فریلنسر شدن یک روند معمول برای توسعهدهندگان است. این کاملاً درست است که کسانی که دورههای راکت را به پایان میرسانند، به این فکر میکنند که بهجای کارکردن برای یک شخص دیگر، برای خودشان کار کنند. این موضوع برای بسیاری از افرادی هم که در سایر مشاغل مربوط به توسعه فعالیت میکنند، صادق است.
در این مقاله چند قسمتی از راکت، ما نگاهی جامع و کامل میاندازیم به روشهای کسب درآمد از طریق فریلنسری.
ایده فریلنسر بودن هم، برای کسانی جالب است که مایل به کسب درآمد بیشتر هستند حتی اگر درحال حاضر یک شغل مربوط به توسعه هم داشته باشند.
بدون درنظر گرفتن اینکه به چه دلیلی کارکردن بهصورت فریلنس را انتخاب کردهاید، مهم است که بهدرستی این کار را انجام دهید. اگر این مسیر را بهدرستی انتخاب کرده باشید، میتوانید شبیه فرد تصویر بالا بشوید!
درحالیکه اگر کارتان را اشتباه انجام دهید، مثل تصویر زیر خواهید شد:
فرض من این است که شما تصویر اولی را ترجیح میدهید. اگر تصمیم دارید که برای خودتان کار کنید و مخالف ثروت نیستید، این راهنما مانند یک نقشه مسیر به شما در راهاندازی تجارت جدیدتان کمک خواهد کرد؛ همچنین بهعنوان یک راهنما درمورد نحوه مدیریت امور هم عمل میکند.
اگر شما هم مانند من از آن دسته افرادی هستید که با خواندن، اطلاعات کسب میکنید پس به مطالعه این مطلب ادامه دهید.
این راهنما برای کسانی است که تصمیم دارند به سمت خوداشتغالی بروند. اگر هنوز تصمیم قطعی برای این کار نگرفتید، پیشنهاد میکنم اولین بخش این مقاله را بخوانید: «کسب درآمد بهعنوان یک توسعهدهنده مستقل».
برای کسانی که تصمیم قطعی به فریلنسر شدن دارند، این مقاله مناسب است.
همانطور که مشخص است این مقاله راهنما طولانی است. نقشه مسیر زیر، مطالبی را که میخواهیم بیان کنیم، بهصورت خلاصه بیان میکند:
۱. سه اصل اساسی برای کسب درآمد بهعنوان یک فریلنسر
۲. طراحی تجارت جدیدتان
- سرمایهگذاری برای کار جدید
- تصمیمگیری برای زمینه کاری
- تعیین خدمات و ارزشگذاری
- ساختاردهی به تجارت جدیدتان
- لیست انجام کارها برای طراحی تجارت جدید
۳. شروع کار با تجارت جدید
- اهمیت نقطه شروع
- تکمیل کارهای اداری
- تکمیل موارد بازاریابی
- لیست انجام کارها برای شروع کار تجاری
۴. پیداکردن مشتری برای تجارت جدید
- نیاز به پیداکردن مشتری در کوتاهمدت و همزمان تمرکز بر بلندمدت
- نحوه معرفی خودتان به مشتری
- ایجاد یک برند برای بلندمدت
- لیست انجام کار برای شروع بازاریابی
۵. مدیریت روزانه تجارت
- مدیریت اداری و مالی
- مدیریت توسعه و اساس کار
سه نکته اساسی برای کسب درآمد از طریق توسعه بهصورت فریلنسر
قدم اول برای کسب درآمد بهعنوان یک توسعهدهنده مستقل، این است که بدانید بهطورکلی چطور باید درآمدزایی کنید. تلاش برای درآمدزایی بدون آگاهی از این موارد اساسی مثل این است که با یک متخصص بازی مونوپولی بدون آگاهی از قوانین بازی، بازی کنید.
سه اصل اساسی درآمدزایی عبارتاند از:
- توجه به این نکته که مقدار پولی که بهدست میآورید (یا فقدان آن)، ارتباط مستقیمی با سطح خدماتی دارد که به دیگران ارائه میدهید.
- کسب درآمد نیاز به صرف زمان و انرژی زیادی دارد.
- بدون توجه به اینکه مشتری داشته باشید یا نه، اینطور درنظر بگیرید که یک شغل تماموقت دارید.
در ادامه، هرکدام از این موارد را شرح میدهیم.
توسعهدهندگان باید بدانند که کسب درآمد به معنای تأمین ارزش برای دیگران است
اکثر افرادی که برای بار اول یک تجارت را راهاندازی میکنند، پیش از آن مشاغل سنتی داشتهاند. چنین مشاغلی عموماً به معنای دریافت حقوق در ازای زمانی است که فرد صرف انجام آن کار میکند. بهعنوانمثال شغلی دارید که به ازای هر ساعت کاری بدون درنظر گرفتن اینکه واقعاً چقدر بازدهی در طول یک ساعت داشتید، x مقدار حقوق دریافت میکنید.
زمانیکه خدمات مربوط به توسعه را برای یک مشتری انجام میدهید، باید بدانید که تمام مشتریان به این نکته توجه میکنند که چه منفعتی از آن دریافت میکنند. برای مثال شما یک وبسایت یا برنامه کاربردی برای یک تجارت کوچک میسازید و آنها باتوجه به میزان ارزشی که انتظار دریافت آن را از وبسایت یا برنامه کاری شما دارند، به شما هزینه پرداخت میکنند.
میزان هزینهای که مشتریان برای کار شما پرداخت میکنند، براساس میزان زمانی که صرف انجام کار میکنید نیست (مانند مشاغلی که ساعتی دستمزد میدهند)، بلکه براساس مقدار افزایش ارزشمندی است که مشتری شما دریافت میکند.
بنابراین به بیان ساده، درآمدزایی به معنای درک این مسئله است که خدمات شما درواقع میزان ارزشمندی است که به مشتریان ارائه میدهید نه میزان زمانی که صرف انجام کار آنها میکنید.
این نکته مهم را هم بهخاطر داشته باشید که تعریف ارزش براساس دیدگاه مشتری است نه دیدگاه شما. اغلب، توسعهدهندگان وبسایتی را که در یک نوع فریمورک ساخته شده است بهتر از وبسایت دیگری با ظاهر و عملکرد مشابه که در فریمورک دیگری ساخته شده است، میبینند.
نکته آخر این است که اگر هردو فریمورک انتظارات مشتری را بهخوبی برآورده کنند، آن فریمورکی درنهایت انتخاب میشود که هزینه کمتری برای او دارد.
اینگونه به مسئله نگاه کنید: فرض کنید کارفرما میتواند یک وبسایت که توسط فردی با استفاده از CMS ساخته شده است را به ارزش 2500 دلار خریداری کند. شما پیشنهاد میدهید که با استفاده از Bootstrap و با هزینه 3500 دلاری وبسایت را بسازید و فکر میکنید که پیشنهاد شما بهتر است چون از کد واقعی استفاده میکنید که شبیه CMS مثل WordPress یا Joomla نیست.
درنهایت هردو وبسایت ازنظر بصری شبیه هم هستند و به خوبی سایر وبسایتها کارشان را انجام میدهند. این به آن معنی است که وبسایت بهتر ازنظر شما ارزش بیشتری به کارفرما ارائه نمیدهد بلکه فقط هزینه بیشتری برای او دارد. البته که کارفرما از چنین تمهیداتی رضایت نخواهد داشت.
مایل به درآمدزایی هستید؟ پس به این فکر کنید که چگونه میتوانید چیزی را ارائه دهید که برای کارفرما ارزش داشته باشد.
توسعهدهندگان باید بدانند که درآمدزایی به معنای صرف زمان برای انجام فعالیتهای ارزشمند است
عنوان این بخش از مقاله ممکن است عادی بهنظر برسد اما شما را متعجب خواهد کرد. موارد بسیار زیادی را دیدم که تجارتهای کوچک یا سایر مشاغل کوچک، زمان زیادی را صرف انجام کارهایی میکنند که واقعاً اهمیتی ندارند.
اینگونه به این موضوع فکر کنید: بسیاری از مشاغل کوچک پول خوبی از انجام فعالیت x به دست میآورند. سپس به این فکر میکنند که بهتر است تجارتشان را با ارائه کار y علاوه بر x، گسترش دهند. وقتیکه ارائه خدمات y نتیجه خوبی نمیدهد، تصمیم میگیرند که خدمات z را هم ارائه دهند.
این استراتژی کمی احمقانه است. اگر از ارائه خدمات x، پول خوبی نصیب شرکت میشود پس بهتر است بهجای گسترش خدمات در زمینههای دیگر، ارائه خدمات x را افزایش دهید. بهعبارتدیگر، ارزشمندترین خدمتتان را انتخاب کنید و میزان بیشتری از آن ارائه دهید! به همین دلیل است که Mark Cuban میگوید: «تنوع برای افراد نادان است.»
برای درک بهتر منظورم بهتر است این دو مثال را بررسی کنیم.
فرض کنید که میتوانید یک وبسایت نسبتاً ساده با عملکردهای خاص برای تجارتهای کوچک و با هزینه 3000 دلاری بسازید. ایجاد چنین سایتی 12 ساعت زمان میبرد (تقریباً 150 دلار در هر ساعت هزینه دارد).
حالا فرض کنید که توانایی تولید یک محصول تجارت الکترونیکی در مقیاس بزرگتر به ارزش 7500 تا 10000 دلار را دارید اما فقط 130 دلار در ساعت بهدلیل پیچیدگی بیشتر کسب میکنید.
با یک نگاه ساده به این پروژهها مشخص میشود که پروژه دوم ارزش مالی بیشتری دارد. بااینحال، پروژه اولی پول بیشتری به ازای هر واحد ورودی بههمراه دارد. این به آن معنی است که بهتر است روی پروژههای 3000 دلاری تمرکز کنید و سعی کنید که چنین پروژههایی را در اولویت کاریتان قرار دهید.
به بیان سادهتر، پروژههایی را انتخاب کنید که به ازای هر واحد ورودی درآمد بیشتری دارند، فقط روی گرفتن تعداد بیشتری از آنها تمرکز کنید.
توسعهدهندگان فریلنسر باید بدانند که یک شغل تماموقت دارند
من با استارتاپها و مؤسسات زیادی صحبت کردم که نمیدانستند کارکردن بهصورت فریلنسر یک کار تماموقت است. این مطلب حتی زمانی که آنها فقط با یک کارفرما کار میکنند، صادق است. من قویاً باور دارم که این یکی از دلایل اصلی شکست بیشتر تجارتهای کوچک است.
بیایید ببینیم چرا من اصرار دارم که فریلنسر کار کردن یک شغل تماموقت است.
فرض کنید که توسعهدهندهای به نام Joe کار مستقل توسعهاش را آغاز کرده است. او تبلیغ خدماتی را که ارائه میدهد در یک وبسایت قرار داده است و هزینه کمی بابت آن پرداخت میکند. او سفارشهایی را از جاهای مختلف دریافت میکند و کار مشتریان را بهموقع به اتمام میرساند اما هیچ کار دیگری برای گسترش تجارتش انجام نمیدهد. او احتمالاً تنها 20 ساعت در هفته بازدهی دارد.
در انتهای سال، از اینکه چرا تجارتش در مراحل اولیه گیر کرده است، تعجب میکند. سپس Joe کارش را متوقف میکند و به این فکر میکند که تلفنش بهاندازه کافی از طرف مشتریان زنگ نمیخورد و تبلیغات وی بیاثر بوده است. Joe باور دارد که تبلیغات بد دلیل شکست تجارت او هستند.
چیزی که Joe باید میفهمید این بود که یک کار تماموقت را شروع کرده است. درواقع تجارت او به این دلیل شکست خورد که یک شغل پارهوقت بود و تنها 12 ساعت در هفته کار میکرده است.
این واقعاً ساده است. به افراد برای کارنکردن پولی پرداخت نمیشود. این به صاحبان تجارتها هم مربوط میشود. زمانی که شروع میکنید، درنظر داشته باشید که یک کار تماموقت با حداقل 40ساعت کار در هفته دارید و به این متعهد باشید.
این به آن معنی است که اگر کار کدنویسی و ادمین بودن شما تنها 20ساعت در هفته زمان میبرد پس بهتر است که 20 ساعت دیگر به کارتان اضافه کنید و یک تجارت جدید را انجام دهید؛ بنابراین Joe بیست ساعت در هفته را به کدنویسی میپردازد و لازم است که 20 ساعت دیگر را صرف کارهای شبکهای یا هر فعالیت بازاریابی دیگری کند و اگر این زمان را صرف کرده بود، میتوانست پروژههای تجاری بیشتری بگیرد.
وقتیکه قرار است شروع به کار کنید این قانون ساده را بهیاد داشته باشید: شما یک شغل تماموقت دارید. اگر به اندازه کافی پروژههای کدنویسی ندارید، وقت آن است که بقیه زمان خود را صرف تلاش برای ایجاد کارهای بیشتر بکنید.
میخواهید موفق شوید؟ این کار راحت است. بدانید که باید برای مشتریانتان ارزش قائل شوید و باید روی ارائه فعالیتهای ارزشمندی تمرکز کنید که بیشترین مقدار پول به ازای هر واحد را تولید میکند. درنهایت زمانتان را صرف تجارت جدیدتان کنید. این سه قانون، کلید کسب درآمد در هر سازمانی است.
طراحی تجارت توسعه جدیدتان بهصورت مستقل
زمانیکه تصمیم گرفتید کارتان را شروع کنید، مهم است که تجارتتان را طراحی کنید. به اندازه کافی نمیتوانم روی اهمیت این موضوع تأکید کنم. بسیاری از سازمانها فقط با این امید که فعالیتهای سودآوری داشته باشند، کارشان را آغاز میکنند و بهصورت تصادفی کار را پیش میبرند.
بدون اینکه قصد بیاحترامی به چنین افرادی داشته باشم باید بگویم که شروع بدون برنامه مثل این است که بدون هیچ برنامهای سوار ماشینتان شوید و بیهدف رانندگی کنید و کاملاً تصادفی و بیبرنامه به جایی بروید که دوست نداشتید آنجا باشید.
بیایید ببینیم در مرحله طراحی کار جدیدتان به چه چیزهایی نیاز دارید.
چندین مرحله در این قسمت وجود دارند که به ترتیب آنها را بررسی میکنیم. این مراحل عبارتاند از:
- اختصاص بودجه به عملکردهای جدید
- تصمیمگیری درمورد زمینه خدمات
- تصمیمگیری درمورد ارائه خدمات و ارزشگذاری آنها
- ساختاردهی به تجارت
توسعهدهندگان مستقل نیاز به اختصاص بودجه به تجارت جدیدشان دارند
احتمالاً بعد از خواندن این عنوان از خود پرسیدهاید که «اختصاص بودجه» دیگر چیست؟ این فرآیند قابل درک است چون اکثر افراد تصور میکنند که فریلنسر بودن تنها به لپتاپ و تعداد کمی ملزومات دیگر نیاز دارد.
خب این تصور اشتباه است. هزینههایی مربوط به سرمایهگذاری جدید شما وجود دارد بهویژه اگر بخواهید درآمد کسب کنید. این هزینهها شامل اجاره فضای سرور، بیمه مسئولیت، هزینههای متخصصان (مانند وکلا و حسابداران) و سایر موارد است.
خبر خوب این است که در دنیای امروز برای شروع کار، هزینههای کمی لازم است. هزینه ملزومات کم هستند بهویژه بعد از اینکه کارتان شروع به بازدهی میکند. با این وجود بهتر است اصول اختصاص بودجه را با هم بررسی کنیم.
اصل اول این است که منابع مالی خود را به یاد داشته باشید، برخلاف آنچه بیشتر افرادی که در مشاغل مرتبط با فناوری هستند، فکر میکنند باید بگویم که از دست دادن پول درست نیست! این نکته بهصورت کامل و جامع در کتاب «اولویت با سوددهی است» شرح داده شده است و قویاً مطالعه این کتاب را به شما توصیه میکنم.
درحالیکه بسیاری از شرکتهای کوچک برای رسیدن به پیشرفت، حاضر به از دست دادن پول هستند، اما من تأکید میکنم که این یک ایده بد است.
دلایل من برای رد این ایده طولانی است و خود، موضوع یک مقاله دیگر میباشد. درحال حاضر مهمترین نکته این است که باید در روز اول و هرماه بعد از آن سودده باشید.
سادهترین راه برای اطمینان از اینکه سودده هستید و سودده هم باقی میمانید این است که به یاد داشته باشید از بدهی پرهیز کنید.
متأسفانه راهی که بیشتر مردم از آن برای شروع تجارتشان (هر نوع تجارتی و نهتنها کدنویسی) از آن استفاده میکنند، این است که هزینههای اولیه را در کارتهای اعتباری قرار میدهند. حتی ممکن است برای شروع کار از وامهای شخصی هم استفاده کنند.
اما از روز اول سودده بودن و سودده ماندن درصورتی آسان است که از بدهی اجتناب کنید. چرا این را میگویم؟ چون اگر از بدهی اجتناب کنید، دیگر نمیتوانید بیشتر از آن مقداری که درنظر گرفتید، هزینه کنید؛ بنابراین بهتر است بگویم که بدترین کاری که میتوانید انجام دهید، شکستن این قانون است.
رشد و توسعه کار شما با سرمایهگذاری مجدد سودتان، بهدست میآید. برای پیشرفت، سودی را که بهدست میآورید مجدداً سرمایهگذاری کنید. این کار منجر به سودهای بیشتر میشود. این روند را تکرار کنید و همانطور که میدانید تجارت به کار خود ادامه میدهد، اگر پولی را قرض نگیرید.
توسعهدهندگان مستقل باید تصمیم بگیرند که چه نوع خدماتی را میخواهند ارائه دهند.
در این مورد، چند نکته وجود دارد. اولین نکته این است که چرا به مشخص کردن زمینه خدمت نیاز دارید. دومین نکته این است که چگونه آن را انتخاب کنید.
همانطور که در ادامه توضیح خواهم داد، تمرکز روی یک گروه خاص از مشتریان و قبول نکردن هرکاری منجر به سوددهی بیشتر میشود. انتخاب زمینه کاری راحتتر از آن است که بیشتر مردم فکر میکنند. بهتر است موضوع را به بحث بگذاریم.
زمانیکه کارتان را بهصورت مستقل شروع میکنید، مهم است که بدانید باید روی یک شاخه خاص از مشتریان تمرکز کنید، بهجای اینکه کدنویسی در تمام زمینهها را تقبل کنید.
دلیل این امر ساده است: اگر همیشه درحال ساخت انواع مختلفی از محصولات باشید، مجبور میشوید مدام درحال یادگیری فریمورکها و آشنایی با برنامههای کاربردی باشید که کارفرمایان از شما انتظار دارند در تولید محصولاتشان از آنها استفاده کنید.
اگرچه من میدانم که یادگیری موارد جدید جالب است (همیشه دوست دارم درحال یادگیری باشم) اما این، روش خوبی برای راهاندازی یک تجارت نیست.
دلیل این امر ساده است: به مقیاس مربوط میشود. اگر محصولاتی را برای نوع خاصی از شرکتها بسازید، باید چیزهای جدیدی برای هر کارفرما یاد بگیرید، اما شیب این منحنی یادگیری در هیچ نقطهای زیاد نیست و درنهایت منجر به سوددهی بیشتر میشود. درادامه منظورم را بیشتر توضیح میدهم.
تمرکز اولین کار من روی ساخت و پشتیبانی وبسایتهایی برای شرکتهای حقوقی و توسعه برنامههای کاربردی برای افراد بهمنظور آسانتر شدن روندهای کاری وکلا است.
ازآنجاییکه بسیاری از شرکتهای حقوقی نیازهای مشابهی دارند، عموماً میتوانم از یک کد پایه مجدداً استفاده کنم. چون برای انجام خدمات توسعه، مبلغی را تعیین میکنم، بدون نیاز به ساخت یک محصول از ابتدا، هزینه کارم را دریافت میکنم.
درمقابل، اگر این خدمات مشابه را به هر نوع تجارتی ارائه میدادم، امکان استفاده مجدد از یک کد پایه را از دست میدادم. قصد رسیدن به سود بیشتر را دارید؟ اگر پاسختان مثبت است، پس زمینه کاری برای خودتان درنظر بگیرید.
نکته دیگر درمورد انتخاب یک زمینه کاری این است که میتوانید خدماتی بسیار بالاتر از سطح انتظار مشتری ارائه دهید. چون تجربیات فراوانی در ارائه خدمات به یک دسته خاص از شرکتها دارم، میتوانم نیازهای آنان را پیشبینی کنم و راهحلهایی را ارائه دهم که به آنها فکر نکردهاند.
چون نیازی نداشتم که یک کد جدید را مدام ایجاد کنم، بنابراین کارفرما نگرانی بابت ایرادات کد ندارد؛ بهعبارتدیگر میتوانم هربار محصولات بهتر با خدمات بهتری با تمرکز بر یک زمینه ارائه دهم.
متأسفانه بیشتر توسعهدهندگان تصمیم میگیرند که هرکاری را که به آنها پیشنهاد میشود، قبول کنند. این برای سوددهی بلندمدت آنها بسیار بد است. من فقط توضیح دادم که چگونه انتخاب یک زمینه کاری مشخص، سوددهی را افزایش میدهد و پذیرفتن تمام پیشنهادهای کاری کاملاً برعکس مواردی که توضیح دادم، عمل میکند.
در ابتدا ممکن است وقت زیادی را صرف یادگیری موارد جدیدی بکنید که بعد متوجه شوید پس از تولید محصول برای مشتری مجدداً از آنها استفاده نخواهید کرد. دومین نکته این است که تمام مدتزمانی که صرف یادگیری موارد جدید میکنید، میتوانستید صرف بازاریابی در زمینهٔ موردنظرتان کنید.
بهعبارتدیگر، افرادی که هر سفارشی را میپذیرند، از ساختار تجاری واقعی تنها برای چند دلار درآمد بیشتر دور میشوند. این مانند این است که برای کسب یک پنی بیشتر، یک دلار هزینه کنید که اصلاً ایده خوبی نیست.
زمان تصمیمگیری برای انتخاب زمینه کاری موردنظرتان باید دو سؤال از خودتان بپرسید.
اولین سؤال آن است که زمینهای هست که شما بتوانید تجربیات منحصربهفردی در آن داشته باشید یا ارزشی داشته باشد که سایر توسعهدهندگان نمیتوانند آن را ارائه کنند؟ اگر پاسخ شما مثبت است، پس برای تأمین این ارزش خاص برای کارفرمایانتان فرصت مناسبی فراهم شده است.
دومین سؤال آن است که از خودتان بپرسید آیا کار خاصی هست که شما از انجام دادن آن لذت میبرید؟
اگر پاسخ مناسبی برای این سؤالات نداشته باشید، به مشکل برمیخورید. دلیل آن هم ساده است.
اول اینکه اگر ارزش منحصربهفردی ارائه ندهید، راهاندازی کسبوکارتان دشوار و ناامیدکننده میشود.
دوم اینکه حتی اگر یک ارزش منحصربهفرد ارائه نمیدهید، اگر واقعاً به کاری که انجام میدهید علاقهمند باشید، میتوانید امیدوار باشید.
انتخاب یک زمینه کاری که شما در آن توانایی دارید و دانش تخصصی در آن دارید، یا انتخاب یک زمینه که حس تعهد در آن دارید به شما برای موفقیت کمک میکند.
توسعهدهندگان باید خدمات و ارزشگذاری خود را برای موفقیت ساماندهی کنند.
پس از انتخاب زمینه کاری، باید تصمیم بگیرید که چه خدماتی را میخواهید در آن زمینه ارائه دهید و در کدام قسمتها باید توانایی خود را افزایش دهید.
خدمات شما
تصمیمگیری درمورد نوع خدمات، کاری است که احتمالاً بهسرعت میتوانید انجام دهید اما درنظرگرفتن چند عامل برای ارائه مناسب ضروری است. هنگام تعیین قیمت مهم است که هزینههای جاری را هم درنظر بگیرید. بهتر است هرکدام این موارد را شرح دهیم.
سه مورد اساسی وجود دارند که هر توسعهدهنده مستقلی باید هنگام تصمیمگیری درمورد تعیین خدمات درنظر بگیرد. وقتی این سه مورد تحلیل شدند، اگر پتانسیل شما برای ارائه خدمات تعیین شده مناسب بود، ظرفیت بازار کنونی موردنظرتان را هم درنظر بگیرید که عبارتاند از:
- میزان علاقه شما به این حوزه
- تا چه حد میتوانید ارائه خدمات را گسترش دهید.
- میزان توانایی شما برای برونسپاری کارها.
سپس به ظرفیت بازار توجه کنید که آیا کار کافی برای ارائه خدمات در قالب تجارت وجود دارد یا خیر.
بیشتر از این نمیتوانم بر این موضوع تأکید کنم که خدماتی که میخواهید ارائه دهید باید متناسب با علاقهمندیهایتان باشد. مجدداً همانطور که در بخش بالا ذکر شد، اگر فعالیتهایی انجام دهید که باعث بیحوصلگیتان میشود، استعدادهایتان میسوزد.
با انتخاب حوزهای که به آن علاقهمند هستید و از فعالیت در آن هیجانزده میشوید، میتوانید به کارتان بهعنوان چیزی بیشتر از تنها یک شغل نگاه کنید. این باعث میشود که ساعات بیشتری را صرف کار کنید که این خود منجر به کسب درآمد بیشتر میشود.
پس باز هم تکرار میکنم که هنگام تصمیمگیری درمورد انتخاب نوع خدمات، از خودتان بپرسید که به چه زمینههایی علاقهمند هستید. توجه به مقیاسپذیری نیز جزو موارد مهم است. مفهوم مقیاس ساده است. شما میخواهید روی چیزهایی تمرکز کنید که باعث افزایش حاشیه سودتان شود یا لااقل همان روند روبهرشد را ادامه دهد.
حوزههایی که میتوانید با نوشتن یک کد مجدداً از آن استفاده کنید، به سوددهی کمک میکنند.
حوزههایی که باعث میشوند بهطور مداوم کارها را از ابتدا انجام دهید و وقت زیادی را صرف یادگیری مواردی کنید که تنها برای تعداد کمی از کارفرمایان کارآمد است، شما را در مسیر مخالف سوق میدهد. همیشه از خودتان قبل از انتخاب حوزه این سؤال را بپرسید: «آیا میتوانم این کار را گسترش دهم».
نکته نهایی که باید مدنظر داشته باشید این است که چه میزان میتوانید کارتان را بهصورت برونسپاری هم انجام دهید. هرچه میزان بیشتری برونسپاری انجام دهید، با بهرهگیری از کمک دیگران میتوانید کارتان را گسترش دهید.
برای مثال در تجارت اصلی ما، انجام کارهای حقوقی را به دانشجویان رشته حقوق که علاقهمند به همکاری هستند، میسپاریم. باتوجه به اینکه تعداد افراد زیادی هستند که مهارت لازم برای انجام این کار را دارند و بهدنبال فرصتی برای این کار هستند، برونسپاری نیازهای ما یک مشکل نیست.
مثال دیگری از محصولاتی که بهخوبی با برونسپاری تولید شدند، آن محصولاتی هستند که کدهای پیچیدهای ندارند. هرچه ساخت یک محصول سادهتر باشد، استخدام یک توسعهدهنده دیگر برای کمک به پروژه آسانتر خواهد بود، چون نیازی نیست که شخصی را با مجموعهای از مهارتهای خاص و سطح بالا استخدام کنید.
بنابراین زمانی که زمینه کاری خودتان را انتخاب میکنید، به حوزههای قابلگسترش که به آن علاقهمند هستید و میتوانید بخشی از کار را به دیگران بسپارید، توجه کنید.
زمانیکه این حوزه را پیدا کردید، با ظرفیتهای موجود بازار مقایسه کنید. اگر خدمات بسیار خوبی برای ارائه دارید اما به تعداد کافی مشتری در بازار برای خدمات شما وجود ندارد، به نتایج خوبی نخواهید رسید؛ اما اگر تعداد زیادی مشتری دردسترس دارید، پس کارتان را آغاز کنید.
بهتر است بررسی کنیم که مفاهیم بالا در عمل چگونه هستند. بهعنوانمثال، شرکتی که ما بهتازگی تأسیس کردیم، درزمینهٔ ساخت وبسایتهای ساده (معمولاً تک صفحهای) برای تجارتهای کوچک و با نرخ معرفی پایین فعالیت میکند.
ما از کار با تجارتهای کوچک لذت میبریم و بهدلیل ماهیت ساده وبسایتهایی که ایجاد میکنیم، میتوانیم مجدداً از یک کد استفاده کنیم. همچنین بهدلیل اینکه این وبسایتها نیازی به توسعه گسترده جاوااسکریپت و یا سایر توسعهها در HTML و CSS ندارند، میتوانیم این کار را به عهده اشخاص دیگری بگذاریم. درنتیجه این حوزهای است که طبق سه عاملی که قبلاً ذکر کردم جای پیشرفت دارد.
پسازاین مراحل باید ظرفیت این ایده را با ظرفیت موجود در بازار بسنجیم. همانطور که در مقالهام با عنوان «آیا هرکسی باید یک توسعهدهنده مستقل شود»، اشاره کردم، تقریباً 30درصد از 24 میلیون تجارت کوچک آمریکایی در سال 2017 وبسایت جدید نداشتند و یا نیازی به داشتن آن نمیدیدند. این به آن معنی است که تقریباً 7.2 میلیون پتانسیل جذب مشتری برای شرکت تازه تأسیس ما وجود دارد.
این یک بازار بزرگ و قابلتوجه است. از آنجاییکه ایده تجاری ما توانست سه آزمون مهم را باموفقیت پشت سر بگذارد و بازار مصرف خوبی هم دارد، ما کارمان را آغاز کردیم.
ارزشگذاری
بعد از انتخاب و تصویب حوزه کاری موردنظر، زمان تعیین ارزش ساختار فرا میرسد. تاجایی که ممکن است برای یک پروژه دستمزد کلی درنظر بگیرید نه دستمزد ساعتی. برای ایجاد درآمدهای بیشتر هم تلاش کنید. بیایید درمورد درستی این موارد بحث کنیم.
تاجایی که ممکن است بهجای درآمد ساعتی، با دستمزد کلی کار کنید. این مسئله به دلایلی منجر به سود بیشتری میشود.
اولین دلیل، هرچه تخصص شما در حوزه کاری منتخبتان بیشتر میشود، آن کار را در مدتزمان کوتاهتری به اتمام میرسانید.
فرض کنید که یک پروژه را با قرارداد 5000 دلاری در دست گرفتید و در عرض 50 ساعت آن را انجام دادید که معادل 100 دلار در ساعت میشود. سپس فرض کنید که چندماه بعد پروژه مشابه دیگری را قبول میکنید که مجدداً 5000 دلار دریافت میکنید.
بار دوم نیازی به صرف زمان برای یادگیری آن تجارت خاص ندارید و میتوانید از کد قبلی مجدداً استفاده کنید و این پروژه را در عرض 30 ساعت به پایان میرسانید.
این به آن معنی است که دستمزد شما از ساعتی 100 دلار به ساعتی 166 دلار میرسد. ارزش تجربیات قبلی و نوشتن کد در محاسبه دستمزد بهصورت ساعتی از بین میرود.
این واقعیت در مثال بالا که از یک کد میتوانید مجدداً استفاده کنید، اصلاً به این معنی نیست که دومین کارفرمای شما کار با کیفیت کمتری را دریافت میکند. علاوه بر اینکه محصول شما را دریافت کردهاند، از تخصص شما در حوزه کاریتان هم بهرهمند شدهاند و همچنین از تجربه شما در ساخت برنامههای کاربردی مشابه هم سود بردهاند. این تجربه به معنای کار بهتر و همراه با ایرادات کمتر است، بنابراین تعیین دستمزد کلی برای هر دو طرف یک معامله برد – برد است.
علاوه بر کارکردن همراه با دریافت دستمزد کلی، شما میخواهید که پیشنهادهایی داشته باشید که مکرراً موجب درآمد شوند. بهعنوانمثال، شرکت ما علاوه بر ارائه خدمات به تجارتهای کوچک، خدمات پشتیبانی از وبسایت طراحیشده را هم ارائه میدهد. ما وبسایت مشتریان را روی سرور خصوصی مجازی خودمان نگهداری میکنیم و مدام آن را بروزرسانی میکنیم. برای ارائه این خدمات ماهانه 50 دلار دریافت میکنیم که یک درآمد همیشگی مناسب است.
با ارائه خدمات پس از فروش، درآمدتان دائمی میشود.
پس زمان ارزشگذاری محصولتان، سه کلمه را به یاد داشته باشید: دستمزد کلی و مداوم.
توسعهدهندگان مستقل هنگام شروع کار باید ساختار تجاری مناسبی را انتخاب کنند.
پس از انتخاب حوزه کاری و ارائه خدمات و ارزشگذاری آنها، نوبت به ساختاردهی تجارت موردنظر میرسد.
بهطورکلی پیشنهاد میشود که برای اداره تجارتتان از یک LLC استفاده کنید. با انجام این کار میتوانید از مسئولیتتان محافظت کنید که این امکان زمانی که بهصورت مستقل کار میکنید، وجود ندارد.
(تذکر: این مقاله یک مشاوره حقوقی نیست و من هم یک متخصص قانون نیستم اما پیشنهاد میکنم درمورد شرایطتان با یک وکیل صحبت کنید.)
بهطورکلی این حفاظت از مسئولیت درصورت طرح دعوی میتواند به شما کمک کند و درصورتیکه تجارت شما ساختار درستی داشته باشد، از پاسخگو بودن شخص شما در دعویهای تجاری جلوگیری میکند. با استفاده از LLC از مزایای مالیاتی هم بهرهمند میشوید که در ادامه به آنها اشارهای میکنم.
بعد از اینک LLC شما تشکیل میشود، این نکته مهم را به یاد داشته باشید که شما و شرکتتان بهعنوان موسسه حقوقی جداگانهای درنظر گرفته میشوید. این به آن معناست که باید حساب بانکی جداگانهای داشته باشید که برای کارهای شخصی غیرتجاری از آن استفاده نکنید.
مجدداً تأکید میکنم که برای تفکیک کامل ملزومات قانونی که توسط LLC فراهم میشود با یک وکیل صحبت کنید.
مزایای مالیاتی متعددی هم وجود دارد که میتوانید با ایجاد یک LLC برای تجارتتان از آنها بهرهمند شوید. درمورد مشخصات این مزایا بهتر است با یک متخصص امور مالیاتی مشورت کنید چون من مجوز ارائه پیشنهادات مالیاتی را ندارم.
اما بهطور خلاصه باید بگویم که مزایای استفاده از LLC معافیت از مالیاتهای خوداشتغالی با درنظر گرفتن سود شرکت است.
موارد کاربردی برای توسعهدهندگانی که آماده شروع تجارت مستقل خود هستند.
بیشتر از این نمیتوانم روی اهمیت این موضوع که باید یک برنامهریزی مناسب برای تجارت جدیدتان داشته باشید، تمرکز کنم. من قویاً به این موضوع اعتقاد دارم که علت شکست بسیاری از تجارتهای کوچک، عدم برنامهریزی مناسب است. اگر زمان کافی برای انجام برنامهریزی مناسب کنار بگذارید درنهایت به شکستی که متأسفانه بیشتر تجارتها میرسند، نخواهید رسید.
لیست شما باید شامل موارد زیر باشد:
- تعیین روش بودجهدهی به تجارت جدیدتان
- اجتناب از قرض گرفتن یا کارتهای اعتباری برای تأمین بودجه
- اگر لازم است، شغل دومی در کنار این کار داشته باشید تا بتوانید منابع مالی موردنیاز را تأمین کنید.
- زمینه کاری موردنظرتان را انتخاب کنید.
- زمینه کاری منتخب شما باید در حوزه علاقهمندیهای شما باشد.
- فقط به این دلیل که کاری ساده است، انجام آن را بهعهده نگیرید و همواره زمینه کاریتان را حفظ کنید.
- تعیین نوع خدمات درزمینهٔ موردنظر و ارزشگذاری آنها
- پس از ارزشگذاری و تعیین خدمات، ظرفیت موجودتان را با نیاز بازار مقایسه کنید.
- دستمزد کلی تعیین کنید و از تعیین دستمزد ساعتی اجتناب کنید.
- مدل تجاری داشته باشید که درآمدهای دائمی برایتان فراهم کند.
- برای شرکتتان از LLC استفاده کنید.
- با یک وکیل درمورد مزایا و مشخصات LLC صحبت کنید.
- درمورد موقعیت مالیاتیتان با یک متخصص امور مالیاتی صحبت کنید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید