در بخش اول با ۴ روش من برای با انگیزه ماندن در مراحل یادگیری کدنویسی آشنا شدیم، حال بیایید ادامه دهیم و ۳ مورد بعدی را بررسی کنیم.
۵. قدرت "هنوز نه"
وقتی در مدرسه بودم، یک ذهنیت ثابت داشتم. بیشتر مفاهیم ساده‌ای که به من آموزش داده می‌شد را درک می‌کردم. هر چه این مفاهیم چالش برانگیزتر می‌شدند، از روبرو شدن با آن‌ها پرهیز می‌کردم. در ذهن من آن مفاهیم خارج از محدوده بودند و تصور می‌کردم که مختص بچه‌های باهوش‌تر از من است. با خودم می‌گفتم که من سطح هوش لازم برای همراه شدن با آن بچه‌های باهوش را ندارم. هر بار که شکست می‌خوردم یا با اولین تلاش به موفقیت نمی‌رسیدم، این طرز فکر در من تقویت می‌شد. این حس به طوری آرامش بخش بود، زیرا می‌توانستم خود را متقاعد کنم که به اندازه کافی باهوش به دنیا نیامده‌ام. با این طرز فکر تمام مسئولیت‌ها را از دوش خود برداشته و بهانه‌ای را به وجود می‌آوردم تا بتوانم با احساس ناخوشایند مفاهیم چالش برانگیز مقابله کنم.
این رویکرد در برخورد با پروژه‌های پیچیده کدنویسی و محیط‌های پرفشار برنامه نویسی هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. برای رشد کردن، باید ذهنیتی متفاوت را دنبال کنید.
ذهنیت رشد مفاهیم دشوار را به عنوان یک حمله به هوش شما در نظر نمی‌گیرد؛ بلکه آن‌ها را به عنوان یک چالش و فرصت برای بهتر شدن و یادگیری تلقی می‌کند. ذهنیت رشد تشخیص می‌دهد که تلاش کردن شما را قوی‌تر می‌کند. اگر اعتقاد داشته باشید که می‌توانید رشد و پیشرفت کنید، مغز شما نیز از این عقیده پیروی می‌کند. ذهنیت رشد به جای اینکه شکست را ناشی از عدم وجود هوش تلقی کند، آن را یک موضوع مربوط به زمان در نظر می‌گیرد. که در اینجا به همان قدرت "هنوز نه" می‌رسیم.
در مطالعه‌ای که توسط کارول دوک انجام شده است، آن‌ها به جای اینکه بچه‌ها را با عناوین "موفقیت" و "شکست" رتبه‌بندی کنند، کسانی که شکست خورده بودند را با "هنوز نه" رتبه‌بندی کردند. این روش نسبت به روش‌های معمول رتبه‌بندی بسیار مثبت‌تر بوده و تاثیرات بسیاری در نمرات و نگرش کودکان داشته است. "هنوز" قدرتمند است. "هنوز" به مغز شما می‌فهماند که شما بلاخره در آینده بر این چالش غلبه خواهید کرد.
به جای اینکه فکر کنید دفعه دیگری که با یک مشکل برنامه نویسی روبرو می‌شوید شکست خواهید خورد، به خودتان بگویید که هنوز به آن سطح نرسیده‌اید. این موضوع نشان دهنده کمبود هوش شما نیست، بلکه صرفاً یک مانع برای غلبه و فرصتی برای بهتر شدن است. آیا احساس ناکافی بودن وناراحتی می‌کنید؟ خوب است. این نشان می‌دهد که شما به چالش کشیده شده‌اید. این چالش را در آغوش بگیرید و آن را دنبال کنید. رشد کنید. یاد بگیرید. بهبود پیدا کنید. بهتر شوید.
۶. "علت" را به یاد داشته باشید
این مسیر سخت خواهد بود و برای اینکه بتوانید مقاوم مانده و به حرکت خود ادامه دهید باید در درون خود جستجو کنید و به یاد بیاورید که چه چیزی الهام بخش شما بوده و سبب شده در وهله‌ی اول این سفر برنامه نویسی را شروع کنید. بسیاری از برنامه‌نویسان جوان، شغل‌های پر درآمد خود را به خاطر سایر مسیرهای شغلی رها می‌کنند تا کار جدیدی را از ابتدا شروع کنند. چرا می‌خواهید یک شغل کدنویسی داشته باشید؟ برای این کار چه علتی دارید؟
اگر به این موضوع علاقه دارید، من در اینجا برخی از دلایل شخصی خود را برای یادگیری کدنویسی فراهم آورده‌ام.
کار محرک و جالب
من قبل از اینکه کدنویسی را یاد بگیریم، کارهای مضخرف زیادی را انجام داده‌ام. من یک فروشنده سیار، مستخدم، پیک موتوری، معلم و یک کارآموز در بانک FinTech بودم. این مشاغل اشتراکاتی با یکدیگر داشتند. آن‌ها بیشتر خسته کننده و آزاردهنده بودند. کارهای آسانی بودند، اما کسالت ناشی از آن‌ها شبیه به یک شکنجه بود.
کدنویسی یک موضوع کاملاً متفاوت است. این کار چالش برانگیز و محرک تفکر می‌باشد. همچنین هر روز متنوع بوده و شما مجبور می‌شوید با چالش‌های جدیدی دست و پنجه نرم کنید. اینجا همان مکانی است که با هر پروژه فرصت‌های جدید برای یادگیری به شما هدیه داده خواهد شد.
آزادی
پس از کسب تجربه، تمام آنچه که برای برنامه نویسی احتیاج دارید یک لپتاپ و اتصال قوی به اینترنت است. این امر دنیایی از امکانات را برای شما باز خواهد کرد. شما می‌توانید با کارآفرینی که در کشور دیگری زندگی می‌کند نیز کار کنید. این توانایی در کار از راه دور در بسیاری از موارد برای افراد دلپذیر است. من برخی از شرکت‌های تکنولوژی را می‌شناسم که در آن توسعه‌دهندگانی از کشورهای اوگاندا، آرژانتین و تایلند مشغول به کار از راه دور هستند و از این بابت بسیار خوشحال می‌باشند زیرا ساعات کاری آن‌ها به دلیل اختلافات زمانی متفاوت است.
هنگامی که یکی از توسعه‌دهندگان در لندن دفترکار را ترک می‌کند، دیگری روز کاری خود را در آرژانتین شروع کرده و آماده ادامه دادن روند تکمیل پروژه می‌باشد. من به شخصه انگلستان را دوست ندارم، بنابراین امکان کار از کشورهای دیگر مرا تحریک و هیجان زده می‌کند. آیا می‌توانید مشاغل دیگری را با این مزیت‌ها نام ببرید؟
شما محصولی ارزشمند هستید
اجازه دهید به عنوان یک دوست به شما حقیقتی را بگویم: تقاضا برای جذب توسعه‌دهندگان بسیار خوب است. شرکت‌ها در سراسر جهان متوجه شده‌اند که نمی‌توانند کارهای خود را بدون داشتن مهارت‌های لازم انجام دهند. سیستم آموزشی انگلستان به اندازه کافی سریع نیست و نمی‌تواند افراد را در زمان مناسب پرورش دهد بنابراین میزان تقاضا بالا می‌رود و میزان پاسخگویی به این نیاز سخت‌تر می‌شود. در دنیای کامپیوتری آینده، میزان تقاضا برای استخدام چنین افرادی بسیار افزایش خواهد یافت. این موضوع درهای زیادی از فرصت را به روی شما باز خواهد کرد.
در این حرفه شما می‌توانید نسبت به سایر مشاغل سریع‌تر پیشرفت کنید. شما می‌توانید به عنوان یک فریلنسر مشغول به کار شده یا تجارت شخصی خود را به راحتی راه‌اندازی کنید. شما قدرت کمیابی را به همراه دارید و نتایج کارهای شما در دستان خود شما قرار دارد.
۷. انجام دادن کارهای دیگر را نیز ادامه دهید
با خودم فکر کردم که بیان کردن این نکته بسیار اهمیت دارد. من ۲ ثانیه قبل از اینکه دکمه انتشار را کلیک کنم به این موضوع فکر کردم و مجبور شدم تمام مقاله را دوباره ویرایش کنم تا بتوانم این موضوع را در آن جای دهم. به همین خاطر می‌گویم ذکر شدن این مورد بسیار مهم است. برای بسیاری از افراد نشستن پای کامپیوتر به مدت ۱۲ ساعت در روز بسیار وسوسه‌انگیز است. از نظر آن‌ها هر زمانی که برای کدنویسی صرف نشود، زمان تلف شده به شمار می‌آید. به نظر من این روش زندگی بسیار اشتباه است. تفریح کردن و سرگرم بودن برای سلامتی روحی و جسمی، بالا نگه داشتن روحیه و جلوگیری از خستگی بسیار عالی است.
احتمالاً تا به حال متوجه شده‌اید که سرگرمی‌های من فوتبال، بوکس و وزنه‌برداری است. من فکر می‌کنم این‌ها فعالیت‌های خوبی هستند که برنامه‌نویسان می‌توانند آن‌ها را انجام دهند و دلایل را در زیر شرح داده‌ام:
- آن‌ها برای کدنویسی از قسمت متفاوتی از مغز شما استفاده می‌کنند. شما زمان کم‌تری را صرف فکر کردن می‌کنید و به طور غریزی بیشتر از خودتان واکنش نشان میدهید. این به بخش تحلیل‌گر مغز شما استراحت می‌دهد، بنابراین بخش غریزی مغز شما می‌تواند آزادانه فعالیت کند.
- آن‌ها به طور شگفت‌انگیزی آسان هستند. پیچیدگی پرونده‌های دشوار، وابستگی‌ها، متغیرها و همه و همه به خاطر اهداف بسیار ساده‌تر کنار گذاشته می‌شوند. حالا اهداف شما می‌تواند بلند کردن آن وزنه از نقطه A تا B باشد. شاید هدف شما پرتاپ آن توپ در دروازه یا مشت نخوردن به صورت باشد. آن‌ها بسیار ساده و در عین حال مفید هستند.
- جریان خون را بالا می‌برند. مغز شما به یک جریان اکسیژن ثابت نیاز دارد و انجام فعالیت‌های بدنی شدید این نیاز را برطرف می‌کند. چندین بار ذهن من به جایی رسیده بوده که کارکردهای اساسی بشر را فراتر از قدرت درک و فهم خود تصور می‌کردم. گفتگو کردن با من در این مواقع تنها جواب‌های توهین‌آمیز و تک کلمه‌ای را نصیب شما خواهد کرد. یک بازی کاملاً فوتبال ساده حال من را دوباره خوب کرد و احساس کردم که انرژی لازم برای اجرای پروژه کدنویسی را دارم.
خب پس من دیگر سکوت می‌کنم
شاید شما برخی از نکات را فراموش کرده باشید، به همین خاطر من تک تک آن‌ها را در اینجا ذکر می‌کنم. اگر صفحه را پایین کشیده‌اید و مقاله را مطالعه نکردید، بدانید که من در حین یاد گرفتن کدنویسی برای با انگیزه ماندن از این ۷ روش استفاده می‌کردم:
- از پیروزی‌های کوچک لذت ببرید
- خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
- به یاد داشته باشید که شما هنوز در مراحل اولیه یادگیری هستید
- صدای درون خود را دوباره برنامه نویسی کنید
- قدرت "هنوز نه"
- "علت" را به یاد داشته باشید
- انجام دادن کارهای دیگر را نیز ادامه دهید
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید