سر و کله زدن با رابطه بین فرد دارای شغل آزاد با مشتری، یک مسئله پیچیده است. توانایی شما در کار کردن با انواع مختلف مشتریها، میتواند حرفه آزاد شما را ساخته، یا آن را از بین ببرد. برای کمک به شما در مدیریت این مسئله مشکلساز، در اینجا لیستی از رایجترین مشخصات مشتریها را مشاهده مینمایید که میتوانند حرفه خلاقانه شما را نفرین کنند.
هر مشتریای متفاوت است. با این که میتوانیم در هر مشتریای که با او کار میکنیم، نقضهایی را بیابیم، اما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد باید تمایلات آنها را نادیده گرفته، و یاد بگیریم که چگونه با آنها به صورت موثری تعامل داشته باشیم. امیدوارم این راهنما بتواند به شما در تشخیص نیازهای مشتری خود کمک کرده، و موفقیت شما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد را افزایش دهد.
شما همچنین میتوانید بخش اول این مقاله را در این لینک مطالعه کنید : فریلنسرها : از پس این ۹ نوع مشتری به مانند یک حرفهای بر بیایید - بخش اول
در بخش دوم با ما همراه باشید...
۵. رویا پرداز
مشتری رویاپرداز خیلی روی زمین زندگی نمیکند. سر آنها پر از ایدههای دیوانهوار و برنامههای بزرگ است. چه در استایل و چه در عملکرد، مشتری رویاپرداز میخواهد که محصولش بهترین محصول در دسترس باشد.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
رویاپردازان میخواهند که رویاهایشان به واقعیت بپیوندند. اگر نتوانید انتظارات آنها را برآورده کنید، این مسئله میتواند سخت باشد. گرچه اگر یک رویاپرداز را تحت تاثیر قرار دهید، مطمئنا شما را ستایش خواهد کرد. شما باید رویاپرداز را بدون این که او را از اشتیاق خود دلسرد کنید، به واقعیت برگردانید. این که به آنها اجازه دهید تا کار شما را بصریسازی کرده و با آن در تعامل باشد، میتواند به آنها کمک کند.
از آنها بخواهید تا به شما مثالهایی را نشان دهند. شاید با جمله «این محصول شگفتانگیز است و هنوز وجود ندارد» مواجه شوید. اما تا زمانی که آنها بتوانند به طور منطقی فکر کنند، پافشاری کنید.
درباره قیمتها و دورههای زمانی رک باشید. گاهی اوقات چیزی که رویاپرداز میخواهد، غیر ممکن نیست؛ بلکه فقط سخت است. در این صورت، به آنها یک قیمت و دوره زمانی خوب بدهید تا در آن کار کنید.
از آنها درباره جزئیات سوال کنید. رویاپردازان به ندرت جاهای خالی را پر میکنند. با این که اهداف نهایی آنها معمولا شگفتانگیز هستند، اما با آنها نشستن و بحث کردن درباره جزئیات میتواند به هر دوی شما کمک کند تا محدوده پروژه به دستتان بیاید.
۶. کمک کننده
مشتری کمک کننده در ابتدا میتواند شیرین باشد، اما اگر او را به درستی مدیریت نکنید، میتواند سر راه شما ظاهر شود. آنها افرادی بسیار عملی هستند، که باید به شخصه با کار شما در تعامل باشند. اگر یک کمک کننده را مشغول نگه دارید، میتواند یک مشتری عالی برای کار باشد.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
کمک کننده میخواهد در کار دخیل باشد. آنها مقدار زیادی اشتیاق به همراه دارند که باید به روشی سازنده و کاربردی آزاد شود. اگر یک کمک کننده میخواهد به شما کمک کند، شما هم فرصت این کار را به او بدهید. این کار، فرصت این را به شما میدهد که مهارتهای خود را به عنوان یک نماینده و بازیکن تیمی، تمرین دهید و همچنین کار خود برای این مشتری را تسریع دهید. وقتی که با یک کمک کننده کار میکنید:
به آنها وظایفی را بدهید. این که به آنها کمک کنید تا در برخی وظایف کوچک به شما کمک کنند، میتواند از هدر رفتن وقت و هزینه شما جلوگیری کند. مطمئن شوید قبل از این که از او بخواهید تا یک وظیفه پیچیده را اجرا کند، مهارتهای او را تشخیص میدهید.
از آنها بخواهید تا تحقیق کنند. چه از اطلاعاتی که مییابند استفاده کنید یا نه، وظایف تحقیقاتی میتوانند برای مدتی طولانی او را از سر راه شما بردارد، و آزادی تمرکز بر روی کار خود را به شما بدهد.
سر و صدا ایجاد کنید. هر چقدر هم که غیر طبیعی به نظر برسد، مشتری کمک کننده میتواند به راحتی با استفاده از سر و صدا بترسد. اگر شما را تنها نگذاشت، برقراری یک تماس تلفنی یا روشن کردن یک ابزار برقی، اغلب باعث خواهد شد تا کمی زمان به شما بدهند.
۷. عجول
برخی مشتریها عجول به دنیا آمدهاند، و برخی فقط مجبورند که بدوند، تا به یک خط پایان برسند. مشتری عجول همیشه زمان را در ذهن خود دارد. وقتی که به بحث مهلتها میرسیم، آنها بسیار جدی هستند و اغلب افرادی بسیار مشغول میباشند. آنها معمولا فکر میکنند که اگر یک پروژه میتواند در یک ماه به اتمام برسد، شما باید آن را در سه هفته انجام دهید.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
برای یک عجول، زمان یک ضرورت است. هدف آنها این است که کار سریعا انجام شود. این نوع مشتری معمولا سخت کار است، پس از افراد اطراف خود انتظار دارد که همینطور باشند. وقتی که با یک عجول سر و کله میزنید:
با احتیاط پیش بروید. گاهی اوقات فقط به یک ساعت نیاز است تا حجم کاری خود را برای ماه بعدی مذاکره کنید. در معاملهای که شما را با یک وظیفه بیش از خواستار نگه میدارد، گیر نکنید.
از مهلتهای خود دفاع کنید. شما مسئول دورههای زمانی مذکور در قرارداد خود خواهید بود، پس درباره آنها واقعبین و منعطف باشید. مشتری عجول شاید بخواهد کار را زودتر از برنامه به اتمام برساند؛ پس تا زمانی که راحت نیستید، از این مهلتها دور نشوید.
آهسته قدم بزنید. وقتی که برای یک عجول کار میکنید، از قوانین پایه باروری پیروی کنید: متمرکز بمانید، حواسپرتیها را از میان ببرید، استراحت کنید و سازماندهی شده بمانید.
۸. زیردست
زیردست حق هیچگونه تصمیم گیری را ندارد. آنها مشتریهایی هستند که تحت زنجیرهای سفت و سخت از دستورات کار میکنند، و معنای آن این است که برای گرفتن اکثر تصمیمات به تایید نیاز دارند. آنها معمولا اصلا خبر ندارند که چه خبر است، و به ندرت برای سوالهایی که میتوانید بپرسید آمادهاند.
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
چیزی که زیردست میخواهد خیلی مهم نیست. چیزی که مهم است، چیزی است که سرپرستهای آنها میخواهند. در نهایت اگر کاری که به زیردست میدهید، افراد مافوق او را شاد میکند، یک مشتری بسیار خوشحال خواهید داشت. کلید سر و کله زدن با زیردستها، این است که به مانند یک مستخدم فکر کنید. به صورت استراتژیک برای ذهنیت «به شما خبر خواهم داد» برنامهریزی کنید. وقتی که با یک زیردست کار میکنید:
سوالهایی را به صورت تودهای بپرسید. سوالهای تکی در ایمیلها و نامهها گم میشوند. بهترین راه برای جلوگیری از استرس، این است که لیست بزرگی از سوالهایی که برایشان پاسخ میخواهید را آماده کرده، و به صورت یکجا بپرسید.
آماده تاخیرها باشید. آیا دیدهاید که چگونه گزارشگران اخبار همیشه چند دقیقه برای پاسخ دادن به سوالات صبر میکنند؟ این دقیقا چیزی است که شما با یک زیردست خواهید داشت. سوالهایی را زودتر از موعد بپرسید، تا برای سکوی بعدی کار خوب آماده باشید.
خود را با توضیح دادن اذیت نکنید. اگر برای یک زیردست کار میکنید، به احتمال زیاد رئیس آنها نوع بعدی مشتری در لیست ماست. این یعنی زیردست فقط باید برجستگیهای کاری که شما انجام میدهید را بداند؛ زیرا این تنها چیزی است که رئیس او میخواهد بشنود.
۹. نماینده
نماینده، مشتری مورد علاقه من است. نماینده به این دلیل شما را استخدام کرده است که میداند شما چه کاری انجام میدهید، و انتظار دارد که کار خود را با مهارت و حرفه به اتمام برسانید. آنها نمیخواهند که با جزئیات و ملاقاتهای طولانی اذیت شوند. عقیده آنها این است که: «شما این کار را انجام دهید.»
چگونه آنها را مدیریت کنیم؟
این کار به سادگی به یک محصول کامل شده در یک دوره زمانی خوب نیاز دارد. کاری که شما برای آنها انجام میدهید، معمولا تکهای کوچک در یک کار بسیار بزرگتر است. کار شما باید از طرف شما حرف بزند؛ زیرا نماینده تا دو ماه دیگر آماده ملاقات نیست. وقتی که با یک نماینده کار میکنید:
به زمان آنها احترام بگذارید. نمایندهها از زمان خود به مانند جانشان محافظت میکنند. وقتی که با آنها در تعامل هستید، آماده باشید و این تعامل را کوتاه نگه دارید.
رک و روراست باشید. نمایندهها از بهانه متنفرند. آنها به ابزاری که شما در یک پروژه استفاده میکنید، زمانی که طول کشیده است، یا این که چه مشکلی پیش آمده است علاقهای ندارند. آنها میخواهند بدانند که آیا کار به اتمام رسیده است یا نه، و این که کار میکند یا نه.
یک سند به آنها بدهید. این نوع مشتری، میتواند کاغذ بازیها را بسیار بهتر از تعاملات انسانی مدیریت کند. با دادن یک گزارش نوشته شده به آنها، میتوانید آنها را مطلع نگه دارید، درحالیکه خیلی وقت آنها را نمیگیرید.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید