سر و کله زدن یک فریلنسر با مشتری، یک مسئله پیچیده است. توانایی شما در کار کردن با انواع مختلف مشتریها، میتواند حرفه آزاد شما را ساخته، یا آن را از بین ببرد. برای کمک به شما در مدیریت این مسئله مشکلساز، در اینجا لیستی از رایجترین مشخصات مشتریها را مشاهده مینمایید که میتوانند حرفه خلاقانه شما را نفرین کنند.
هر مشتریای متفاوت است. با این که میتوانیم در هر مشتریای که با او کار میکنیم، نقضهایی را بیابیم، اما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد باید تمایلات آنها را نادیده گرفته، و یاد بگیریم که چگونه با آنها به صورت موثری تعامل داشته باشیم. امیدوارم این راهنما بتواند به شما در تشخیص نیازهای مشتری خود کمک کرده، و موفقیت شما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد را افزایش دهد.
در بخش اول با ما همراه باشید...
۱. کنجکاو
مشتریهای کنجکاو، میتوانند یک مشتری ناامید کننده باشند. وقتی که در ابتدا آنها را ملاقات میکنید، هیجان زدهاید که یک نفر به این صورت به کار شما علاقه دارد. آنها معمولا بیش فعال، بسیار دوستانه و پرصحبت هستند.
وقتی که کار بر روی یک پروژه را آغاز میکنید، شاید تمایل داشته باشید که تمام جزئیات کاری که با این مشتری میکنید را به اشتراک بگذارید. یاد دادن به یک مشتری مشکلی ندارد؛ به خصوص اگر کاری که برای آنها انجام میدهید نیازمند نگهداری دائم است. گرچه همینطور که زمان میگذرد، شاید پی ببرید که آنها مقدار زیادی از زمان شما را هدر میدهند و میتوانند مانعی برای باروری شما باشند.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
آنها اطلاعات میخواهند. این نوع مشتری نه تنها میخواهد بداند که چه کاری انجام دادهاید، بلکه میخواد بداند چگونه این کار را انجام دادهاید. آنها ملاقاتهایی را به همراه راهنمایی درباره نحوه انجام کارها، بر روی یک روال ثابت درخواست خواهند کرد. پس از این که شما به آنها اطلاعات میدهید، آنها فقط گرسنهتر میشوند. در قبال مشتری کنجکاو، همیشه خوب است که مستقیما به مشکلات اشاره کنید:
به آنها بگویید که مشغولید. به صورت رک و راست بگذارید بدانند که زمان شما محدود است و بر روی کاری که آنها به شما اختصاص دادهاند متمرکزید. معمولا آنها وقت شما را درک کرده، و به آن احترام خواهند گذاشت.
محدودیتهای زمانی تعیین کنید. شما باید برای هر ملاقات یا تماس تلفنیای که با این شخص دارید، محدودیت زمانی تعیین کنید. این کار باعث خواهد شد که هر دوی شما بر روی کاری که بر روی دست خود دارید تمرکز کنید.
تبدیل به یک مشاور شوید. وقتی که آنها سوالهای زیادی میپرسند، خدمات خود را به عنوان یک مشاوری که پول دریافت میکند ارائه کنید. به این صورت، حتی اگر چند ساعت هم صحبت کنید، به ازای وقت شما به شما هزینهای پرداخت خواهد شد.
۲. فراموش کار
مشتری فراموش کار همیشه شما را با کمبود دانش خود درباره کار شما شگفتزده خواهد کرد. در دفاع از آنها، این افراد معمولا بخشی از نسلهای قدیمیتر هستند. با این که میتوانند مهربان و صبور باشند، اما میتوانند مجموعهای نادر از چالشها را به همراه خود بیاورند. شما نمیتوانید به فراموش کارها در فیسبوک پیغام دهید؛ زیرا آنها هیچ حسابی بر روی آن ندارند. شما نمیتوانید از سکانس مورد علاقه خود از یک فیلم به عنوان مثال استفاده کنید؛ زیرا آنها فیلم مورد نظر را ندیدهاند. سعی نکنید نحوه انجام کاری بر روی اینترنت را به فراموش کارها نشان دهید؛ زیرا در عوض یک داستان ۱۵ دقیقهای درباره مهارت برادرزاده آنها درباره کامپیوترها را به دست خواهید آورد.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
آنها میخواهند مطمئن باشند که به صورت منصفانه با آنها رفتار میشود. متاسفانه این نوع مشتری در گذشته به خاطر کمبود دانش خود تحت سوء استفاده قرار گرفته است، و نگران است که شما هم همین کار را انجام دهید. در قبال مشتریهای فراموش کار، صبور باشید. شاید زمان بیشتری برای برقراری ارتباط با آنها نیاز باشد، اما آنها میتوانند یک لذت مطلق برای شما باشند.
راه دیگر این است که از آنها سوء استفاده کرده، و به ازای کار خود هزینه بیشتری دریافت کنید. اگر شهرت شما برایتان مهم است، این کار را انجام ندهید. گرچه میتوانید:
از اصطلاحات و مثالهایی استفاده کنید که آنها درک میکنند. خودتان را با مخففهای طولانی یا اصطلاحات فنی که آنها را گیج و نگران خواهند کرد، آزار ندهید.
از تصاویر و کمکهای بصری برای ترسیم منظور خود استفاده کنید. این کار به شدت پرکاربرد است؛ زیرا اعتبار چیزی که میگویید را بالا برده، و اعتماد آنها را بهتر میکند.
همه چیز را بنویسید. یک قرارداد همه جانبه بسازید و به آنها کمک کنید تا حس امنیت داشته باشند. شاید آنها جزئیات کار شما را درک نکنند، اما به اندازه کافی آن را درک خواهند کرد.
۳. کسی که همه چیز را میداند
شما میتوانید به راحتی مشتریای که همه چیز را میداند را تشخیص دهید؛ زیرا خیلی زود پس از ملاقات، از آنها متنفر خواهید بود. آنها کسانی هستند که ظاهرا دقیقا نحوه انجام کار شما را میدانند، اما باز هم شما را استخدام کردند. آنها در هنگام ارائه، حرف شما را قطع خواهند کرد، و پس از گرفتن یک تصمیم از آن تکان نخواهند خورد.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
تمایلات کسانی که همه چیز را میدانند واضح است: آنها کنترل، و احترام میخواهند. نیاز آنها به کنترل، معمولا نشانهای از ناامنی درونی آنها است. شما میتوانید با کمی روانشناسی پایه، به سادگی اعتماد آنها را جلب کنید. اگر مشتری شما کنترل و احترام میخواهد، آنها را به او بدهید. این نوع مشتری اگر به روش خودش پیش نرود، میتواند یک کابوس مطلق باشد؛ پس از این تاکتیکهای ساده برای جلب اعتماد آنها استفاده کنید:
هر از گاهی از آنها تعریف کنید. اگر از ورودیها و ایدههای مشتریای که همه چیز را میداند، قدردانی شود، به تقبل پیشنهادهای شما تمایل بیشتری خواهد داشت.
مبارزات خود را انتخاب کنید. بر روی هر مشکل کوچکی دعوا نکنید؛ قدرت خود را برای وقتی که لحظات حیاتی پیش میآیند، ذخیره کنید.
برای آنها کار نکنید. گاهی اوقات بهترین راه برای پیروز شدن این است که در کار شرکت نکنید. اگر یک مشتری به شما یا کارتان احترام نمیگذارد، پیشنهاد میکنم به دنبال کسی بگردید که این کار را انجام میدهد.
۴. خسیس
امروزه بسیاری از مشتریها جزو این دسته هستند. مشتری خسیس، بودجه محدودی دارد و حاضر است زمان و کیفیت را فدای یک هزینه کمتر کند. آنها همیشه گزینه ارزانتر را انتخاب خواهند کرد، که این مسئله تصمیم گیری درباره ابزار مورد استفاده در پروژههای آنان را برای شما آسانتر میکند.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
مشتری خسیس فقط میخواهد که محصولش کار کند. هر چقدر که میخواهید با آنها درباره کیفیت و دوام صحبت کنید؛ باز هم آنها فقط میخواهند که کارشان با کمترین هزینه کلی به اتمام برسد. اگر میخواهید آنها را خوشحال کنید، بگذارید بدانند که شما از مقداری هزینه جلوگیری کردید. در واقع اگر شما به دنبال یک موعد پرداخت سریع هستید، این مشتری میتواند عالی باشد. حقه در اینجاست که مطمئن شوید محصول شما با هزینه تطابق دارد.
کار را سریع انجام دهید. این با ارزشترین دارایی شما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد است. این مشتری فقط میخواهد که کارش انجام شود؛ پس شما هم دقیقا همین کار را باید انجام دهید.
همه چیز را به نوشتن برسانید. برخی از خسیسان انقدر خسیسند که اصلا به شما هزینهای پرداخت نمیکنند. مطمئن شوید که قبل از انجام هرگونه کار، یک قرارداد با آنها امضا میکنید.
تخمینها را از مقادیر بالا شروع کنید. مهم نیست که قیمتهای شما عادلانه هستند یا نه؛ این مشتری باز هم یک قیمت پایینتر میخواهد. با شروع کردن تخمینهای خود با یک قیمت بالا، میتوانید با یک فرد خسیس چانه بزنید و به یک معامله برد برد برسید.
در بخش دوم که به زودی بر روی راکت قرار خواهد گرفت، با ما همراه باشید...
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید