بیایید از ابتدا شروع کنیم: شما خلاق هستید! خلاقیت یک نیروی حاکم بر بشریت است. خلاقیت یک کارکرد طبیعی در ذهن و در اصل، بیان خارجی شما از یک تفکر یا احساس درونی است. این بدان معناست که دو مانع وجود دارد که میتواند خلاقیت شما را محدود کند:
یک مانع درونی که تخیل و الهام شما را محدود میکند.
یک مانع بیرونی که بیان و ارائه خلاقیت شما را محدود میکند.
برای هر یک از این موارد، تکنیکهای ساده اما بسیار موثری وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید خلاقیت خود را آزاد کنید.
منبع خود را پیدا کنید
پیدا کردن منبع الهام، دروازهای برای خلاقیت شماست. شاید تصور کنید پیدا کردن این منبع کاری آسان و واضح است اما کنجکاوم بدانم چند نفر میتوانند به طور مشخص بگویند که چه چیزی باعث الهام بخشیدن به آنها میشود. این منبع الهام را میتوانید در طبیعت، مردم، موسیقی، یک خاطره و یا در یک موقعیت خاص پیدا کنید. هنگامی که آن را پیدا کردید، لازم نیست تا منتظر موقعیتهای الهام بخش بمانید چون خودتان میتوانید با میل شخصی خلاقیت خود را فعال کنید.
هر چیزی که باعث میشود این جملهها را به زبان بیاورید دنبال کنید:
« میخواهم این کار را انجام دهم.» « چه میشود اگر؟» « من یک ایده دارم.»
منبع شما چیست؟
اطراف خود را با برترین و بهترین چیزها پر کنید
من محبوب ترین موسیقی خود را نه تنها با گوش دادن به نوازندگان با استعداد بلکه با فهمیدن اینکه چه کسی به آنها گوش میدهد کشف کردم. بدون شکست خوردن، هنرمندان خوب هنرمندان عالی را نگاه میکنند و هنرمندان عالی به هنرمندان خارقالعاده خیره میشوند. شما همیشه باید در هنرهای عالی، موسیقی عالی و ادبیات عالی تحصیل کرده و خودتان را با افراد بزرگ احاطه کنید. با این کار یک الگوی کیفیت و استانداردی عالی برایتان به وجود میآید که خلاقیت شما را به سمت جلو هل میدهد.
هیچ مشکلی در مطالعه و حتی تقلید کردن از جنبههای بزرگ دیگران وجود ندارد. همانطور که پابلو پیکاسو گفته است:« هنرمندان خوب تقلید میکنند، هنرمندان بزرگ دزدی میکنند.» من با پیکاسو موافقم اما شما باید روش آن افراد را بدزدید نه کارهایشان را.
فقط خلق کنید
چه چیزی باعث شد تا ادگار آلن پو از یک خانهدار افسرده به چهرهای الهام بخش تبدیل شود؟ او شروع به نوشتن کرد. اگر از خلاقیت خود استفاده نکنید، هیچگونه بهبود و پیشرفتی در آن به وجود نمیآید. یک چیز اصل و جدید را امتحان کنید. خودتان را در موقعیتهایی قرار دهید که به خلاقیت نیاز دارند و به طور مداوم هنر خود را پرورش دهید. اینجاست که خلاقیت شکوفا شده یا میمیرد.
وقتی برای اولین بار شروع میکنید، نتیجهای که بدست میآوردید به ندرت آن نتیجهای است که انتظارش را داشتهاید. این کاملا طبیعی است. در هر نقاشیِ عالی که در یک گالری هنری وجود دارد، دهها طرح، نقش و مفهوم وجود دارد که شما آنها را نمیبینید. هر یک از خلاقترین قهرمانان تاریخ از داوینچی گرفته تا ادیسون، با یک تلاش ناکام شروع به کار کردهاند. چیزی که آنها را متمایز میکند این است که آنها آنقدر تلاش کرده و روی محصول نهایی خود کار میکنند تا در آخر آن محصول با تصویر ذهنی آنها مطابقت داشته باشد.
از مرزهای خلاقیت عبور کنید
من به عنوان یک طراح، نویسنده و نوازنده میتوانم با اطمینان کامل بگویم که تمام هنرها با یکدیگر برابرند. احساس میکنم هرچه به عنوان یک نوازنده پیشرفت میکنم، به عنوان یک طراح نیز پیشرفت میکنم و با پیشرفت در طراحی، بهبودی را در نوشتههای خود نیز احساس میکنم. آیا تا به حال توجه کردهاید که اکثر انسانهای موفق از چند پیروزی خود در زندگی الهام میگیرند؟ یک ورزشکار برای راه اندازی یک شرکت از اصول ورزشی استفاده میکند. یک سرباز برای سرپرستی کردن از خانوادهاش از اصول ارتش استفاده میکند. یک زیست شناس برای ارتقای حرفه عکاسی خود از قوانین و اصول طبیعت بهره میبرد.
از اعتماد به نفس خود در یک زمینه خاص استفاده کنید و سپس آن را به چیزی جدید انتقال دهید. خواهید دید که هم مهارت و هم خلاقیت در برابر چالشهای جدید قابل تبدیل هستند.
سرگرمی را محدود کنید
منبع خلاقیت شما به عنوان یک موزه شناخته میشود. این یک کلمه یونانی به معنای جذب شدن در اندیشه یا الهام بخشیدن است. سرگرمی عدم وجود تفکر یا الهام است. در حالی که سرگرمی به اندازه کم میتواند سالم باشد، اما بیش از حد سرگرم شدن میتواند برای خلاقیتتان مضر واقع شود. از تلویزیون یا فیلم به عنوان راههایی برای گسترش (نه جایگزینی) تخیل خود استفاده کنید. برای مثال تلویزیون به خلاقیت و تفکرِ کمی نیاز دارد. اگر حرفهای من را باور نمیکنید، شخصی را پیدا کنید که در حال تماشای تلویزیون باشد، سپس به حرکات صورت او توجه کنید.
بیشتر اوقات میبینید که چشمهایش باز است اما ذهن او خاموش است. دلیلش این است که بیشتر برنامههای تلویزیون تصور کردن را برای شما انجام میدهند. این میتواند یک چیز خوب باشد، تا زمانی که از آن به عنوان یک محرک خلاقیت استفاده کنید نه به عنوان یک قاتل تخیل. یک روش خارقالعاده برای تمرین دادن به خلاقیت خود استفاده از ادبیات، کتابهای صوتی و یا آهنگهای داستانی خوب به عنوان نوعی سرگرمی است. از آنجایی که هیچ تصویری برای چنین داستانهایی وجود ندارد، شما مجبور میشوید تا برای خلق آن داستان در واقعیت از خلاقیت خود استفاده کنید.
از خودتان مراقبت کنید
اگر به صورت خلاق در محلی مشغول به کار هستید باید بدانید که میتوانید با ذهنی متمرکز و الهام بخش کارهای بیشتری را نسبت به زمانی که ذهنتان مشغول و درگیر است انجام دهید. حواس پرتیهای فیزیکی و محیطی میتوانند فرایند خلاقیت را از بین ببرند. سالم بودن بدن و مرتب نگه داشتن محل کار، تاثیر عمیقی در توانایی تخیل و خلاقیتتان دارد. خلاقیت به کیفیت کار بیشتر از کمیت نیاز دارد، بنابراین مطمئن شوید که خانه، محل کار و یا حتی بدنتان محدودیتی برای کار شما به حساب نیایند.
منتقدان را نادیده بگیرید
خلاقیت باید نشان داده شود. با این حال، این باعث میشود که هنرمند در وضعیتی آسیب پذیر قرار گرفته و در معرض قظاوت قرار بگیرد. در تجارت، ورزش، هنر و به طور کلی زندگی، با افراد منتقد و دلسرد کنندهای روبرو خواهید شد که حس میکنند با پایین کشیدن شما میتوانند خودشان را قویتر و بهتر جلوه دهند. حتی شما میتوانید بدترین منتقد خودتان باشید. آغوش خود را به روی نظرات و انتقادات کسانی باز کنید که از اهداف و علایق شما صمیمانه اطلاع دارند اما در ذهنتان هیچ فضایی را به نظرات بد و منفی اختصاص ندهید. کسانی که شما را مورد تمسخر قرار میدهند نادیده بگیرید یا یک کار بهتر انجام بدهید: از منفی بودن آنها به عنوان انگیزه استفاده کند. منتقدان هر شخصیت برجستهای گفتهاند که آن فرد به اندازه کافی توانایی ندارد اما تاریخ این به این نظرات را به یاد نمیآورد. تاریخ نوآوری، الهام، تخیل و خلاقی را به خاطر میآورد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید