مهم نیست که بر روی یک موضوع جانبی کار میکنید، یا این که یک توسعه دهنده تازهکار هستید که منتظر جلب توجه و ترفیع است. مهم نیست که شما یک توسعه ارشد هستید که به دنبال تغییری در شیوهها از یک کار شرکتی به یک استارتآپ هستید، یا برعکس. مهم نیست که شما یک فرد بیکار هستید که از دانشگاه بیرون آمده است.
تا زمانی که یک برنامهنویس هستید، هیچ مهارتی بیشتر از کار متمرکز و عمیق در موفقیت شما اهمیت ندارد.
طبق گفته صفحه ۱۴ کتاب Cal Newport به نام «کار عمیق»:
«فرضیه کار عمیق: قابلیت انجام کار عمیق، همینطور نادرتر میشود و در همین حین، در اقتصاد ما با ارزشتر میشود... تعداد کمی از افراد که این مهارت را کشت میکنند و سپس آن را تبدیل به هسته زندگی کاری خود میکنند، رشد خواهد کرد.»
من برخی از نکات موجود در این کتاب را به کار خواهم گرفت تا افکار خود را درباره تبدیل شدن به یک توسعه دهنده موفق و مورد تقاضا، جمعبندی کنم.
از ترس از کد گرفته، تا تبدیل شدن به توسعه دهنده ارشد
من یک برنامهنویس خود آموز هستم. اما تا ۲۰ سالگی خود برنامهنویسی را شروع نکرده بودم. من همیشه خود را یک فرد هنرمند در نظر گرفتهام و پی بردم که در نهایت سر از یک زمینه خلاقانه در خواهم آورد.
و در نهایت هم همینطور شد. پس از دوران دانشگاه، من یک شرکت را راهاندازی کردم که کارهای طراحی گرافیک و وب را برای کسب و کارهای کوچک و محلی انجام میداد. من در فتوشاپ حرفهای بودم و به اندازه کافی هم HTML و CSS را بلد بودم. اما من مجبور میشدم هر چیزی که پیچیدهتر بود و حتی به یک خط PHP نیاز داشت را به کس دیگری بسپارم. من برای مدت طولانیای از کد میترسیدم و آن را به افرادی واگذار می کردم که مدرکی در زمینه کامپیوتر دارند.
من با خود فکر میکردم: «یک کلید اشتباه، و کسب و کار مشتری میتواند به آتش کشیده شود...»
حال من یک توسعه دهنده ارشد برای ۵۰ شرکت هستم، که بر روی پروژههایی کار میکنم که هر ماه میلیونها نفر را سرگرم میکنند.
من چگونه تنها در چند سال به اینجا رسیدم؟
راز من، در تمرکز خوب و کار عمیق است. هیچ چیز خاصی در من وجود ندارد. من زمان خود را صرف یادگیری این کردم که چگونه برای یک مدت طولانی، بدون حواس پرتی بر روی یک چیز مشخص تمرکز کنم.
کد، هنر است
برنامهنویسی یک حرفه کاملا خلاقانه است. این حرفه ممکن است برای یک فرد معمولی، فنی و خشک به نظر بیاید، اما شما یک خالق هستید. شما چیزی را از هیچ چیز پدید میآورید. آن «هیچ چیز» میتواند یک ایده در سر شما برای یک برنامه، یا درخواست برای یک ویژگی از یک مدیر محصول باشد. این ویژگی هنوز وجود ندارد، اما شما آن را ایجاد خواهید کرد. نه با نقاشی یا کلمات، بلکه با کدنویسی.
اگر میخواهید نرخ تولید بالایی داشته باشید، باید تمرین کنید. وقتی که در تمرکز کردن برای مدت طولاتی بهتر میشوید، کمیت و کیفیت خروجی شما افزیش مییابد. هنر، موسیقی و نوشتن همگی نیازمند دورههای زمانی بدون قطعی هستند که در این دورهها، چربی میان سیناپسهای سلولهای مغزی شما ضخیمتر میشود. برنامهنویسی هم از این مسئله متفاوت نیست. شما با تمرین کردن و گذر زمان، بهتر میشوید. و وقتی که تمرین خود را موثرتر میکنید، در مدت زمان کمتر میتوانید بسیار بهتر شوید.
بله، شما میتوانید یک توسعه دهنده با باروری ۱۰ برابر باشید (اما ۵ برابر، ۲ برابر و ۱ برابر هم عالی هستند)
بگذارید این بخش را با گفتن این که من از عبارات شعارگونهای مانند «توسعه دهنده با باروری ۱۰ برابر» متنفرم، آغاز کنم. همه توسعه دهندگان از این اصطلاحات بدشان میآید، اما کمپانیها و استخدام کنندگان دوست دارند از آنها استفاده کنند. برخلاف سادگی ایده «توسعه دهنده با باروری ۱۰ برابر»، حقیقت زیادی پشت آن نهفته است. معنای این اصطلاح این نیست که یک توسعه دهنده میتواند جای ده توسعه دهنده را بگیرد. معنای آن این است که برخی توسعه دهندگان کار بیشتری را با کیفیت بیشتر، در زمان کمتری انجام میدهند. آنها این کار را به صورت هموار در مدت طولانی و بدون این که سختتر از بقیه کار کنند، انجام میدهند. این قابلیت یک موهبت طبیعی نیست. شما با این قابلیت متولد نمیشوید و چیزی نیست که بتوانید آن را «روشن و خاموش کنید». این مهارتی است که میتوانید، و باید تمرین کنید و یاد بگیرید.
من چندین بار در سمت استخدام کنندگان بودهام و به شما میگویم که هر شرکتی دوست دارد یک گروه کامل از توسعه دهندگان با باروری ۱۰ برابر داشته باشد. اما این واقعیت نیست. تعداد شغلهایی که نیاز به توسعه دهندگان دارند، از تعداد توسعه دهندگانی که برای پر کردن آنها وجود دارند بیشتر است، چه برسد به توسعه دهندگانی با باروری فلان برابر. مدیران ارشد باور دارند که کمبود استعداد توسعه دهندگی با کیفیت، یکی از بزرگترین خطرات برای رشد آنان است.
یافتن یک استعداد خوب، سخت است. اکثر شرکتها هر کاری برای یافتن یک توسعه دهنده با باروری ۱۰ برابری میکنند، اما به استخدام یک توسعه دهنده با باروری ۵ یا ۲ برابری، و حتی ۱ برابری هم قانع هستند. یک توسعه دهنده با باروری ۱ برابری، توسعه دهندهای است که میتواند کاری که برایش تعیین شده است را انجام دهد. نه بیشتر و نه کمتر. هر شرکتی از همین هم خوشحال خواهد شد.
۲ قدم که برای تکثیر مهارتهای برنامهنویسی خود با تمرکز و کار عمیق، به آنها نیاز دارید
وقتش رسیده است که حرفه خود را به جلو پیش ببرید. فرصتهای زیادی برای استخدام شدن و رشد در حرفهای که دوست دارید وجود دارند. اگر شما از دسته کارآفرینان هستید، همین دروس نسبت به شما هم صدق میکنند. علت آن بیشتر به خاطر این است که زندگی شما به موثر بودن در زمان خود بستگی دارد. به این صورت است که میتوانید از یک توسعه دهنده تازهکار، به یک توسعه دهنده ارشد تبدیل شوید. به این صورت از یک توسعه دهنده با نیم برابر باروری بودن، به یک توسعه دهنده با ۵ برابر باروری بودن میروید. به این صورت است که وقتی تنها ۱۰ ساعت در هفته وقت دارید، پروژههای جانبی خود را به طور کامل جمع میکنید. به این صورت است که بقا مییابید.
در صفحه ۱۳ در کتاب «کار عمیق» آمده است که:
«برای این که در اقتصاد ما با ارزش بمانید، باید هنر یادگیری سریع چیزهای پیچیده را یاد بگیرید. این عملیات نیازمند کار عمیق است. اگر این قابلیت را کشت نکنید، احتمال این که در حین پیشرفت فناوری عقب بیفتید وجود دارد.»
یادگیری تمرکز، سخت است
اولین چیزی که باید درک کنید، این است که یادگیری تمرکز ساده نیست. شما از ابتدا نخواهید توانست که رمانهایی متشکل از کد با کیفیت را تولید کنید. مخصوصا اگر هیچ وقت با این واقعیت که چقدر ساده حواستان میتواند پرت شود، دست و پنجه نرم نکرده باشید. یادگیری تمرکز نیازمند تمرین است. هر چیزی که نیازمند تمرین باشد، سخت است. اگر سخت نبود، از همان ابتدا آن را به خوبی میتوانستید انجام دهید. قرار است کارتان سخت باشد، و این مسئله هیچ اشکالی هم ندارد. ما از جاهای کوچک شروع میکنیم.
مشغول بودن را با بارور بودن اشتباه نگیرید
کار عمیق این نیست که خود را در یک اتاق تاریک حبس کرده، و مجبور کنید که برای ۱۴ ساعت کدنویسی کنید. فقط این که یک کار را انجام میدهید، به این معنی نیست که این کار ارزش انجام دادن را دارد. شما باید ببینید که چه چیزی مهم است و چه چیزی نیست. این مسئله فراتر از محدوده این مقاله است. اگر میخواهید زمان خود را صرف یادگیری تمرکز کنید، باید آن را بر روی چیزی صرف کنید که در قبال تلاش اعمال شده، بازدهی داشته باشد.
این مسئله به مانند خورشید و یک ذره بین است. کاری که حواس پرتی را به همراه دارد، در واقع انرژی شما است که به مانند خورشید به هر جهتی میرود. یاد بگیرید که انرژی پخش شده خود را با یک ذره بین متمرکز کنید، تا قابلیت شما از ۰ به ۱۰ برود. ما میخواهیم این قدرت محدود را برای چیزهای مهم نگه داریم.
قدم ۱ - حذف حواس پرتیها
انجام چند کار به صورت همزمان، یک دروغ است. اگر فکر میکنید که وقتی در حال بررسی پیامهای خود یا خواندن اخبار در یک پنجره هستید، دیگر میتوانید کد با کیفیتی بنویسید، پس دارید خود را گول میزنید. ما در دنیایی از حواس پرتیها زندگی میکنیم. فناوریای که ما بر رویش کار میکنیم، یک شمشیر دولبه است. هیچ چیز برای ما شیرینتر از یک اعلان جدید نیست.
حذف کردن حواس پرتیها، اساس تمرکز و کار عمیق است.
- تلفن خود را روی حالت سکوت قرار دهید، یا اگر در موقعیتی نیستید که باید تماسها را دریافت کنید، آن را خاموش کنید. این که آن را به صورت برعکس و دور از دسترس قرار دهید هم بسیار خوب است.
- نرمافزارهای پیامرسان خود مانند تلگرام را ببندید.
- هر برنامه دیگری مانند برنامه ایمیل که قرار است حواس شما را با اعلانات پرت کند را ببندید.
- این مورد از همه سختتر است. هر صفحه مرورگری که به کار شما مربوط نیست را ببندید. حال تمام وبسایتهای مورد علاقه خود را مسدود کنید.
- هدفونهای خود را روی سر خود قرار دهید. این کار از ایجاد مزاحمت توسط دیگران برای شما جلوگیری میکند، اما گوش کردن به موسیقی تکراری به صورت مجدد و مجدد هم یک ابزار تمرکز خوب است. بسیاری از توسعه دهندگان از این فن استفاده میکنند.
قدم ۲ - فن Pomodoro (سلاخ مخفی)
قبل از این که بترسید و فکر کنید که نمیتوانید بدون حواس پرتی ۸ ساعت را ادامه دهید، نگران نباشید. ما از فن Pomodoro برای تقسیمبندی روز خود استفاده خواهیم کرد. فنهای زیادی برای افزایش باروری وجود دارند، اما فن مورد علاقه من Pomodoro میباشد. در ادامه آن را تفسیر خواهم کرد، که بتوانید آن را به کار بگیرید.
برای ۲۵ دقیقه (یک Pomodoro) کار کنید
شما برای ۲۵ دقیقه و بدون حواسپرتی، بر روی یک چیز کار خواهید کرد. هر تکه کار، یک Pomodoro است. بهتر است برای این کار از یک زمان سنج استفاده کنید، تا از بروز اشتباه جلوگیری شود.
سپس ۵ دقیقه استراحت کنید
قدم زدن و دور شدن در هنگام استراحت، یک امر ضروری است. مقداری آب بنوشید. وبسایتهای خبری را چک کنید. هر کاری که میکنید، کار شما تمام شده است. به طور کامل از کار قطع اتصال کنید.
در هر Pomodoro، فقط یک کار
این کار میتواند برطرف کردن یک باگ، برنامهریزی برای یک ویژگی جدید یا شروع دیدن یک سری ویدیو آموزشی برای یادگیری یک فریموورک جدید باشد. اگر کار مورد نظر خیلی بزرگ است (مانند ساختن یک برنامه)، پس باید آن را به تکههای کوچکتری تقسیم کنید که به هر کدام سختی ۲۵ دقیقه وقت ببرند.
برخی کارها به چند نیاز Pomodoro دارند تا کامل شوند. نوشتن یک ویژگی ممکن است سه Pomodoro زمان برده، و نوشتن آزمایشهای آن هم دو Pomodoro دیگر زمان ببرند.
یا شاید هم مجبور باشید که چند کار کوچک را در یک Pomodoro جای دهید. نکته در اینجاست که کارهای شما باید از یک «نوع» باشند.
جای دارد بگویم که علت اصلی به تعویق انداختن کارها، این است که ما توسط کارهای عظیم و غیر قابل تحمل هول شدهایم. اگر هدف شما «نوشتن یک کتاب» باشد، هیچ وقت آن را انجام نخواهید داد. وقتی که آن را به تکههای کوچکتر مانند «نوشتن یک طرح کلی» یا «نوشتن ۳۰۰ کلمه» تقسیم میکنید، مسیر شما بسیار راحتتر خواهد شد. همچنین شروع کردن کار هم سادهتر و ممکنتر خواهد بود.
با این که این پست نه درباره به تعویق انداختن، بلکه درباره تبدیل شدن به یک توسعه دهنده بهتر است، واقعیت این است که گاهی اوقات این دو مشابه به هم هستند.
بدون حواس پرتی کار کنید
قدم ۱ را ببینید. اگر حواستان پرت شود، Pomodoro شما حساب نیست و باید آن را از اول شروع کنید.
کم کم به ۲۵ دقیقه برسید
اگر تا به حال این کار را انجام ندادهاید، ۲۵ دقیقه میتواند برایتان زیاد باشد. با ۱۰ دقیقه شرع کنید و کم کم به ۲۵ دقیقه بروید. بار بعدی ۱۵ دقیقه، بار بعد ۲۰ دقیقه و بار بعد ۲۵ دقیقه. وقتی که خیلی در این زمینه پیشرفت کردید، میتوانید به تکههای زمانی ۵۵ دقیقهای برسید.
کم کم Pomodoroهای خود در روز را افزایش دهید و به چند بار برسانید
اولین باری که کار بین حواس پرتی را امتحان کنید، ۲۵ دقیقه در روز میتواند نهایت توان شما باشد. اشکالی ندارد. همین طور ادامه دهید و هر روز کمی به آن اضافه کنید.
آیا این کار من را تبدیل به یک توسعه دهنده بهتر میکند؟
بیایید واقعبین باشیم. شما با پریدن از ویرایشگر کد خود به یک چتروم یا یک ایمیل، در حرفه خود پیشرفت نخواهید کرد. شما ممکن است مشغول به نظر برسید، و حتی ممکن است هر از گاهی مقداری کد را منتشر کنید. واقعیت این است که چند ساعت را بدون حواس پرتی و به صورت عمیق کار کردن، کیفیت و کمیت بیشتری را نسبت به یک روز کامل پر از کار با حواس پرتی و به صورت پخش شده تولید میکند.
با یک Pomodoro در روز شروع کنید. در نهایت خواهید توانست که چند Pomodoro را به هم متصل کنید. سپس چند روز پر از Pomodoroها را به هم متصل خواهید کرد. سپس چند هفته و چند ماه. در نهایت پی خواهید برد که رسیدن به یک وضعیت ثابت و روان ساده است، و بیشتر اتفاق خواهد افتاد.
این کار، طلا است. این وقتی است که پیشرفت میکنید. این وقتی است که یک کار سخت، ساده میشود. این وقتی است که مهارتهای کدنویسی شما ارتقا مییابند. امروزه بیشتر از هر وقت دیگری به برنامهنویسان خوب و واجد شرایط نیاز است. مطمئنترین راه برای رسیدن به موفقیت، وارد شدن به سنت کار عمیق و متمرکز است.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید