فریلنسر شدن یک روند معمول برای توسعهدهندگان است. این کاملاً درست است که کسانی که دورههای راکت را به پایان میرسانند، به این فکر میکنند که بهجای کارکردن برای یک شخص دیگر، برای خودشان کار کنند.در قسمت قبل، ما در مورد یادگیری مدام، پلتفرمهای یادگیری، شبکهیابی و کسب درآمد فوری صحبت کردیم.
در آخرین قسمت از این سری مقالات همراه ما باشید.
توسعهدهندگان مستقل باید برند و شرکت خودشان را در بلندمدت ایجاد کنند.
این، کاری است که باید زمان و تلاش برای آن صرف کنید و بعد از مدتی هزینههایی که انجام دادید، به شما برمیگردد. قدرت واقعی کارکردن بهصورت مستقل از ایجاد برند و یک شرکت واقعی سرچشمه میگیرد. سپس میتوانید درآمد و مشتریان بیشتری کسب و جذب کنید و بهجای اینکه شما به دنبال آنها بگردید، آنها خودبهخود به سمت شما میآیند.
ایجاد یک برند یا شرکت واقعی باعث میشود که مانند تصویر زیر بهنظر بیایید.
حدس میزنم که این ظاهر را میپسندید. برای رسیدن به آن باید یک چیز ماندگار ایجاد کنید. جوانب و گزینههایی وجود دارند که باید درنظر بگیرید. به موارد زیر توجه کنید:
- چرا مشتریان تکراری و مراجعه مشتریان سابق همیشه مهمترین منبع تجارت شما خواهد بود؟
- اهمیت نظرات آنلاین
- راهاندازی یک وبلاگ
- راهاندازی یوتیوب
هرکدام از این موارد را جداگانه بررسی میکنیم.
اولین نکتهای که بهاندازه کافی نمیتوانم روی آن تأکید کنم این است که باید به مشتریانتان خدمات و محصولات باکیفیت عرضه کنید. این باعث میشود که آنها بازهم در آینده به شما مراجعه کنند و مهمتر از آن اینکه به یک منبع ارجاع تبدیل میشوند.
چرا این کار آنقدر مهم است؟ ساده است؛ چون راه دیگری برای موفقیت ندارید. به اینصورت به آن فکر کنید: بازاریابی شما باعث میشود که تماسی از علی که یک فروشگاه نان دارد، داشته باشید. او از شما میخواهد که یک وبسایت با ارزش 2500 دلار برایش طراحی کنید. شما کار باکیفیتی به او تحویل میدهید.
6 ماه بعد او دوستش را به شما معرفی میکند. حسین صاحب یک رستوران است و برای ساخت یک وبسایت 2500 دلار به شما میپردازد. شما یک کار باکیفیت هم برای حسین انجام میدهید و او هم شخص دیگری را به شما ارجاع میدهد.
میبینید که چه اتفاقی میافتد؟ تبلیغات شما باعث شد که یک تماس از علی داشته باشید و آن تماس منجر به دو تماس دیگر میشود.
مثال بالا یک نکته مهم را نشان میدهد. اگر مجبور باشید یک بازاریابی تلفنی برای هر مشتری نهایی انجام دهید، این کار را نمیکنید. چون این کار حاشیه سود شما را ازبین میبرد.
اگر فریلنسر A، ده برابر فریلنسر B درآمد دارد به این دلیل نیست که بازاریابی او ده برابر بیشتر از شخص B است. به این دلیل است که هرچه تعداد تماسها بیشتر میشود، مطمئن میشوند که بیشتر از یک مشتری خواهند داشت.
این روشی است که ازطریق آن تجارتتان را گسترش میدهید. برعکس، اگر برای رشد ده برابری درآمد، نمیتوانید تبلیغاتتان را ده برابر افزایش دهید.
چگونه مطمئن شوید که مراجعات و درخواستهای تکراری خواهید داشت؟
اولین نکته این است که یک محصول باکیفیت در بازه زمانی که تعیین کردهاید تحویل دهید و از آن بازه زمانی تعدی نکنید.
دومین نکته این است که بهموقع تماسها و ایمیلهایتان را پاسخ دهید. مؤدب باشید و با مشتریانتان طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود.
خلاصه مطلب این است که محصول خوبی ارائه دهید. بااینکه ممکن است از این حرف تعجب کنید، اما باید بدانید که بسیاری از توسعهدهندگان به دلیل رعایت نکردن این مورد شکست میخورند.
بخش مهم دیگری از ایجاد یک تجارت ماندگار این است که نظرات آنلاین خوبی از مشتریانتان دریافت کنید. حتی اگر مشتریانی از نواحی مختلف جغرافیایی داشته باشید، مهم است که یک مجموعه از نظرات آنلاین داشته باشید که بتواند مشتریان بالقوه شما را به استخدام شما ترغیب کند.
شما میتوانید این مشتریان بالقوه را به خواندن نظرات آنلاین دعوت کنید. دلیلی که من آنقدر روی این نکته تأکید میکنم این است که نظرات خوب باعث میشود که نیازی به بازاریابی تلفنی نداشته باشید.
بهتر است برای توضیح این دلیل از یک فرض استفاده کنم.
فرض کنید که هر 1000 دلاری که به بازاریابی توسط علی که یک توسعهدهنده است، اختصاص مییابد باعث جذب دو مشتری میشود. حالا فرض کنید که هرکدام از این دو مشتری تقریباً 3000 دلار به علی میپردازند. این به آن معنی است که علی با هزینه 1000 دلاری، 5000 دلار میتواند کسب کند (6000 دلار از هردو مشتری منهای 1000 دلار بازاریابی).
حالا فرض کنید که علی دو برابر این هزینه را یعنی 2000 دلار صرف بازاریابی میکند و 10000 دلار کسب میکند. این بهنظر خوب است اما بهتر است داستان سارا یک توسعهدهنده دیگر را هم بشنوید.
سارا عموماً نظرات آنلاین مثبتی دریافت میکند؛ این درحالی است که علی به اهمیت این نظرات بیتوجه است. نتیجه این است که بیشتر افرادی که سارا را از روشهای آنلاین پیدا میکنند او را استخدام میکنند و بدین ترتیب او به ازای هر 1000 دلاری که صرف بازاریابی میکند، میتواند 3 مشتری پیدا کند و این عدد برای علی، دو مشتری است.
این تفاوت باعث میشود که سارا با جذب سه مشتری اول، 8000 دلار کسب کند که 60درصد بیشتر از میزان درآمد علی است و زمانیکه سارا هزینه بازاریابی را به دو برابر افزایش میدهد میزان درآمدش به 16000 دلار میرسد.
بااینکه هردوی آنها به یکمیزان هزینههای بازاریابی را افزایش دادهاند، اما تفاوت بین درآمد آنها فاحش است. دریافت نظرات خوب آنلاین، هزینههای بازاریابی را به درآمد واقعی تبدیل میکند و نادیده گرفتن آن به نفع شما نیست.
برای داشتن نظرات مثبت باید چند نکته را رعایت کنید. اول اینکه هرگز از مشتریان تقاضای ارسال نظراتشان را نکنید مگر اینکه مطمئن باشید از کار شما راضی هستند و نظرات مثبتی خواهند نوشت.
دوم اینکه نظرات باید در وبسایتهایی ثبت شوند که مردم آنها را میبینند مثل Yelp، گوگل، فیسبوک و ... .
سوم اینکه فقط از آنها درخواست نکنید که نظراتشان را بنویسند چون درصد کمی از مردم این کار را انجام میدهند.
درعوض بعد از اتمام پروژه با آنها تماس بگیرید و از آنها تشکر کنید. سپس به آنها این اطمینان را بدهید که هرزمان که به چیزی نیاز داشتند، میتوانند با شما تماس بگیرند و از آنها بخواهید انتقاداتشان را نسبت به کار شما بیان کنند و اگر از کارتان رضایت دارند از آنها بخواهید که نظراتشان را ثبت کنند. اگر قبول کردند از آنها تشکر کنید و لینک نظرات آنلاین را برایشان ایمیل کنید. متن ایمیل میتوانید مطابق زیر باشد:
[نام مشتری] عزیز،
از تقاضای همکاری شما سپاسگزاریم. همانطور که قبلاً هم اشاره کردم تعدادی لینک برای ثبت نظرات آنلاین دارم. ممنون میشویم وقت بگذارید و نظر مثبتتان را ثبت کنید. میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید:
- گوگل
- Yelp
- فیسبوک
اگر نیاز به کمک ما داشتید، حتماً با ما در تماس باشید.
با تشکر
[نام خودتان]
لینکی که دراختیار مشتری قرار میدهید، باید آدرس مستقیم بخش نظرات باشد و تنها شامل آدرس کلی صفحه نباشد. از این روش، بسیاری از مشتریانی که میگویند نظراتشان را ثبت میکنند، واقعاً این کار را انجام میدهند.
یک روش دیگر برای ایجاد یک برند ماندگار، ساخت یک وبلاگ است که درمورد نیازهای مشتریان در آن صحبت شود. این روش، کلید موفقیت ما در اولین کسبوکارمان که حل مسائل حقوقی است، میباشد.
مهمترین نکته برای توسعه یک وبلاگ موفق این است که اطلاعات مفید و موردنیاز کاربرانتان در آن ارائه دهید.
دلیل تأکید من بر این موضوع این است که این اشتباه رایج را در وبلاگنویسی میبینم که درمورد چیزهایی که خودشان میخواهند مطلب مینویسند نه درمورد اطلاعاتی که مشتریان بالقوه به آنها نیاز دارند. به این دو مثال توجه کنید:
من یک مقاله درمورد این نوشتم که مؤسسات حقوقی چگونه میتوانند از ابزار Evernote برای کاهش بینظمی دفاتر خود استفاده کنند. بعد از مدتی متوجه شدم که این مقاله با استقبال زیادی مواجه شده است و به همین دلیل تصمیم گرفتم مجموعهای از مقالات را درمورد طرز استفاده از Evernote برای افزایش کارآمدی دفاتر حقوقی بنویسم. تمام این مقالات بسیار مورد استقبال قرار گرفتند.
یک سری مقالات هم درمورد بهبود امنیت سایبری دفاتر حقوقی نوشتم (حتماً فکر میکنید که این موضوع باید برای کسانی که از اطلاعات حساس محافظت میکنند، خیلی مهم باشد). تجزیهوتحلیلهای ما نشان داد که این سری از مقالات چندان مورد استقبال واقع نشدند. گویا مشتریان بالقوه ما دنبال این دسته از اطلاعات نبودند (احتمالاً به همین دلیل است که امنیت سایبری دفاتر حقوقی اینقدر بد است).
مفهوم این مثالها این است که به تحلیلهایتان توجه کنید و درمورد مطالب محبوب بنویسید؛ درنتیجه تماسها و بالطبع مشتریان بیشتری از این طریق جذب خواهید کرد.
ایجاد یک کانال یوتیوب هم مؤثر است. ایجاد این کانال هم درست مثل وبلاگ است. ویدئوهایی را به اشتراک بگذارید که محتوای آن برای مشتریان بالقوهتان جذاب باشد.
همچنین مهم است که برای ساخت ویدئوها وقت بگذارید. ویدئوها باید نورپردازی مناسب داشته باشند و از میکروفون استفاده کنید و ادیتهای اولیه را روی آنها انجام دهید (میتوانید از ادیتورهای رایگانی که طرز استفاده آسانی هم دارند، استفاده کنید).
ساخت ویدئو برای کانال یوتیوب درابتدا سخت و عصبیکننده است، اما به یاد داشته باشید که بزرگترین یوتیوبرها هم درابتدا با کارهای بزرگ شروع نکردند و اولین ویدئوهای آنها با آخرین ویدئوهایشان تفاوتهای فاحشی دارند اما بههرحال هرکسی باید از جایی شروع کند.
مطلب پایانی در این بخش این است که به یاد داشته باشید با استفاده از راهبردهای کوتاهمدت درآمد پایینی خواهید داشت اما با ساخت برند به چیزهایی دست پیدا میکنید که هیچکس نمیتواند آنها را از شما بگیرد و تجارت پررونقتری خواهید داشت.
موارد کاربردی برای توسعهدهندگان مستقلی که آماده شروع کار هستند.
در قسمتهای قبلی درمورد چگونگی ایجاد تجارت کوتاهمدت و بلندمدت صحبت کردیم، همچنین درمورد اهمیت ساخت برند که باعث افزایش سود شما میشود بحث کردیم.
لیست زیر به جذب مشتری کمک میکند:
- خودتان را بهعنوان یک حلال مشکلات ببینید نه یک توسعهدهنده.
- بهیاد داشته باشید که مشتریان شما اهمیتی به نوع کدنویسی و فناوری بهکاررفته نمیدهند و تنها چیزی که برای آنها اهمیت دارد، رفع مسائل و نیازهایشان است.
- درمورد مسئله بهوجود آمده برای مشتریانتان از بارش فکری استفاده کنید و سپس راهحل موردنظر را طوری که مشتری متوجه شود، توضیح دهید.
- روی مهارت گوش دادن فعال کار کنید تا بتوانید نیازها و نگرانیهای مشتریانتان را بشنوید.
- برای کسب درآمد فوری به روشهای تجارت کوتاهمدت توجه کنید.
- به هرکسی که میشناسید، اطلاع دهید که کار جدیدی را آغاز کردید، طوری که هدف این صحبت فروش خدماتتان به آنها نباشد بلکه هدف معرفی کسبوکارتان برای جذب مشتری در آینده باشد.
- یک پروفایل قوی در Linkedin بسازید که بهصورت کاملاً شفاف خدمات و کار شما را بیان کند.
- خدماتی را که ارائه میدهید در سایت Fiverr قرار دهید و در Craigslist تبلیغات انجام دهید.
- در BNI یا سایر گروههای شبکهای عضو شوید.
- فرایند ساخت برند در بلندمدت را فراموش نکنید.
- در قسمت My business در گوگل، در Yelp و فیسبوک، کسبوکارتان را معرفی کنید. از مشتریانتان بخواهید که نظراتشان را در این وبسایتها ثبت کنند.
- یک وبلاگ بسازید که حاوی مطالب موردنیاز مشتریانتان باشد. همواره بررسی کنید که موضوعات موردبحث در وبلاگ، موردعلاقه مشتریانتان هستند.
- یک کانال یوتیوب هم با محوریت موضوعات موردعلاقه مشتریانتان بسازید. همواره بررسی کنید که موضوعات درستی را به اشتراک میگذارید. برای ساخت ویدئوها زمان بگذارید و به نورپردازی و صداپردازی آن توجه کنید.
توسعهدهندگان مستقل باید سیستمی برای مدیریت کارهای روزانه خود داشته باشند.
زمانیکه مشتریها برای انجام کارشان به سراغ شما میآیند، مهم است که توانایی مدیریت کارهای روزانه را داشته باشید. عدم انجام این کار منجر به ناکارآمدی و اتلاف وقت و سوددهی پایین و مشتریان ناراضی میشود.
برای جلوگیری از این اتفاق باید علاوه بر اینکه یک توسعهدهنده هستید، یک مدیر تجاری هم باشید. برای مدیریت کسبوکار خود باید روی انجام کارهای اداری و سایر کارها تمرکز کنید. عدم انجام این کارها باعث میشود که به مشکلات اداری بربخورید و پس از مدتی مانع انجام کارهای اساسی شما میشود.
بنابراین باوجوداینکه کارهای اداری خستهکننده هستند اما باید به آنها توجه کافی داشته باشید.
بسیاری از توسعهدهندگان مستقل اینگونه فکر میکنند که: «من یک توسعهدهنده هستم نه یک تاجر». باید بگویم اگر شما هم این طرزفکر را دارید، بدانید که بهسرعت از تجارت مستقل کنار گذاشته میشوید.
برای اجتناب از چنین سرنوشتی، به جنبههای اداری کارتان توجه لازم را داشته باشید.
در این قسمت به بررسی عملکردهای شما میپردازیم:
- کارهای اداری و مالی کسبوکارتان را مدیریت کنید.
- کارهای اساسی توسعه را به روشی مؤثر و کارآمد انجام دهید.
- یک لیست عملیاتی به شما کمک میکند که روشهای ادامه کارتان را درنظر داشته باشید.
بازهم تأکید میکنم که خودتان را یک تاجر درنظر بگیرید و به اینصورت فکر کنید که وقتی یک سرآشپز اقدام به تأسیس رستوران میکند دیگر فقط یک سرآشپز نیست و صاحب رستوران است.
توسعهدهندگان مستقل باید به انجام کارهای اداری و مدیریت مالی توجه داشته باشند.
ازآنجاییکه بیشتر توسعهدهندگان در انجام این موارد دچار مشکل میشوند و به دردسر میاُفتند، روی این موضوع بسیار تأکید میکنم.
انجام ندادن امور اداری موجب بروز مشکلات جدی میشود. بهتر است حتی اگر پروژهای دردست دارید، انجام آن را بااطلاع مشتری به تعویق بیاندازید و کارهای اداری را تکمیل کنید.
مثالی که زیاد هم اتفاق میافتد این است که بعضی از مشاغل کوچک دفاتر حسابداری خود را بهموقع تکمیل نمیکنند و این باعث میشود که در پایان سال که باید اظهارنامه مالیاتیشان را تکمیل کنند به مشکل بربخورند.
درحالیکه با یک برنامهریزی درست میتوان بهصورت هفتگی و با صرف زمان اندک دفاتر حسابداری را تکمیل نمود.
بسیاری از مشاغل کوچک این رویکرد مالی را درپیش میگیرند که با توجه به بودجه بانکی خود، از منابع مالی استفاده میکنند و با استفاده از ترازنامه بودجه بانکی، مشکلات مالی بهوجود نخواهد آمد.
اولین گام اساسی برای کسبوکار جدید، پیادهسازی یک سیستم مالی است. پیشنهاد میکنم که کتاب «اولویت با سوددهی است» را بخوانید و از سیستمهای مالی پیشنهادی موجود در آن استفاده کنید. اگرچه قطعاً روشهای دیگری هم وجود دارند اما ازنظر من این کتاب یک چارچوب محکم برای کسانی که با مسائل مالی سروکار دارند ارائه میدهد.
یک نکته مهم این است که همواره توجه داشته باشید که حساب بانکی مربوط به کارتان، حساب بانکی شخصی شما نیست و نمیتوانید برای انجام امور شخصی از آن برداشت کنید.
مسئلهای که من زیاد مشاهده میکنم این است که صاحبان مشاغل برای پرداخت هزینههای شخصی از حساب تجاریشان استفاده میکنند و بعد از مدتی برای پرداخت هزینههای کسبوکار با کمبود پول مواجه میشوند و برای جبران این کمبود، خدماتشان را با دستمزد پایین ارائه میدهند.
این، باعث بهوجودآمدن یک حلقه معیوب میشود که از بین بردن آن کار راحتی نیست.
نکته ضروری دیگر این است که باید بهصورت منظم دفاتر حسابداری خود را تکمیل کنید زیرا تکمیل نکردن منظم آن باعث میشود که از میزان واقعی درآمد خود خبر نداشته باشید.
روش تکمیل دفاتر حسابداری، خودش بهتنهایی میتواند یک دوره آموزشی باشد. خوشبختانه، Erin Lehr از KPI Bookkeeping ویدئوهایی را برای آموزش این موضوع آماده کرده است که میتوانید اسلایدهای مربوط به مدیریت مالی را از اینجا و چارت ساده حسابداری را از اینجا دانلود کنید.
اگر خودتان هم نمیتوانید کارهای مربوط به حسابداری را تکمیل کنید، بهتر است از یک حسابدار کمک بگیرید.
مورد آخری که درمورد مدیریت مالی میخواهم بیان کنم این است که باید تفاوت بین نداشتن شغل و نداشتن پول را درک کنید.
بسیاری از کسبوکارهای کوچک هستند که فکر میکنند چون هیچ پولی در بانک ندارند ورشکسته شدهاند؛ اما پس از صحبت با آنها مشخص میشود که روند کاریشان بهطورمعمول پیش میرود و اینکه هیچ پولی در بانک ندارند به این دلیل است که پولهایشان را بهسرعت خرج میکنند بخصوص خرج خرید داراییهایی مانند ماشینهای گرانقیمت.
زمانی میتوانید بگویید کسبوکارتان رو به اُفول است که هیچکاری برای انجام نداشته باشید؛ اما اگر بهاندازه کافی کار برای انجام دادن دارید و فقط پولی ندارید، بهتر است استفاده از منابع مالیتان را محدود کنید.
انجام بهموقع کارهای اداری و مالی بسیار مهم است. کارهای اداری شامل تشکیل بهموقع پروندههای اداری، رسیدگی به مجوزهای تجاری و سایر موارد است.
البته انجام این کارها به این معنی نیست که مجبور میشوید تمام کارهایتان را عقب بیندازید؛ به این معنی است که مجوزها و ملزومات لازم را بشناسید و درصورت نیاز برای انجام این کارها وکیل استخدام کنید.
فریلنسرها باید کار توسعه را به روشی کارآمد مدیریت کنند.
کار اساسی یک توسعهدهنده مستقل درواقع کاری است که برای انجام آن دستمزد دریافت میکنند یعنی: کار توسعه.
در این بخش از مقاله قصد داریم مطالبی را بازگو کنیم که موجب سوددهی برای شما میشود.
همانطور که در بالا هم به این موضوع اشاره کردیم، بسیار مهم است که فعالیتهای ارزشمند خودتان را بشناسید و بدانید که تعهد و زمان مناسب را به انجام این فعالیتها اختصاص میدهید.
در این بخش در مورد این صحبت میکنیم که چگونه میتوانید مطمئن شوید که کار درستی را برای انجام دادن انتخاب کردهاید و زمان مناسبی صرف انجام این کار میکنید و به نکاتی اشاره میکنیم که به شما کمک میکنند که متوجه شوید از بازه زمانی موردنظرتان بهصورت کارآمد و مفید استفاده میکنید. با تمرکز روی این موارد میتوانید به موفقیت دست پیدا کنید.
مهمترین نکته برای پولدار شدن این است که مطمئن شوید زمانتان را به انجام یک کار باارزش اختصاص دادهاید. برای شناسایی این کار باید ببینید که کدام کارها بهترین نتایج را دارند و در همان زمینه کارهای زیادی را قبول کنید!
این، مسئلهای است که تعداد زیادی از کارآفرینان با نادیدهگیری آن شکست میخورند. دو مثال درمورد کارهای اصلی و فعالیتهای بازاریابی شما در ادامه مطرح میکنم.
فرض کنید که قرار است یک وبسایت تجاری کوچک را با دستمزد 3000 دلار توسعه دهید. این سایت شامل چندین صفحه، تعداد زیادی مدیا و عملکردهای اضافی مثل امکان سفارش آنلاین برای یک رستوران نیز هست.
فرض میکنیم زمان موردنیاز برای انجام این پروژه 20 ساعت باشد، درواقع ساعتی 150 دلار دستمزد شما میشود.
حالا فرض کنید که برای ایجاد یک وبسایت مبتدی برای تجارتهای کوچک 500دلار دریافت میکنید و این کار را درعرض 2 ساعت انجام میدهید (بافرض اینکه احتمالاً تعدادی الگو برای این کار دارید). ساخت این وبسایتها 250 دلار در ساعت دستمزد برای شما دارد.
باوجوداینکه پروژه دومی درآمد کلی کمتری نسبت به پروژه اولی دارد اما بهازای هر ساعت کاری دستمزد بیشتری نسبت به پروژه اولی کسب میکنید. بدین ترتیب کسی که دنبال کسب درآمد است بهتر است که بیشتر ساخت سایتهای مبتدی را قبول کند.
باوجود منطق ریاضی سادهای که در پشت این حرف است، اما بسیاری از کسبوکارهای کوچک به این مسئله توجه نمیکنند که ممکن است به دلیل توجه آنها به درآمد کلی و بیتوجهی آنها به سود ساعتی و زمان صرفشده برای کار باشد که این کار یک اشتباه بزرگ است.
Mark Cuban میگوید که تنوعطلبی کار افراد نادان است و Warren Buffett میگوید که تنوعطلبی دیوانگی است.
این مطلب درمورد کارهای مستقل هم صدق میکند. اگر یک کار پرمنفعت را پیدا کردید بهتر است که بهجای انجام کارهای مختلف، همان کار را بهصورت مداوم انجام دهید.
این موضوع کلاً برای تمام موارد ازجمله کارهای اساسی، فعالیتهای بازاریابی و ... صادق است؛ بهطورکلی تمرکز خود را روی انجام کارهای باارزش بگذارید.
پس از شناسایی کارهای ارزشمند، میزان زمانی را که باتوجه به کارآیی باید به آنها اختصاص دهید، مشخص کنید (سخنرانیهای Elon Musk باعث جلبتوجه من به این نکته شد).
بهعنوانمثال فرض کنید که سارا و علی هردو کار مشابهی را بهعنوان یک توسعهدهنده مستقل انجام میدهند. سارا 25درصد کارآمدتر از علی کار میکند که به این معنی است که در یک ساعت 25درصد مفیدتر کار میکند.
حتماً الآن فکر میکنید که سارا پول بیشتری هم کسب میکند؛ اما سارا 30ساعت درهفته کار میکند و علی 40 ساعت درهفته. در پایان هفته سارا با 30ساعت کار همان مقدار درآمدی را کسب میکند که علی با 37.5 ساعت کار بهدست میآورد.
ازآنجاکه علی 40 ساعت درهفته کار میکند، کارهای بیشتری نسبت به سارا انجام میدهد اما چون سارا بازدهی بیشتری دارد، بهتر کار میکند. اگر سارا هم مانند علی 40 ساعت درهفته کار میکرد در پایان هفته برای برابری بازدهی، این مقدار برای علی به 50 ساعت میرسید.
چیزی که از این مثال متوجه میشویم این است که باید زمان و بازدهی را همزمان باهم درنظر بگیرید.
باتوجه به این موضوع من هفتهای 43.3 ساعت کار میکنم که این مقدار زمان براساس یک فرمول ساده بهدست آمده است: اگر با بازدهی مشابه فردی با 40 ساعت کار هفتگی، کارم را انجام دهم، این 3.3 ساعت اضافی باعث میشود که یک ماه کاری به سال کاری من اضافه شود.
باید تأکید کنم که این 43.3 ساعت، حداقل زمانی است که من صرف میکنم و اگر مجبور باشم بهدلیل سررسید زمانی یک کار خاص (deadline)، زمان بیشتری صرف کنم، بیشتر از 43.3 ساعت کار میکنم و درپایان هفته، ساعات اضافی را محاسبه میکنم که به هفته بعد منتقل شوند.
البته معمولاً آنقدر بیشتر از 43.3 ساعت درهفته کار نمیکنم چون از ساعات کاری، مفید استفاده میکنم.
یک اعتقاد نادرست وجود دارد که میگوید: «باید هوشمندانهتر کار کرد نه لزوماً سختتر»؛ اما من میگویم که هوشمندانه و سخت کار کنید.
من با افراد زیادی سروکار داشتم که ساعات زیادی را صرف کارکردن میکنند اما درواقع هیچ کار مفیدی انجام نمیدهند؛ بنابراین توجه به مفید کارکردن و بازدهی بالا نکته بسیار مهمی است.
یک نکته مهم هست که باید بدانید: برای اینکه مطمئن شوید کارتان را با بازدهی کامل انجام میدهید، بهتر است همیشه فرض کنید که مؤثر کار نمیکنید.
من با افراد زیادی کار کردم که تصور میکردند کاملاً مفید کار میکنند درحالیکه پس از بررسی مشخص میشود که میتوان مفیدتر هم کار کرد.
من همیشه طوری به کارهایم نگاه میکنم که انگار بهتر از آنهم میتوانم کار کنم. همواره بهیاد داشته باشید که راهی برای بهتر انجام دادن وجود دارد.
اکنون به برخی روشهای مؤثرتر کردن فعالیتها میپردازیم:
فعالیتهای مؤثری انجام دهید. میتوان ساعات زیادی مشغول کارکردن بود اما درواقع کاری انجام نداد.
روشهای انجام مؤثر و کارآمد کارها:
اولین قدم استفاده از روش O.H.I.O است که به این معنی میباشد: هر کاری را فقط یکبار انجام دهید. این روش برای صرفهجویی در زمان، مفید است و بسیاری از کارآفرینان با رعایت نکردن این نکته، شکست میخورند.
از تکرار و دوبارهکاری بپرهیزید. برای روشنتر شدن مسئله به این مثال توجه کنید: علی ایمیلی از طرف یک مشتری دریافت میکند و با خود میگوید بعداً به آن پاسخ خواهم داد. سپس برای پاسخ دادن به آن ایمیل دوباره مجبور میشود ابتدا آن را بخواند. این، همان دوبارهکاری است که درست نیست. بهترین راه این است که تا زمانیکه فرصت پاسخگویی به ایمیل را ندارد، آن را نخوانید.
درمورد کارهای اداری هم وضع به همین صورت است. با استفاده از روش O.H.I.O هر نامه اداری را که دریافت میکنید تا زمانیکه فرصت پاسخگویی را ندارید، آن را نخوانید.
قدم بعدی این است که همزمان چندین کار را باهم انجام ندهید. تا کار روی پروژهای را به اتمام نرساندید، سراغ پروژه دیگری نروید.
به یک مثال از فعالیتهای کاری من توجه کنید: بخش زیادی از کارهای ما، گذاشتن پست در وبسایت مشتریانمان است. اخیراً ما سرور مجازی خصوصیمان را از یک کمپانی به Siteground انتقال دادیم. درنتیجه باید تمام وبسایتها را هم از سرور قبلی به سرور جدید منتقل میکردیم (کار زمانبری هم بود).
با توجه به انجام این دو کار یعنی گذاشتن پست و انتقال وبسایتها میتوانستیم از این روش استفاده کنیم که روزانه در بعضی وبسایتها پست بگذاریم و بعضیها را انتقال دهیم؛ اما ما از این روش استفاده کردیم که زمانی را که مشغول کار پست گذاشتن نبودیم، کنار میگذاشتیم و پس از اتمام این کار، وبسایتها را انتقال دادیم.
این کار فواید زیادی دارد: وقتیکه وسط یک کار، سراغ کار دیگری میروید، مدتی طول میکشد که روی کار دوم تسلط پیدا کنید و این زمان ازدسترفته، بهرهوری شما را کاهش میدهد؛ پس بهتر است از این شاخه به آن شاخه پریدن را کنار بگذارید و روی یک کار تمرکز کنید.
من زمانیکه پروژهای را دریافت میکنم، مدتزمانی را برای انجام آن کنار میگذارم و اگر پروژه دیگری هم در طی این مدت دریافت کنم، قبل از تمام شدن پروژه اولی، آن را انجام نخواهم داد و به اطلاع مشتری هم میرسانم.
قدم سوم این است که بهمحض اینکه با مشکلی مواجه میشوید، برای حل آن تلاش کنید و اجازه ندهید که مشکلات رویهم تلنبار شوند و بزرگتر شوند.
یک مثال ساده از این موضوع این است که روزی همکارم به من اطلاع داد که برنامه کاربردی که ما از آن برای سینک کردن مخاطبان و ایمیلهای دریافتی از آنان، استفاده میکردیم دچار مشکل شده است و من تمام کارهایم را متوقف کردم تا آن برنامه را درست کنم.
میتوانستم بگویم بعداً به آن رسیدگی میکنم اما ماهیت کار ما به اینصورت است که کارمندان برای نوشتن یادداشت برای هر مشتری نیاز به اطلاعات تماس آنها دارند و اگر این برنامه کاربردی بهدرستی کار نکند، چارچوب کاری ما دچار مشکل میشود.
یک مثال دیگر این است که یکبار با یکی از مشتریانم تلفنی صحبت میکردم که در راه رسیدن به محل کارش بود و زمانیکه به محل کارش رسید مدتی طول کشید تا بتواند وارد شود به این دلیل که کلیدهای زیادی در دستهکلید او وجود داشتند که خودش میگفت اصلاً نمیدانم بعضی از این کلیدها برای کجا هستند.
یک سال بعد که با این مشتری صحبت میکردم، هنوز هم همین مشکل را داشت.
فرض کنید که این مشتری هرروز 30 ثانیه را به دلیل این مشکل، از دست میدهد که برابر با 2.5 دقیقه در هفته و 2 ساعت کار در طول سال میشود. 2.5 ساعت کار مفید برابر با چندصد دلار درآمد است. با اختصاص زمان اندکی برای حل این مشکل، این مقدار زمان هم از دست نمیرود و صرف کارهای مفید میشود.
قدم چهارم و بزرگترین قدم، مدیریت ارتباطات است. ارتباطات میتوانند منجر به از دست دادن زمان زیادی بدون انجام کار مفید شوند.
بهتر است نگاهی به روشهایی برای اجتناب از ارتباطات زمانبر و مدیریت بهتر ایمیلها بیندازیم:
یکی از بزرگترین مشکلات در بیشتر شرکتهای فناوری (و بهطورکلی شرکتهای تجاری)، استفاده از سیستمعاملهای پیامرسانی بهصورت همزمان مانند Slack، Microsoft Teams و Google Hangout و ... است.
این سیستمعاملها دو مشکل دارند که اولی این است که تعداد زیادی پیام کوتاه را ارسال میکنند درحالیکه میتوان تمام این پیامها را یکی کرد و فرستاد. این کار باعث میشود که دریافتکننده پیام سردرگم شود.
دومین مشکل این است که باعث بهاشتراک گذاری پیامها با کارمندان، همکاران و شرکایی میشود که ممکن است هیچ ارتباطی به پروژه موردنظر نداشته باشند.
این مورد باعث میشود که شخص بمباران اطلاعاتی شود که به بخشی از آنها هیچ نیازی ندارد و بههمین دلیل است که ما از این پلتفرمها استفاده نمیکنیم.
بسیاری از توسعهدهندگان، روشهای مدیریت ایمیل را بهبود میبخشند. کار درستی نیست که بهمحض دریافت یک ایمیل آن را بخوانید و بهتر است که یک یا دوبار در روز ایمیلهای خود را بررسی کنید.
این کار چندین مزیت دارد: یک اینکه همانطور که در بالا به آن اشاره شد بهتر است تا زمانی که فرصت پاسخگویی به یک ایمیل را ندارید، آن را باز نکنید. دو اینکه باید به روش مردم در استفاده از ایمیل توجه کنید چون بسیاری از افراد بهمحض اینکه فکری به ذهنشان میرسد، آن را در قالب یک ایمیل ارسال میکنند.
برای من هم زیاد اتفاق افتاده است که بعدازظهر وقتی ایمیلهایم را باز میکنم، با چندین ایمیل از یک شخص مواجه میشوم. همه آنها را میخوانم و یک پاسخ برای تمام آنها مینویسم و این کار نسبت به اینکه به هر ایمیل پاسخ جداگانهای بدهم، زمان بیشتری را برایم ذخیره میکند.
ممکن است با خود بگویید که «مشتریان من نیاز به پاسخ فوری دارند». اگر روزانه یکبار به ایمیلهایتان سر بزنید بنابراین هرگز مشتریانتان را درطول 24 ساعت بدون پاسخ نگذاشتهاید. اگر هم کسی نمیتواند 24 ساعت برای گرفتن پاسخش صبر کند، میتواند با شما تماس تلفنی برقرار کند.
با انجام موارد بالا، بهرهوری کارتان را افزایش میدهید.
فرض کنید که با انجام موارد ذکرشده، 20درصد بازدهیتان را افزایش دهید و همچنین فرض کنید که 43.3 ساعت در هفته کار میکنید در اینصورت درمقایسه با رقبایتان که 40 ساعت در هفته کار میکنند، در پایان یک سال کاری به نتایجی میرسید که آنها باید 15.5 ماه برای رسیدن به آنها زمان بگذارند.
موارد کاربردی برای توسعهدهندگانی که قصد دارند کسبوکار روزانه خود را بهتر مدیریت کنند.
توسعهدهندگان مستقل میتوانند سود خالص خود را با مدیریت تمام جنبههای کارهای روزانه خودشان، افزایش دهند. لیست زیر برای انجام این کار به شما کمک میکند:
- کارهای مالی و اداری خود را بهموقع انجام دهید.
- کتاب «اولویت با سوددهی است» را بخوانید و از برنامه مالی پیشنهادی آن استفاده کنید یا اینکه برنامه مالی خودتان را بنویسید و به آن متعهد باشید. در یک نرمافزار حسابداری ثبتنام کنید و بهصورت منظم دفتر حسابداری خود را تکمیل کنید.
- درمورد ملزومات اداری موردنیازتان تحقیق کنید. این ملزومات در سطح استانی و کشوری باهم تفاوت دارند.
- کارهای مربوط به توسعه را بهصورت مفید و پربازده مدیریت کنید و کاری را که ارزش زیادی برای شما بههمراه دارد، شناسایی کنید.
- به این نکته توجه کنید که درآمد ساعتی بیشتر، بهتر از درآمد کلی است.
- برنامهای بریزید که روی انجام فعالیتهای ارزشمند و تکرار آنها تمرکز کنید.
- درمورد حداقل میزان ساعات کاری که میتوانید انجام دهید، تصمیم بگیرید و اطمینان حاصل کنید که این میزان ساعت را در هفته کار میکنید.
- از روش «هرکاری را فقط یکبار انجام بده»، استفاده کنید.
- همزمان چندین کار را باهم انجام ندهید.
- هر مشکلی را بلافاصله حل کنید.
- مدیریت ارتباطاتتان را بهبود ببخشید.
- از پلتفرمهای ارتباطی مثل Slack و Microsoft Teams استفاده نکنید.
- هرروز زمانی را به پاسخگویی به ایمیلهایتان اختصاص دهید.
کلام آخر
این راهنما، تمام مواردی را که شما باید درمورد کسبوکارتان بدانید، نگفته است؛ اما به نکاتی اشاره کرده است که به شما کمک میکند از رقبانتان سبقت بگیرید.
بهیاد داشته باشید که برای موفقیت در تجارت، باید در تمام زمینههایی که ذکر شد، تلاش کنید؛ بنابراین در تمام جنبههای شغلی خود به دنبال پیشرفت باشید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید