در ادامه بخش قبلی یعنی : چگونه وفاداری را به عنوان یک رهبر بدست آوریم به ادامه بررسی وفاداری را به عنوان یک رهبری میپردازیم
اصل وفاداری ۳: سخاوتمندی
با رفتار سخاوتمندانه با دیگران، سبب ایجاد وفاداری می شویم. با صمیمانه رفتار کردن با مشتریان و همکاران، اعتماد آنها را نسبت به خود جلب می کنیم. ما با پیدا کردن راه هایی برای راحت تر و بهتر کردن زندگی مردم خوشحال می شویم. برای اینکه با دیگران سخاوتمند باشیم، باید این دو کار را انجام دهیم:
دیدگاه هایمان را آزادانه به اشتراک بگذاریم. ما اطلاعات و ایده هایی را به اشتراک میگذاریم که سبب پیشرفت و یادگیری دیگران میشود. زمانی که با یک روحیه سخاوتمندانه انگیزه بگیرید، بازخوردها را به عنوان هدیه خواهید دید. به اشتراک گذاری اطلاعاتی که سبب رفع مشکلات مشتریان میشود، میتواند موجب افزایش احساس وفاداری شود.
با مسائل اضافه دیگران را غافلگیر کنید. ما دائما به روش های جدید و خلاقانه، به دیگران نشان میدهیم که برایمان اهمیت دارند. چیزهای ساده ای مثل فرستادن پیام های شخصی به دیگران و یا امتحان کردن غافلگیری های جدید، میتواند روابط بین ما، مشتریان و همکارانمان را مستحکم تر کند.
اگر شک دارید که همدلی، مسئولیت پذیری و سخاوتمندی پایه های اصولی وفاداری هستند، انجام خلاف این کارها را تصور کنید. تصور کنید که با همه با بی تفاوتی، بی مسئولیتی و با خودخواهی رفتار میکنید. مطمئنا این کارها برایمان وفاداری را به ارمغان نخواهند آورد. در واقع این کارها، مشتریان و کارکنان را از ما دور میکند. اگر ما از صمیم قلب به این اصول پای بند بمانیم و روی آنها تمرکز کنیم، وفاداری را به عنوان امری حیاتی خواهیم دید. با این دیدگاه مشتریان و همکاران به سمت شما جذب خواهند شد.
وقتی ما یک ذهنیت وفادار را بپذیریم، چه اتفاقی میافتد؟
چه ما یک نقش رهبری رسمی داشته باشیم و چه نداشته باشیم، با قبول ذهنیت رهبری تبدیل به یک رهبر وفادار میشویم که موقعیت های مناسب را شکل میدهد، آموزنده عمل میکند و ۳ اصل وفاداری را تقویت میکند. ما هر روز با کسب اعتماد و وفاداری مردم آنها را بیشتر طرفدار خودمان میکنیم. کسب طرفدار، پایه و اساس تبدیل شدن به یک رهبر وفادار است.
ما با هزاران سازمان در سراسر جهان کار کرده ایم و این چیزی است که به آن پی برده ایم: ایجاد وفاداری یک مولفه کاملا ضروری برای رسیدن به موفقیت در دراز مدت است. شاید این واقعیت شما را شگفته زده کند که سخت کار کردن برای کسب وفاداری واقعا میتواند شما را به فردی شادتر تبدیل کند.
ما شما را به چالش میکشیم تا از اصول همدلی، مسئولیت پذیری و سخاوتمندی در زندگی خود استفاده کنید و تیم خود را نیز وارد این کار کنید. مهم نیست که چه کسی هستید، شما باید برای کسب وفاداری دیگران، در رفع مشکلاتشان به آنان کمک کنید. مهم نیست که به کجا میروید یا به چه کسی کمک میکنید، فقط این اصول را دائما تمرین کنید. تصور کنید که با انجام این اصول در خانه چه اتفاقی برای شما و اعضای خانواده تان میافتد.
برای وفاداری استخدام کنید، شکل دهید، به دیگران بیاموزید و تقویت کنید.
چگونه این اصول را به یک تیم تحمیل میکنید؟ کسب وفاداری دیگران بسیار بیشتر از آموزش تکنیک های خدمات رسانی است. بیشتر از این است که اصول گفتگو را به آنها بیاموزید و بگویید با لبخند به مشتریان بگویند روز خوبی داشته باشید. چالش شما این است که طبق اصول وفاداری، کارمند استخدام کنید، فرصت های کاری ایجاد کنید، دیگران را به درستی آموزش دهید و ضعف های تیم را تقویت کنید.
شکل دادن: ممکن است در حال حاضر با خود بگویید که من فردی همدل، مسئولیت پذیر و سخاوتمند هستم. یا ممکن است احساس کنید که وظیفه شماست تا این رفتارها را توسعه دهید. به عنوان مثال، میتوانید نمونه ای برای سایر اعضای گروه باشید، مطمئنا آنها از این کار سود میبرند. البته، هیچکدام از ما در اجرا کردن این اصول در زندگیمان ماهر نیستیم، و فقط بعضی از مردم توانایی تمرکز آگاهانه روی این اصول را دارا هستند و میتوانند این اصول را تبدیل به پایه های زندگیشان کنند.
پس چالش شما این است که همدلی، مسئولیت پذیری و سخاوتمندی خود را از اینی که هست بالاتر ببرید. اکثر ما راه طولانی در پیش داریم اما نباید اجازه دهیم که این موضوع مانع ما شود. ما میتوانیم خیلی بهتر باشیم. میتوانیم بهتر گوش دهیم. میتوانیم به دیگران حس باارزش بودن بدهیم. و همینطور که این کارها را انجام میدهیم، تبدیل به یک نمونه میشویم. نمونه ای که برای کسب وفاداری باید آن را الگو قرار داد.
یاد دادن: بسیاری از ما در یک تیم مشغول به کار هستیم، پس دومین چالش این است که تیمی را تشکیل دهیم که تابع اصول بالا باشند. اگر شما عضو یک تیم خاص هستید، میتوانید از این اصول پیروی کرده و آنها را به دیگر افراد تیم یاد دهید. شاید بگویید من که معلم نیستم، خب به نوعی هستید چون مثال ها و گفته های شما روی رفتارهای دیگر افراد گروه تاثیر خواهد گذاشت. اگر یک مدیر هستید، چه بخواهید و چه نخواهید، معلم نیز به حساب میآیید. علاوه بر این، مزایای زیادی برای تبدیل شدن به یک معلم خوب وجود دارد.
شما برای یک چیز مدیر هستید: اعضای تیم شما هنگام آموزش به شما دقت میکنند؛ زیرا آنها میدانند اگر شما برای این اصول ارزش قائل شوید، آنها هم مجبورند تا همین کار را انجام دهند. بزرگترین مزیت این است:
وقتی شما یک اصل را آموزش میدهید، مالک آن میشوید، آن را در وجودتان درونی میکنید، بیشتر یاد میگیرید و آن اصل تبدیل به بخشی از وجود شما خواهد شد.
تقویت کردن: چالش سوم این است که همیشه و در هر زمان، اصل وفاداری را تقویت کنید. هنگامی که از یکی از اعضای تیم بخاطر عملکردش تقدیر میکنید، این تقویت کردن است. وقتی متوجه میشوید که همدلی بین اعضای تیم کم شده است، با کمال ادب با آنها صحبت کرده و اصول را به یادشان میآورید. وقتی یک حرکت سخاوتمندانه مشاهده میکنید، با دیگر اعضای گروه جشن میگیرید. این هم از نکته هایی برای تقویت هر چیزی که در اینجا آموخته اید:
۱. اعضایی از تیم را که اطلاعات خود را به اشتراک میگذارند و در ایجاد وفاداری همکاری میکنند، مشخص کنید. سعی کنید حین انجام کار درست مچ آنها را گرفته و به عنوان پاداش برایشان جشن کوچکی بر پا کنید. با این کار شما دیگران را نیز تشویق به انجام این کار میکنید و با مرور زمان این کار تبدیل به فرهنگی میشود که در آن رفتارهای وفادارانه همیشه پاداش داده میشوند.
۲. به اقدامات وفادارانه مشتریان و کارمندان خود دقت کنید. آیا با تمام اطلاعاتی که تیم شما در اختیار آنها قرار داده است، پیشرفتی کرده اند؟ همینطور که شما موفقیت اعضای تیم در پیروی از اصول را جشن میگیرید، کارهای آنها بهبود پیدا کرده است؟
۳. با افرادی که ایده های لازم را برای ایجاد وفاداری بین مشتریان و کارمندان دارند، در خلوت صحبت کرده و آنها را رهبری کنید.
استخدام کردن: اگر در موقعیتی هستید که توانایی استخدام کسی را دارید، اصول وفاداری باید معیار اصلی شما برای آوردن افراد جدید به تیم باشد. محقق تجاری و نویسنده، جیم کالینز میگوید:« مهمترین چیزی که باید در استخدام افراد به آن دقت کنید، همانگی آنها با ایده ها و ارزش های اصلی شما است.»
در مورد شما این مسئله به معنای استخدام افراد همدل، مسئولیت پذیر و سخاوتمند است. اگر آنها از قبل از این قوانین در زندگیشان استفاده میکنند، شما بسیار سود خواهید کرد. هنگام مصاحبه، مثال هایی از تجارب گذشته بپرسید که در آن اقدامات آنها بیان کننده هر اصل است. برای مثال، "لطفا در مورد زمانی که با مشتری همدلی میکنید صحبت کنید،نتیجه ی این کار چیست؟. لطفا در مورد زمانی که مسئولیت مشکلات مشتریان را به عهده میگیرید و سبب ایجاد وفاداری بین شما و مشتری میشود صحبت کنید."
حتی اگر شما در استخدام افراد هیچ نظارتی نداشته باشید، به یاد داشته باشید که هنوز هم برای کسب وفاداری، مهمترین عنصر را تحت کنترل خود دارید: رفتار خود و نمونه ای که برای تیم خود تعیین کرده اید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید