قبل از شروع کردن این مقاله باید این موضوع را تذکر بدهم که تمام موارد گفته شده در این نوشته، صرفاً دیدگاه و عقیده خود بنده است. شاید چیزی که برای من خوب هست، برای شخص دیگری خوب نباشد. به همین خاطر میخواهم به 7 نکتهی خوب و بد از برنامهنویسی اشاره کنم. بیایید مقاله را ابتدا با نکات بد شروع کنیم:
1. برای برنامهنویسی باید همیشه از لحاظ ذهنی شاداب باشید
بیایید بحث خود را با مطرح کردن یک سوال شروع کنیم. به نظر شما کار ذهنی سختتر است یا کار فیزیکی؟ خب مطمئناً کارهای فیزیکی مستلزم فعالیت بدنی هستند و میتوانند خستهکننده باشند اما برای انجام دادن کارهای ذهنی باید همیشه (از لحاظ ذهنی) شاداب باشید.
به نظرم ما میتوانیم تقریباً در هر شرایطی کارهای فیزیکی را انجام دهیم اما اگر از لحاظ ذهنی خسته باشیم، انجام دادن کارها بسیار سخت میشود. گاهی اوقات اگر از لحاظ ذهنی آمادگی نداشته باشید، برنامه نوشتن به امری دشوار تبدیل خواهد شد.
2. هنوز بین برنامهنویسان رقابت وجود دارد
در طول زندگی حرفهای خود میتوانید با افراد با انگیزه و باهوش کار کنید، اما همهی آنها این چنین نیستند. گاهی اوقات با افرادی روبرو میشوید که خیلی حس رقابتی دارند و فکر میکنند که همیشه حق با آنهاست. این افراد هیچگونه علاقهای به یادگیری از دیگران ندارند و فقط کار خودشان را انجام میدهند.
3. برنامهنویسی یک صنعت پویاست چون تکنولوژیها با سرعت زیادی تغییر میکنند
شاید من این مورد را جزو جنبههای بد قرار داده باشم اما واقعاً اینطور نیست. این موضوع یک نوع تعادل بین جنبههای خوب و بد است. به نظر من این مورد خیلی بد نیست چون میتواند به برنامهنویسی زیبایی ببخشد. چیزهایی که امروز با ارزش به حساب میآیند، ممکن است فردا ارزش خود را از دست بدهند.
تکنولوژیها با سرعت بسیار زیادی تغییر میکنند و شما موظف هستید با این تغییرات همگام بمانید. باید دائماً خودتان را ارتقا دهید تا از تکنولوژیهای جدید عقب نمانید. برنامه نویسی به اشتیاق و انگیزه نیاز دارد. شما باید برای یاد گرفتن چیزهای جدید هیجان داشته باشید. به عنوان یک برنامهنویس باید دائماً در حال حرکت باشید و متناسب با نیازهای خود برخی از مسائل را تغییر دهید.
خیلی از مردم فکر میکنند که برنامهنویسها فقط باید مجموعهای از مهارتها را یاد بگیرند اما اصلاً اینطور نیست. تمام برنامهنویسان با تجربه همچنان به یاد گرفتن چیزهای جدید ادامه میدهند. یک برنامهنویس خوب باید همیشه به دنبال یاد گرفتن چیزهای جدید باشد. خیلی از مردم مطالعه کردن را دوست ندارند. من هم به این خاطر این مورد را جزو جنبههای بد قرار دادم چون باید همیشه در مورد تکنولوژیهای جدید مطلب بخوانید. اما از این لحاظ آن را جزو جنبههای خوب میدانم چون باعث میشود تا یکنواخت بودن از کارهایتان حذف شود.
4. شما علاوه بر برنامهنویس بودن، یک مترجم نیز هستید
معمولاً برنامهنویسان یک نوع مترجم بین دنیای واقعی و دنیای تکنولوژی هستند. شما به عنوان یک برنامهنویس باید بتوانید اتفاقاتی که در دنیای تکنولوژی رخ میدهد را به افراد عادی بفهمانید. مثلاً شاید فکر کنیم که انجام دادن یک کار خاص باید خیلی سخت باشد اما در واقعیت بسیار آسان است. گاهی اوقات مشتریان به دنبال اعمال تغییراتی در پروژه هستند که به نظر آنها ساده است اما در حقیقت عملی کردن آن تغییرات برای برنامهنویسان دشوار خواهد بود. فهماندن کارکردهای لازم به افرادی که سررشتهای از برنامهنویسی ندارند، سخت است.
5. دشمن دیرینهی برنامهنویسان، یکنواختی است
یک برنامهنویس خوب باید خلاق باشد و با انگیزه به کارهایش ادامه دهد. او همیشه باید به دنبال یاد گرفتن چیزهای جدید باشد و از آموختههای خود در کارهای روزمره کمک بگیرد. با این حال در دنیا مشاغلی وجود دارد که در آنها مجبورید کارهایی تکراری را دائماً انجام دهید. مثلاً برنامهنویسانی هستند که هر روز روی یک پروژه مشابه مشغول به کار هستند و برای کار کردن روی آن هم از تکنولوژیهای مشابهی استفاده میکنند. برای یک برنامهنویس، هیچ چیزی بدتر از یکنواختی نیست.
این معضل یکی از دلایل اصلی تغییر شغل دادن برنامهنویسان است. آنها برای انجام دادن کارهای جدید، چیزهای متفاوتی را تجربه میکنند و این کاملاً قابل درک است.
6. گاهی اوقات برنامهنویسی منبع استرس است
به نظر من گاهی اوقات میتوان برنامهنویسی را یک منبع استرس دانست. اساس کار برنامهنویسی، حل مشکلات است. کار شما به عنوان یک برنامهنویس میتواند یافتن یک اشکال و حل آن باشد. وقتی همه چیز طبق نقشهی ما پیش نمیرود، دچار استرس خواهیم شد. شاید گاهی اوقات 2 روز مشغول حل کردن مشکلی باشید که حتی از منبعش خبر ندارید، همین مسئله شما را دچار استرس خواهد کرد.
7. به طور اجتناب ناپذیری روی پروژههایی با ساختار ضعیف کار میکنید
برنامهنویسی همیشه در مورد ساختن صفر تا صد یک چیز نیست. معمولترین حالت در برنامهنویسی، حفط و گسترش دادن یک سیستم دیگر است. این بدان معناست که باید رو چیزهایی کار کنید که تا به حال آنها را انجام ندادید. پروژههای مختلف زیادی تا به حال به اتمام رسیده است. تمام این پروژهها کاملاً عالی نبودهاند و موارد ضعیفی نیز در بین آنها وجود دارد. بدترین اتفاقی که میتواند برای یک برنامهنویس رخ دهد، کار کردن روی پروژهای با ساختار ضعیف است.
خب تا به اینجای مقاله با جنبههای بد در برنامهنویسی آشنا شدیم. مطمئناً من همه چیز را ذکر نکردهام یا ممکن است جنبههای دیگری وجود داشته که من آنها را از قلم انداخته باشم. با این حال امیدوارم بیشتر مردم بتوانند با نکات گفته شده ارتباط برقرار کنند. به نظرم برنامهنویسی یک حرفهی خوب با شرایطی مطلوب است.
مطمئناً برنامهنویسی سرگرمکننده است اما تمام شغلها، دارای نقاط ضعفی نیز خواهند بود. برای پول به سراغ برنامهنویسی نروید. اگر اشتیاق و علاقهی کافی برای برنامه نوشتن را دارید، مطمئناً در این حرفه موفق خواهید شد. اگر بدون علاقه وارد آن شوید، دیر یا زود آن را کنار خواهید گذاشت. حالا بیایید نگاهی به جنبههای خوب برنامهنویسی بیاندازم:
1. شرکتها همیشه به دنبال برنامهنویسان هستند
یکی از نکات مثبت در برنامهنویسی این است که همیشه فرصتهایی برای کار پیدا کردن وجود دارد. میتوانید تا آخر عمر به عنوان یک برنامهنویس در شرکت مورد نظر خود مشغول به کار باشید. هرگز با برنامهنویسی خواندن، بیکار نخواهید ماند. اگر برنامهنویس هستید و کار ندارید، به این خاطر است که خودتان نمیخواهید کار داشته باشید.
2. برنامهنویسی یک فرآیند خلاقانه است
من به خلاقیت در برنامهنویسی خیلی علاقه دارم. به عنوان یک برنامهنویس میتوانید برنامه، وبسایت و حتی چیزهای انتزاعیتر را خلق کنید. در دنیا هزاران روش برای انجام دادن کارها وجود دارد و هر شخص به روش خاص خودش آن کارها را انجام میدهد. قطعاً تمام این روشها استاندارد هستند اما شما همیشه آزادی عمل خواهید داشت. ساخت محصولات جدید تقریباً ساده است. آیا برنامهنویسانی را میشناسید که بدون سرمایهگذاری و تلاش توانسته باشند به یک کارآفرین تبدیل شوند؟
3. وجود موانع کم برای ورود به این حرفه است
هر کسی میتواند برنامهنویسی یا هر تکنولوژی را یاد بگیرد. شما برای یاد گرفتن آن فقط به کامپیوتر و اینترنت احتیاج دارید. از این لحظه به بعد باید انگیزه، تمایل به یادگیری، زمان و تلاش خود را وقف آن کنید. شما میتوانید به راحتی تکنولوژی مورد استفادهی خود را راهاندازی کرده و یا تغییر دهید.
مثلاً من به راحتی میتوانم از اندروید به iOS بروم. برای انجام این کار فقط به مطالعه نیاز دارم تا بتوانم مهارتهای خودم را در iOS بهبود ببخشم. کسی از شما تقاضای مدرک یا تجربه ندارد. میتوانید با کمک آموختههای خود پروژههایی را بسازید که نشاندهنده تجربههایتان باشد.
4. همکاری داشتن با افراد باانگیزه و باهوشی که میتوانید از آنها چیزهایی را بیاموزید
همانطور که قبلاً هم گفتم، همه میتوانند برنامهنویسی را یاد بگیرند. برای یاد گرفتن آن فقط به انگیزه و علاقه احتیاج دارید. اگر انگیزه لازم برای ورود به این عرصه را نداشته باشید، نمیتوانید خیلی دوام بیاورید. شما در زندگی حرفهای خود با افرادی ملاقات میکنید که کارهای خود را دوست دارند. آنها باهوش هستند و میخواهند مطالب جدیدی را از اعضای تیم یاد بگیرند. با این کار میتوانید چیزهای بسیار زیادی را از دیگران یاد بگیرید. کار کردن با افراد دیگر همیشه خوب است چون میتواند روحیه شما را بالا ببرد.
5. نحوهی کارکرد تکنولوژیهای اطراف خود را درک خواهید کرد
اگر بتوانید نحوهی کارکرد برنامهنویسی را درک کنید، به خیلی از چیزهای پیرامون خود پی خواهید برد. ما در طول روز از دستگاههای زیادی استفاده میکنیم و چیزهای زیادی را میبینیم که برنامهنویسی در آنها حضور دارد. شاید قبلاً تمام آنها برایتان رویایی به نظر میرسید اما حالا که آن را درک کردهاید، همه چیز بیشتر با عقل جور در میآید. شاید شما از صفر تا صد ساخت آن محصول مطلع نباشید، اما چیزهای زیادی در موردش میدانید. همین موضوع یک نکته مثبت و جالب محسوب میشود.
6. جامعهای آماده و خوب برای کمک به شما وجود دارد
بعد از ورود به برنامهنویسی با جامعهی خوبی روبرو میشوید که آمادهی به اشتراک گذاشتن دانستههای خود با شماست. شاید فکر کنید که برنامهنویسان افرادی توانا هستند که میتوانند به تنهایی هر کاری را انجام دهند؛ خب این تقریباً اشتباه است.
شاید یک برنامهنویس به تنهایی مطالب مورد نیاز خودش را یاد بگیرد، اما همیشه یک جامعهی بزرگ پشت او ایستاده است. برنامهنویسانی که از جامعهی خود کمک میگیرند، خیلی بهتر کارهای خود را به اتمام میرسانند. متخصصان زیادی در جامعهی برنامهنویسان حضور دارد. این جامعه بسیار بزرگ است و آنها همیشه سعی دارند مشکلات سایر برنامهنویسان را حل کنند. برنامهنویسان تازهکار میتوانند جواب تمام سوالات خود را از چنین جامعهای بگیرند.
یکی دیگر از نکتههای قابل توجه در این بحث، منبع باز بودن است. این مسئله در مورد شرکتهایی است که راهحلهای خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. مثلاً شرکتهایی مثل فیسبوک، نتفلیکس و گوگل برای بهبود نرمافزارهای خود ابزارهایی را خلق میکنند و سپس آن را با دیگران هم به اشتراک میگذارند.
7. تکنولوژیها تغییر خواهند کرد بنابراین برنامهنویسی آینده درخشانی دارد
بدون شک این حرفه یکی از مشاغل موفق در آینده است. برنامهنویسی دائماً در حال افزایش است چون ما هر روز با تجهیزات دیجیتال بیشتری سر و کار داریم. هر روز خانهها و ماشینهای هوشمند بسیاری در حال پیشرفت هستند و فکر کردن به این موضوع برای من کمی دشوار است. چنین تجهیزاتی به برنامهنویسی و نگهداری بیشتری احتیاج دارند.
برنامهنویسی آینده بسیار خوبی دارد. همانطور که خودتان هم میدانید، تکنولوژیها دائماً در حال تغییر هستند. هیچکس از آینده و دستاوردهای اندروید در 10 سال آینده مطلع نیست. شاید اصلاً در آن زمان دیگر چیزی به اسم اندروید وجود نداشته باشد اما مطمئناً همیشه تکنولوژیهایی برای کار کردن وجود خواهد داشت.
تنها وظیفهی شما این است که با نوآوری و مطالعه خودتان را از نو بسازید. اگر بخواهیم در مورد یک حرفهی آیندهدار صحبت کنیم، مطمئناً برنامهنویسی رتبه اول را خواهد داشت.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید