نمونهسازی اولیه با شکل دادن و هدایت کردن ذهن شما به سمت درک مداوم مفاهیم بهتر، به شکل گیری مسیر اصلی طراحی کمک میکند. هر تیمی که نمونهسازی را بخشی از روند طراحی خود بداند، تمایل به پیدا کردن راهحلی بهتر خواهد داشت. با Protopie آشنا شوید، این ابزاری است که به شما کمک میکند تا بتوانید نمونه اولیه را به بهترین وجه ممکن برای اعتبارسنجی یک ایده خلق کنید.
طراحی در مورد حل مشکلات است. اینکه ما بر روی چه نوع محصولی کار میکنیم اهمیت ندارد، زیرا ما همواره سعی میکنیم بهترین راهحل را به کاربران خود ارائه دهیم. تحقیق در مورد محصول، ایده پردازی، نمونهسازی و آزمایش کردن جزو مراحل اساسی در فرآیند طراحی محصول است. مرحلهی ایده پردازی نقش مهمی در فرآیند طراحی دارد، زیرا در این مرحله طراحان فرضیات را به وجود میآورند. طراحان ایدههایی خاص را به وجود میآورند تا به راهحلهایی کاربردی دست پیدا کنند. اما تمام فرضیات حتی اگر خوب هم باشند، همیشه به اعتبار نیاز خواهند داشت.
چه اتفاقی خواهد افتاد اگر طراحان بخش اعتبارسنجی را نادیده بگیرند و مستقیماً به دنبال ساخت راهحل بروند؟ در بسیاری از مواقع طراحان محصولی را خلق میکنند که هیچ ارزشی برای مخاطبان هدف به همراه نخواهد داشت. خوشبختانه روشی ساده وجود دارد که به وسیلهی آن میتوانید مطمئن شوید در مسیر درست قرار دارید. این روش همان نمونه سازی اولیه است.
در ProtoPie ما بر روی ایدههای خام و نسنجیده سرمایه گذاری نمیکنیم. درعوض ما به نمونهسازی اعتماد میکنیم تا بتواند ارزش ایده و اعتبار آن را به ما نشان دهد. ما باور داریم که نمونهسازی بهترین روش برای تایید کردن یک ایده است. به همین دلیل است که وقتی مشغول کار بر روی محصول خود هستیم، با هر ایدهای مثل یک نمونه اولیه رفتار میکنیم.
در مطالب ذیل میخواهم نکاتی عملی را در مورد نحوهی استفاده از نمونهسازی در روند طراحی با شما به اشتراک بگذارم.
چگونه نمونههای اولیه به تست کردن فرضیات ما کمک میکنند و سبب میشوند به تدریج به راهحلهایی نهایی دست پیدا کنیم
ایدهی خود را ملموس و قابل فهم کنید
وقتی ایدهای خاص در ذهن طراحان به دام میافتد، آنها در توضیح دادن مفهوم آن ایده به مشکل میخورند. وقتی مردم به طراحان گوش میدهند، هیچگونه منبع تصویری ندارند. بنابراین آنها باید از روی گفتههای طراحان تصور کنند که ظاهر و عملکرد محصول به چه صورت خواهد بود. البته نیازی به گفتن ندارد، زیرا همه میدانیم که با این روش احتمال سوتفاهم بالا خواهد رفت. نمونهسازی روشی برای ارائه دادن ایدههایتان به شکلی قابل فهم است. شما میتوانید این نمونهها را در اختیار گروه و مشتریان خود قرار دهید تا آنها درک درستی از محصول نهایی داشته باشند. نکته این است که نمونههای ساخته شده توسط شما نیازی به فانتزی بودن ندارند. هدف اصلی از این کار ایجاد نمونهای است که به دیگران کمک میکند تا معنای اصلی ایده شما را درک کنند و بفهمند که آیا این ایده ارزش سرمایهگذاری را خواهد داشت با خیر.
به حداقل رساندن زمان لازم برای تجسم ایدهها بسیار حیاتی است. مراحل مختلف فرآیند تولید محصول به باورهای متفاوتی احتیاج دارد. بنابراین اگر در ابتدای سفر خلاقانهی خود قرار دارید و میخواهید قبل از ساخت محصول اصلی چند نمونه را امتحان کنید، بهتر است برای برقراری ارتباط با ایدههای خود از نمونههایی با ویژگی کمتر استفاده کنید. هنگامی که ایده شما به خوبی فهمیده شد، میتوانید به نمونهی اولیه ویژگیهای بیشتری را اضافه کنید تا ظاهر و عملکرد محصول نهایی را داشته باشد. با انجام این کار به دیگران اجازه میدهید تا با راهحلهای شما تعامل برقرار کنند.
متمرکز بمانید
معمولاً گروههای مسئول در ساخت محصول، ایدههای بسیار زیادی در مورد ویژگیهایی دارند که میخواهند در محصول نهایی معرفی شود. در بعضی از مواقع هنگامی که گروهها تمام ایدههای خود را به ویژگی تبدیل میکنند، به اصطلاح وفور ویژگی رخ میدهد. این بدان معناست که محصول پر از ویژگیهایی با طراحی ضعیف میباشد که سبب غیرقابل استفاده شدن آن محصول میشوند.
دون نورمن در این مورد صحبت کرده است:« وفور ویژگی یک بیماری است و اگر فوراً درمان نشود، میتواند کشنده باشد. چند نوع درمان وجود دارد، اما مثل همیشه بهترین روش همان پیشگیری است.»
تمام ویژگیها برای کاربران شما مهم نیستند. با نمونهسازی و تست کردن آن نمونه بر روی کاربران، میتوان فهمید که آیا آن ویژگی خاص به درد کاربران می خورد یا نه. نتایج قابلیت استفاده جزو موضوعات مهمی است که در جلسات بین طراحان و کارفرمایان مورد بحث و گفتگو قرار میگیرد. وقتی به کارفرمایان تعامل کاربران با یک محصول را نشان دهید، قانع کردن آنها بسیار آسانتر خواهد بود.
ارزیابی ویژگی فنی
هزینهی معرفی یک ویژگی خاص در یک محصول با توجه به پیچیدگی ویژگی میتواند به شدت متفاوت باشد. در بسیاری از موارد سخت خواهد بود اگر بخواهیم پیچیدگی ویژگیهای خاص را فقط با خواندن مشخصات آن ویژگی ارزیابی کنیم. فرضی نادرست مثل «توسعهی این کار نباید بیش از یک روز طول بکشد» میتواند منجر به توسعهای یک هفتهای یا حتی بیشتر شود. به همین خاطر گروه زمان بازاریابی کردن را به تعویق میاندازد و در نهایت این امر به ضرر مالی منجر میشود.
نمونههای اولیه مانند پل ارتباطی بین طراحان و توسعهدهندگان هستند. نمونهسازی اولیه به توسعهدهندگان کمک میکند تا بفهمند که کدام جنبههای ایده شما دشوار یا غیرممکن است. با یک نمونهسازی مطمئن، بیشتر مشکلات پنهان مربوط به UI و تعامل کاربر مشخص میشود. این اطلاعات به شما کمک میکند تا منابع، زمان و بودجه خود را برنامهریزی کنید. به یاد داشته باشید که هرچه زودتر بتوانید مشکلات اساسی را شناسایی کنید، هزینه برطرف کردن آنها کمتر خواهد بود.
ایدهی خود را به چندین ایده تبدیل کنید
هنگامی که طراحان محصول به ایدههای خوبی میرسند، انتظار دارند که تمام اعضای تیم ایدههای آنها را به شکل ایدهای کامل و بسیار خاص تصور کنند. آنها فکر میکنند ایدههایشان راهحلی کاربردی برای حل مشکلات است و اعضای گروه باید این ایده را پذیرفته و مطابق آن کار کنند. این طرز تفکر بسیار خطرناک است، زیرا میتواند تمرکز و مسیر خاص آن تیم را منحرف کند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که یک تیم مرحلهی نمونهسازی را نادیده گرفته و مستقیماً به سمت اجرای محصول نهایی میرود.
اگر یک تیم شروع به نمونهسازی کند، نحوهی تفکر و رسیدن به ایدهها را کاملاً تغییر میدهد. از آنجایی که روند نمونهسازی شبیه به آزمایش کردن است، گروهها تمایل دارند از روشهای مختلفی استفاده کنند تا بتوانند به بهترین روش دست پیدا کنند. حتی زمانی که یک تیم با یک ایده شروع به کار میکند، میتواند مسیرهای مختلفی را دنبال کند که در نهایت به نتایج مختلف منجر میشود. گروهها یک چرخهی ساخت- سنجش- یادگیری را دنبال میکنند که در آن چرخه اعتبار ایدهها مشخص میشود. بنابراین میتوان گفت که نمونهسازی، تصمیمات مربوط به طراحی محصول شما را تحت تاثیر قرار میدهد.
به ایدههای خود نچسبید
یکی از اولین درسهایی که در شطرنج یاد میگیرید این است که وقتی حرکتی مناسب پیدا میکنید، به دنبال یک حرکت بهتر باشید. این قانون در طراحی محصول نیز کاربرد دارد. بیایید تصور کنیم که شما ایده خوبی در ذهن دارید، بهترین کاری که میتوانید در این شرایط انجام دهید این است که برای مدتی آن را نادیده بگیرید. یک دفترچه بگیرید، ایدهی خود را روی تکه کاغذ بنویسید و کاغذ را ورق بزنید. سپس آن دفترچه را در قفسه قرار دهید. این روش به شما کمک میکند تا ایده را از ذهن خود خارج کرده و به تفکر ادامه دهید. اگر میخواهید به ایدههای عالی برسید، باید بیخیال ایدههای خوب شوید.
با داده طراحی کنید
«با غریزه ادامه دهید» جملهای است که همهی ما در طول زندگی آنرا بارها میشنویم. همهی ما هنگام تصمیمگیری طبق احساسات خود عمل میکنیم. معمولا طراحان هنگام تصمیمگیری در طراحی به عقاید شخصی خود اعتماد میکنند. مطمئناً احساسات نقش اساسی در توسعه راهحلها دارند، اما آنها تنها ابزار قابل استفاده نیستند. تحت تاثیر احساسات قرار گرفتن میتواند طراحان را به راحتی در دام گمراهیهایی مانند تعصبات شناختی بیاندازد. این همان میل به جستجو، تفسیر و فراخوانی اطلاعات به روشی است که باورها یا فرضیههای شخصی فرد را تأیید یا تقویت میکند.
به جای اینکه تنها به اطلاعات خود تکیه داشته باشید، سعی کنید به وسیلهی آزمایش کردن نمونههای اولیه خود بر روی کاربران واقعی یا کسانی که نمایانگر مخاطبان هدف شما هستند، به بینشها و ایدههای ارزشمندی دست پیدا کنید. توصیه میشود در جلسات تست قابلیت استفاده از نمونههایی مطمئن استفاده کنید، زیرا میتوانید بازخورد بهتری را دریافت کنید. هنگامی که کاربران یک طرح واقع بینانه را مشاهده کنند، آن طرح را بهعنوان یک محصول نهایی ارزیابی خواهند کرد.
چگونه نمونههای اولیه به مشارکت در طراحی و جلسات نقد طراحی کمک میکنند
هنگامی که ProtoPie را راهاندازی کردم، میخواستم گروهی را بسازم که ایدههای من را قابل فهم کنند و ابزاری برای طراحان UX خلق کند که بتواند به آنها کمک کند تا کارآمدتر عمل کنند. حال با نگاهی به گذشته به نکتهای مشخص میرسم: بهترین ایده من این بود که خودم را با گروهی محاصره کنم که ایدههای بهتری در سر داشتند. بسیاری از گروهها معتقدند که هدف نهایی از طراحی محصول، خلق کردن محصولی عالی و بینقص است. اما در واقعیت هدف ایجاد محیطی بدون قضاوت و با متخصصان بسیار باانگیزه است. اینگونه است که خلاقیتها به سرعت وارد میدان میشوند.
جلسات تاثیرگذار جزو اجزای اصلی در فرآیند طراحی هستند. در این حین اعضای تیم برای حل مشکل باید تا آنجا که میتوانند ایده به وجود آورند، ایدهها را ارزیابی کنند و سپس بهترین ایده را به نمونههای اولیه تبدیل کنند.
خودتان را با افرادی محاصره کنید که میتوانند کارهای شما را آزادانه نقد کنند
بسیاری از سازمانهای بزرگ از تاثیر «HiPPo» رنج میبرند. این اثر گرایش کارمندان کم درآمد به تسلیم شدن در مواقع تصمیمگیری نسبت به کارمندان با درآمد بالاتر را بیان میکند. همچنین اثر HiPPo تاثیرات منفی و قابل توجهی در طراحی محصول دارد. این امر تعصب را در تصمیمگیریهای طراحی ایجاد میکند. هنگامی که اعضای یک تیم برای گفتگو در مورد یک طرح جمع میشوند، به جای تصمیمگیریهایی مشترک همیشه به یک نفر نگاه میکنند. این در حالی است که آنها باید ایدههای خود را به اشتراک گذاشته و به شکل گروهی به نتیجهای نهایی برسند. ۲ مورد به شما در دست و پنجه نرم کردن با اثر HiPPo کمک میکند. ابتدا طرز فکر «هیچ ایدهی بدی وجود ندارد» را بپذیرید.
D.School اینگونه بیان کرده است:« این در مورد رسیدن به ایدهای درست نیست، بلکه این در مورد ایجاد گستردهترین طیف از امکانات و احتمالات است.»
بههمین خاطر است که شما باید کنجکاو باشید، مسیرهای متفاوتی را جستجو کرده و راهحلهای مختلفی را نمونهسازی کنید. موضوع دوم این است که شما باید به بازخورد صادقانه احترام بگذارید. اگر شما مدیر یا رئیس سازمان خود باشید، افرادی که بر روی یک پروژه کار میکنند، نباید از روی ترس از طرحهای شما تعریف کنند. شما باید به اعضای تیم خود انگیزه دهید تا از رویکردهای مختلفی استفاده کنند. به جای گفتن جملهی «من فکر میکنم فلان چیز باید بدین صورت طراحی شود» بگویید «چگونه میتوانیم فلان چیز را طراحی کنیم؟».
این عبارت ساده میتواند به شما کمک کند تا به اعضای تیم خود روحیهای خلاق دهید. همچنین سبب میشود تا اعضای تیم با مشارکت یکدیگر بتوانند مشکلی را برطرف کنند.
تعصبهای شخصی را شکست دهید
احساسات نقش مهمی در فرآیند تصمیم گیری دارند. هنگام ارزیابی ایدهها ما نه تنها سعی میکنیم به ارزش طرحها پی ببریم، بلکه طرز تفکر فردی که ایده را ارائه داده را نیز ارزیابی میکنیم. این اتفاق اغلب رخ میدهد زیرا جداسازی ارزش یک ایده از شخصی که آن را ارائه کرده میتواند دشوار باشد.
طراحی کردن محصول تماماً در مورد داشتن ذهنیتی آزاد است. جدا کردن ارزش ایده از شخصی که آن را به اشتراک گذاشته بسیار حیاتی است. انجام این کار زمانی آسانتر خواهد بود که شما یک نمونه را به جای یک ایده نقد و بررسی کنید. یک نمونه اولیه به طور طبیعی سبب میشود تا شما بتوانید بر روی عناصر طراحی (چه دیجیتالی و چه فیزیکی) تمرکز کنید. بنابراین هرگاه که اعضای گروه ایده یا راهحلی بالقوه را پیشنهاد کردند، از آنها بخواهید تا آن ایده یا راهحل را قابل فهم کنند.
در اینجا منظور از قابل فهم کردن ایده و راهحل، ساختن نمونههای اولیه است. سپس با کمک سایر اعضای گروه آن نمونه را به چالش بکشید. تمام تصمیمات طراحی را مطابق با اهداف تجاری و نیازهای کاربران ارزیابی کنید. هنگام تست کردن یک نمونه اولیه، از گفتن «بیایید این طرح را تایید کنیم» خودداری کنید. در عوض سعی کنید از جملاتی مثل «بیایید ببینیم چه چیزهایی برای کاربران ما کاربردی و چه چیزهایی غیرکاربردی است» استفاده کنید. با دریافت بازخوردهای مفید از همکاران و سایر افراد درگیر در این فرآیند، نه تنها تعصبهای شخصی خود را سرکوب میکنید، بلکه راهحلهای بهتر و مناسبتری را نیز برای مشکلات پیدا خواهید کرد.
نتیجهگیری
نمونهسازی چیزی فراتر از تکنیکهایی است که شما در توسعهی محصول از آنها استفاده میکنید. این یک فلسفه در طراحی و روشی برای تفکر است. تام و دیوید کِلی از IDEO کاملاً اهمیت نمونهسازی را با بیان این جمله خلاصه کردند:« اگر یک تصویر ۱۰۰۰ کلمه ارزش داشته باشد، نمونه اولیه به اندازهی ۱۰۰۰ جلسه ارزش دارد.»
نمونهسازی اولیه با هدایت کردن ذهن شما به سمت فهمی درست از طرح، سبب شکل گیری مسیر اصلی در طراحی میشود. هر تیمی که در فرآیند طراحی خود از نمونههای اولیه استفاده کند، انگیزهای را بدست خواهد آورد تا به یک راهحل بهتر دست پیدا کند.
منبع
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید