فقط در سال ۲۰۱۸، مشتریها بیش از ۱ میلیارد جستجوی صوتی انجام دادند. تا سال ۲۰۲۰، تخمین زده میشود که ۳۰ درصد تمام جستجوهای آنلاین بدون استفاده از صفحه انجام خواهند گرفت. نیازی به گفتن این نیست که جستجوی صوتی در آیندهای نه چندان دور، امواج خوبی را ایجاد خواهد کرد.
همینطور که کاربران بیشتری به دنبال راحتی استفاده از صدای خود برای جستجوی آنلاین هستند، شما باید در نظر بگیرید که این مسئله چگونه وبسایت شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در حال حاضر، نگرانی اصلی شما نباید طراحی وبسایتی باشد که به معنای واقعی با کاربر صحبت کند. ما تعاملات ریز (microinteractions) و رابطهای کاربری مکالمهای (conversational UIs) را داریم که میتوانند در این مسئله به ما کمک کنند. در عوض، کاری که باید انجام دهید این است که رابطه بین صدای کاربران و جستجو را در نظر داشته باشید.
در اینجا برخی موارد را مشاهده مینمایید که در حین نزدیک شدن به طراحی وبسایتهای موبایل در سال ۲۰۱۹ و فراتر باید آنها را در نظر داشته باشید:
۱. پاسخ مربوط به سوالهای رایج را در بالا قرار دهید
۲۹ درصد کاربرات صوتی، درست بعد پیدا کردن یک کسب و کار در نتایجج جستجو، با آن تماس خواهند گرفت. پس درحالیکه داشتن یک وبسایت با طراحی خوب که برای خریداران و مشتریهای محلی جذاب باشد مهم است، این که اطلاعات مورد نیاز آنها را سریعا به آنها تحویل دهید هم مهم میباشد. و وقتی که شخصی در حال استفاده از تلفن و صدای خود برای گشتن یک وبسایت است، احتمالش وجود دارد که آنها به دنبال میانبری برای گشت و گذار خود باشند.
اما برقراری یک تماس، تنها نوع کاری نیست که یک کاربر شاید در این نمونه انجام دهد. به راههای دیگری فکر کنید که آنها شاید بخواند با مشتری یا کسب و کار شما درگیر شوند:
- برای دریافت ساعات کاری یک فروشگاه.
- یافتن یک گفتگوی زنده یا درگاه پشتیبانی برای کمک در زمینه یک محصول یا خدمات.
- برای رزرو کردن یا قرار گذاشتن.
- دریافت اطلاعات درباره فروشهای فعلی یا پیشنهادات فروش رایگان.
Google / Peerless Insights برخی نگرشها را درباره نوعی از اطلاعات که خیلی توسط کاربران در جستجو دنبال میشوند را فراهم میکنند:
اگر کسی جستجوی صوتی را به متنی ترجیح داده است، احتمالش وجود دارد که او در تلاش بوده است تا از کار کلیک کردن، اسکرول کردن و برداشتن قدمهای دیگر خودداری کند. در عوض، آنها با دستیار صوتی یا ویجت جستجوی صوتی خود درگیر میشوند، تا یک پاسخ سریع بیابند.
وقتی که عقلانی است، برخی اطلاعات را در بخش عنوان یا نوار جهتیابی قرار دهید. برای مثال این کوئری صوتی من را در نظر داشته باشید: «When is the next marketing conference» (کنفرانس بازاریابی بعدی، چه زمانی است؟)
با استفاده از این مثال بر روی دستگاه NEXT 2018، شما میتوانید ببیند که پاسخ مربوطه در نتایج جستجو فراهم نشده است:
گرچه، وقتی که وبسایت را باز میکنم، پاسخ آن در بالای صفحه است:
من به عنوان یک کاربر صوتی، به احتمال زیاد به این راضی خواهم بود. اما اگر پاسخ مربوطه در بالا نتایج نمایش داده میشد، بیشتر هیجان زده میشدم. در دو نکته بعدی، نحوه انجام این کار را توضیح خواهم داد.
۲. موقعیت مکانی را به محتویات خود اضافه کنید
یکی از پیشنهادات من درباره طراحی وبسایت برای مخاطبان محلی، این است که محتویات را محلیسازی کنید. این یعنی استفاده از الفاظ، موارد بصری و رنگهایی که با ساکنین یک ناحیه خاص تطابق دارند. ۴۶ درصد کاربران صوتی، هر روز با استفاده از یک دستگاه دستیار صوتی، برای یک کسب و کار محلی جستجو کردند. اگر وبسایت شما برای مشتریهایی در یک ناحیه جغرافیایی خاص ساخته شده است، از این مسئله به نفع خود استفاده کنید.
- نام ناحیه را در محتویات خود شامل کنید.
- در زمانی که نیاز است، برخی صفحات مختص یک موقعیت مکانی خاص را بسازید.
- از موارد بصریای استفاده کنید که مختص یک ناحیه هستند.
- تمام تصاویر و ویدیوها را با نام ناحیه جغرافیایی مورد نظر تگ کنید.
- اگر محتوای ویدیویی یا صوتی شما یک موقعیت مکانی خاص را مورد بحث قرار میدهد، یک رونویسی از آن را فراهم کنید.
هر کاری که میتوانید را انجام دهید تا جستجوهای صوتی برای «نزدیک به من» یا «در (یک موقعیت مکانی)» اول از همه برای مشتریهای شما نشان داده میشوند. بگذارید به شما نشان دهم که چرا این مسئله مهم است:
من یک مقایسه بین یک متن (سمت چپ) و یک صوت (سمت راست) را برای جستجویی «Fina a spa in Newark, Delaware» (یک آبگرم در Newark, Delaware پیدا کن) انجام دادم. همین حالا هم میتوانید یک اختلاف کوچک بین این دو نتیجه جستجو ببینید:
به بخش نقشه اسکرول کنید و خواهید دید که نتایج جستجو بین جستجوی متنی و صوتی با هم تفاوت دارند:
این تفاوت بین نتایج مشابه بین جستجو متنی و صوتی را در نظر داشته باشد. پایینتر صفحه، من با یک مشکل مشابه مواجه شدم:
بله، نتایج همینطور با هم کمی تفاوت دارند، اما این تفاوت در توصیفات صفحات مشابهی است که برای من از جالبتر هستند. دقت کنید که چگونه جستجوی سمت چپ (متنی) به نظر کمی توضیح سادهتری برای خدمات آبگرم مورد نظر را فراهم میکند، و جستجوی سمت راستی (صوتی) بیشتر شخصی به نظر میرسد. به نظر من این یک اشتباه نیست.
من در نکته بعدی توضیح خواهم داد که چگونه میتوانید این نوع پاسخهای عظیم را فراهم کنید.
۳. به سوالهای آنها در یاداشت پاسخ دهید
طبق گفته گوگل، ۴۱ درصد کاربران صوتی میگویند که کوئریهای جستجوی آنها بیشتر حسی به مانند یک مکالمه را دارند، تا یک دیالوگ یک طرهف. راحتی یک کاربر، با این نوع جستجو رشد میکند و نحوه اجرای جستجوهای وبسایت مشتری شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
برای شروع، ببینید احتمال پرسیدن چه سوالهای توسط مخاطبان شما بیشتر است. اگر مطمئن نیستید، میتوانید از ابزاری مانند Answer the Public برای تشخیص سوالهای مرتبط استفاده کنید:
سپس از KWFiner استفاده کنید، تا معروفیت آن میان کاربران هدف خود را تعیین کنید:
اگر مدتی میشود که وبسایت شما در صحنه حضور داشته است، پیشنهاد میکنم که به دادههای Google Analytics خود هم نگاهی داشته باشید. شما میتوانید لیستی از کوئریهای جستجو را در بخش Acquisition > Search Console > Queries بیابید. شما باید بتوانید کوئریهای جستجو را به راحتی بیابید؛ زیرا این کوئریها طبیعیتر به نظر رسیده و طول بیشتری دارند.
پس از این که نامزدهای جستجوهای طولانی را یافتید، وقت آن است که آنها را در بخشهای معقولی از وبسایت خود قرار دهید. برای شروع، آنها را به ابردادههای خود اضافه کنید.
همچنین پاسخ سوالهای رایج را در بخشهایی از وبسایت خود قرار دهید. این کار به چند صورت برای کاربران نهایی منفعت خواهد داشت: اول این که پاسخ را بر روی وبسایت شما برجستهسازی میکند و از این که کاربران صوتی مجبور باشند کارهای زیادی را برای یافتن آن انجام دهند، جلوگیری میکند. آنها مجبور نخواهند بود که برای دریافت اطلاعات به وبسایت شما بروند؛ زیرا قطعههای مربوطه در نتایج جستجو صوتی آنها ظاهر خواهد شد.
در اینجا مثالی از جستجوی صوتی من را مشاهده مینمایید که برای «How do I groom my dog» (چگونه سگ خود را تیمار کنم) جستجو کردم:
قطعه مربوطه از petMD یک تصویر و لیستی از قدمهای مورد نیاز را برای من فراهم میکند:
این مسئله به من در شروع سریع کار کمک کرده، و همچنین مرا قادر میسازد تا بدانم که آیا این لینک ارزش کلیک کردن را دارد یا نه. پایینتر صفحه، به من این ویدیوها برخوردم که به طور خودکار (و بدون صدا) اجرا شدند:
به نظر من این ویژگی خیلی کاربردی بود؛ زیرا مجبور نبودم وقت بیشتری را صرف یافتن پاسخ خود نمایم.
خلاصه
همینطور که کاربران نحوه درگیر شدن خود با وب را کنترل میکنند (برای مثال عمدتا با استفاده از تلفنهای هوشمند و اجرای کوئریهای بیشتر با صدای خود)، طراحیهای وب هم باید در نتیجه تغییر کنند. کاربران دیگر مجبور نیستد که همینطور بنشینند و محتویات را بخوانند. آنها میخواهند وبسایت مورد نظر به طور موثرتر و طبیعیتری به جستجوهای آنها پاسخ دهد. اضافه کردن جستجوی صوتی، راه انجام این کار است.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید