورد طراحی UX که هنوز تو سال 2015 نیز در حال انجامه رو معرفی میکنیم و یه بار برای همیشه به این افسانه ها پایان بدیم .

1) تجربه کاربری اختیاری است . 

همه کسب و کارها یه تجربه کاری دارند . این به معنی این نیست که همه کسب و کارها از تجربه کاربری استفاده میکنن . برای مثل یه شرکت یه فاکتور رو برای مشتری میفرسته . این فاکتور میتونه فقط شامل نام برند و مبلغ باشه یا میتونه از یه قالب خوب و زیبا و کاربری برای فاکتورهاش استفاده کنه ، در هر صورت هر دو فاکتور یک راحل رو نشون میدن ، اما یکی از اونا میتونه شانس بهتری تو حفظ مشتری و کسب و کار با اونو داشته باشه . مثال دیگه : مثلا شرکتی وقتی به تلفن ها جواب میده ، شما میتونید جواب ها رو از وبسایت ارائه بدید یا میتونید یه روش بی ربط برای جواب دادن بوجود بیارین . هر دو کار یه نتیجه رو در مکالمه داره ، اما یکی شانس بیشتری برای برنده شدن در کسب و کار خودش خواهد داشت . 

به این فکر میکنم چقدر جالبه وقتی در حال رفت و آمد هستیم میتونیم تو گوشی همراهمون از Netflix  فیلم یا سریال نگاه کنیم بعد وقتی رسیدیم خونه با چندتا کلیک اونو انتقال بدیم به تلویزیون و از ادامه اش تماشا کنیم . به این میگن یه تجربه کاربری عالی . اما اگه Netflix  چنین کاری رو نمیکرد و قابلیت ارتباط  بین دستگاه ها رو ایجاد نمیکرد و  فقط با همون دستگاه میشد دید این واقعا یه تجربه کاربری بدی میشد . 

2) کاربرها انتخاب های منطقی می کنن . 

این یه تصورغلط که کاربرها تصمیمات منطفی و عاقلانه میگرین باعث شده خیلی از کسب و کارها بخاطر این تصور با شکست مواجه بشن . هزاران نفر ، نه میلیون ها ایده بزرگ با شکست مواجه شد زیرا به این موضوع اعتقاد داشتن که کاربرها انتخاب های عقلانی انجام میدن و کاملا منطقیا در صورتی که عملا اینطور نیست و شما به واقعیت توجه ندارید که کاربرا احساسی عمل میکنن و احساسی از محصولات یا خدمات شما استفاده میکنن . 

گاهی اوقات ، جنبه های غیر منطقی بیشترین تاثیر رو میزاره و کسی که از این آگاه باشه و برای تجربه کاربری تو سایتش ازش استفاده می کنه ، قطعا میتونه به نتایج بهتری نسبت به دیگران بدست بیاره . 

3) شما کاربراتونو درک میکنید . 

شاید رایج ترین اشتباه در بازاریابی هر کسب و کار این باشه که اونا فکر میکنن و اعتقاد دارن که کاربراشونو درک میکنن و میدونن کاربرا ، چه چیزایی رو دوست دارن و چه چیزی از شرکت انتظار دارن. این برای همه کسب و کار ها باید روشن بشه : اینطور نیست که چون شما عاشق محصولی که تولید میکنید هستید ، پس حتما مشتری هم باید عاشق اون باشه .تنها راه برای دستیابی به نتایج درست استفاده از آزمون های مختلف و جمع کردن داده های روشن و قابل مقایسه برای هدفی که داریمه . 

درک کردن مشتری فقط با تحقیق زیاد در مورد خود مشتری به وجود میاد . بعضی از شرکت ها با داشتن تجربه های کم و فرض های در مورد مشتری فکر میکنن ، که کاملا اونا رو درک کردن و شروع به طراحی سایتشون میکنن و اگه شانس بیارن که فرض هاشون درست باشه دارای یه طرح موفق و خوب میشن ! حالا سوال اینجاست آیا شما دوست دارید کارتونو به شانس واگذار کنید ؟ خب من که این کارو نمیکنم ! داشتن فرض کار اشتباهی نیست اما باید در مورد این فرض ها تحقیق بشه و تحقیق بشه و تحقیق بشه تا به درست بودن یا نادرست بودنش پی ببریم . 

4) UX یه نوع از طراحی سایته . 

هنوز هم بسیاری از طراح ها UX رو به عنوان نوعی فرومول جادویی به شمار میارن که با استفاده از اون می تونن همه مشکلاتشونو "حل" کنن . اما در واقعیت جور دیگه ایه . اینطور که UX شامل کل فرایند طراحی وبسایت و فراتر از اونه . اگه اسم یه برند نشون دهنده ارزش اون برند باشه . پس UX هم چگونه بوجود آوردن و پیاده سازی اون ارزش برای برند . 

UX نقش بزرگی در طراحی وب سایت ایفا می کنه . اما اهمیت اون خیلی بیشتر از وبِ بطوری که برای هر جنبه ای از کسب و کار بخصوص به کسب و کارهای که با مشتری در ارتباطه کارای داره و هر کجا و هر نوع کسب و کاری که یه مشتری داشته باشه UX براش خیلی مهمه و با استفاده از UX میتونه تو کسب و کارش خیلی خیلی پیشرفت کنه .

5) UX فقط در مورد USABILITY (کاربردپذیری) .

در حالی که کاربردپذیری یک بخش ، اساسی از هر UX و طراحی وبسایته ! اما واقعیت اینه که اصول طبیعی کسب و کار و هدف های یه محصول رو هم نمیشه نادیده گرفت . برای اینکه یه طرح هم از نظر مالی و هم از نظر برندینگ به موفقیت مالی برسه نیازه که هم روی learnability (آموزش‌پذیری) و هم  روی پاسخ های عاطفی-رفتاری و ... نسبت به محصول مطاله و تحقیق بشه .  تحقیق در این موارد نشون دهنده بخش اساسی از معادله موفقیت در پروژه می باشد و فقط این نیست که بگیم اگه  USABILITY (کاربردپذیری) بالاست پس همه چی حل و کارمون خیلی موفق میشه . 

6) UX فقط برای یک بار 

شاید یکی از شایع ترین افسانه یا به نظر من مشکل ، در UX اینکه وقتی یه پروژه تموم میشه دیگه کار تمومه و دیگه نیاز نیست باهاش کار داشته باشیم . اما واقعیت اینه که به دلیل ، در حال تغییر بودن همیشه بازار آنلاین نمیشه فرصت بهبود کار رو از دست داد و تنها کسانی که به طور مستمر برای بهبود تجربه کاربری نظارت و کارمیکنن  می تونن به یه موفقیت قابل اندازه گیری و پایداری دست پیدا کنن . 

وقتی شرکتی طرح UX رو پیاده سازی می کنه . اون طرح در مورد انتخاب یه نام تجازی جدید یا ایجاد کردن کانال جدید برای ارتباط با مشتری نیست . نتایج یه طراحی UX در یک استراتژی UX ، اینکه استراتژی نیاز به بازگشت داره البته هر زمانی که شرکت احساس نیاز کنه یا تصیمیم به بازگشت استراتژی بگیره.

7) طراحی  UX در مورد فن آوری های جدیده 

در این عصر تکنولوژی ، خیلی از کسب و کارها به فرصت های پر زرق و برق جدید و فن آوری های در حال ظهور خیره شدن . اما فقط به خاطر اینکه یک تکنولوژی جدید در دسترسه ، به این معنی نیست که اون بهترین گزینه برای استفاده به ویژه هنگامی که اون به طراحی UX وارد میشه . . فناوری فقط یک ابزار برای دستیابی به نتایجه که همین باعث بهبود تجربه کاربرمیشه . 

به یاد داشته باشید که طراحی UX کلش در مورد مشتری و مشتری ها اغلب وقت و تمایل به آموزش مجدد به منظور درک چیزی جدید ندارند . پیاده سازی تکنولوژی های جدید خوبه به شرط اینکه این تکنولوژی برای مشتری چیز عجیب و غریب و بیگانه ای نباشه . 

خلاصه 

اگرچه طراحی UX  به طور فزاینده ای به عنوان یک ابزار ضروری برای کسب و کار و تجربه کاربری بهتر به حساب میاد و خیلی از طراحان به سمتش رفتن و به رسمیت شناخته و اونو به عنوان بخشی از طراحی وبسایت به حساب میارن . اما طراحی UX یک رویکرد همه جانبه است که همه چیز رو از طراحی صفحات وب را پوشش می ده ، برای خدمات بهتر به مشتریان . فروشگاه های الکترونیکی در حال استفاده از UX و طراحی UX نه تنها طراحی سایت رو بهتر بلکه بازده سایت رو هم بالا میبره . 

مهم ترین چیزی که باید به یاد داشته باشید اینکه تجربه کاربری در همه کسب و کار ها وجود داره و مورد استفاده قرار میگیره و فقط کسایی که ازش برای بهتر کردن کارشون استفاده میکنن باعث پیشرفت خودشون میشن و این شانسو به خودشون میدن که جزو بهترین ها باشن . 

با تشکر از اینکه تا اینجای مقاله با ما بودید امیدوارم مفید بوده باشه اگه نظر ، پیشنهاد و انتقادی از ما دارین خوشحال میشم اونو با ما در بخش نظرات در میون بزارید . موفق باشید. 

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
در انتظار ثبت رای

/@hesammousavi
حسام موسوی
طراح و برنامه نویس

بیشتر از ۱۵ سال هست که در حال برنامه‌نویسی و انجام پروژه های مختلف هستم و ۱۰ سالی هست که آموزش برنامه‌نویسی به علاقمندان حوزه برنامه نویسی میدیم در همه این مدت الان عاشق کدزنی و چالش‌های پروژه‌های مختلفم. به تدریس علاقه خاصی دارم و دوست دارم دانشی که در این راه بدست آوردم را در اختیار دیگران هم قرار بدم. 

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید