رد کردن مشتریهای بالقوه، هنری است که تمام فریلنسرها و طراحان باید آن را بدانند. گاهی اوقات شما و مشتری با هم درست کار نمیکنید، اما موضوع بحث ما این نیست. این کار فقط به کمی ظرافت نیاز دارد.
وقتی آنها از مرزهای محدودیت عبور میکنند
بعضی از مردم تلاش میکنند تا از هر چیزی برای قصر در رفتن استفاده کنند. ممکن است آنها خواستار مذاکرهی دوباره در مورد قراردادتان باشند. ممکن است در خواستههای خود تجدید نظر کنند اما حاضر به پرداخت مبلغ اضافی نباشند. ممکن است آنها قوانین تعیین شده را دور بزنند و شما را بازیچهی خود کنند. موضوع اصلی این است که هدف اصلی چنین مشتریانی، اجتناب از پرداخت کامل پول شماست.
بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که قراردادی را ببندید که شامل تمام اصول اولیه شما باشد. با بستن یک قرارداد، جای پای خود را محکم خواهید کرد. ممکن است شما بخواهید (یا نخواهید) با بعضی از مشتریان سازش کنید، اما هرگز به خودتان اجازه ندهید که مورد سو استفاده قرار بگیرید.
هنگامی که یک مشتری، بی ادب و زورگو است
شما دلیلی برای کار کردن با کسی که شما را ضعیف میبیند ندارید. اگر در دیدار اولیه، مشتریِ خود را فردی غرغرو و عصبی کننده میبینید، بهتر است از همان ابتدا به او نه بگویید. این افراد باعث میشوند که شغل شما، سختتر از آنچه که واقعا هست شود. ممکن است آنها از پرداخت حق و حقوق شما اجتناب کنند. ممکن است آنها تقاضای تجدیدنظر مداوم را داشته باشند و با این خواستهها، در نهایت زندگی شما را سختتر خواهند کرد. اگر شما در برخورد با یک مشتری، هشدارهایی را از او دریافت میکنید، کار را قبول نکنید چون ارزشش را نخواهد داشت.
وقتی درخواستهای عجیبی دارند
بعضی اوقات مردم مطمئن نیستند که چگونه میتوانند خواستههای خود را بیان کنند. در نتیجه درخواستهای آنها میتواند غیرقابل فهم و مبهم به نظر بیایند. گاهی اوقات نیز خواستههایشان بسیار زمان گیر است. پرسیدن سوالات مناسب، میتواند بسیاری از این مشکلات را برطرف کند. در مورد بخشهای غیرقابل فهمِ نیازهایشان، سوالاتی را مطرح کنید یا از آنها بخواهید که در مورد جملههای گیج کننده، بیشتر توضیح دهند.
به آنها توضیح دهید که چرا بعضی چیزها عملی نمیشوند یا به آنها بفهمانید که چرا درخواستهایشان را متوجه نمیشوید. اما گاهی اوقات، بهترین کار این است که این مشتریها را رد کنید. وقتی شما خواستههای آنها را به درستی نمیفهمید و فقط میتوانید حدس بزنید که چه میخواهند، نتیجهی کار نمیتواند هیچکدام از شما را راضی کند.
وقتی انتخابهای طراحی شما با انتخابهای مشتری در تضاد است
طراحیای که نتواند رضایت مشتری را بدست آورد، هرگز نمیتواند به موفقیت برسد. با این حال، این بدان معنا نیست که همیشه حق با مشتری است. وقتی مشتری دیدگاه متفاوتی (همان دیدگاهی که از نظر شما سبب خراب شدن پروژه میشود) نسبت به دیدگاه شما دارد، بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که دلایل انتخابهای خود را به آرامی توضیح دهید. اگر نمیخواهید اعتبار و شهرت خود را درگیر چنین پروژه ای کنید، همان اول به این مشتری جواب منفی بدهید.
وقتی نمیتوانید کار را انجام دهید
هر طراح، در انجام کارهای خود وقت کم میآورد. کارها روی هم انباشته میشوند، شرایط دشواری به وجود میآید و شما توانایی انجام یک پروژه دیگر را در خود نمیبینید. شاید خواستهی مشتری، خارج از حوزهی تخصص شما باشد. به جای تلاش در انجام کاری که در آن تخصص ندارید، سعی کنید راستگو باشید و دلیل نپذیرفتن یک سفارش را به صورت مختصر توضیح دهید. اینکه کار را قبول نکنید، بسیار بهتر از این است که پروژهای بی کیفیت را تحویل مشتری بدهید. تحویل دادن کارهای بی کیفیت، خیلی بیشتر از رد کردن مشتریان (به خاطر نداشتن تخصص و زمان) به شهرت و اعتبار شما صدمه وارد میکند.
وقتی چیزی اشتباه به نظر میرسد
به درون خود اعتماد کنید. آیا پروژههای آنها برای شما مثل پیامی اشتباه به نظر میرسند؟ آیا آنها به شما انرژی منفی وارد میکنند؟ خب ممکن است چنین افرادی در آینده به مشتریای بی ادب و خشن تبدیل شوند، این همان ترسی است که در وجود هر طراحی نهفته است. آیا میترسید که آنها پولتان را پرداخت نکنند؟ عیبی ندارد، پروژه را رد کنید.
اگر احساس میکنید که مشتری قرار نیست به شما حقوقی بدهد، یا احساس میکنید که کار کردن با او دشوار است و درخواستهایش خارج از محدوده تواناییهای شماست، علائم هشدار دهنده را نادیده نگیرید.
یاد بگیرید که چگونه از پس مشتریان برآیید
اینکه به مشتری "نه" بگویید، بدان معنا نیست که به او بی احترامی کنید. بهترین روش برای رد کردن مشتری این است که محکم اما مودب باشید و مختصر اما آموزنده صحبت کنید. شاید اصلاً نیازی به بیان کلمه "نه" در جملاتتان نباشد.
شما میتوانید در حین کمک کردن به مشتری، مسائل آموزندهای را یاد بگیرید. وقتی نمیتوانید پروژه را ادامه دهید، آنها را به طراحی دیگر معرفی کنید. به آنها بگویید که چه کسانی میتوانند خواستههای آنان را برآورده کنند؛ خواستههایی که از مرزهای توانایی شما خارج است. حال این خواستهها میتوانند تصویرسازی، طراحی گرافیک و یا توسعهی یک وب سایت باشند. با انجام این کار، میتوانید مشتری را در مسیر درستی قرار دهید و چنین کاری هیچ صدمهای به شهرت و اعتبار شما وارد نخواهد کرد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید