چند سال پیش تصمیم گرفتم که به یک فریلنسر تمام عیار تبدیل بشم، اگرچه من به دنبال شغل می گشتم اما تصمیم گرفتم که از راه انجام پروژه های مختلف برای افرادی که می شناسم پول دربیارم. بعد از یک مدت به اندازه یک مشت پر (زیاد) مشتری جذب کردم و این روند ادامه پیدا کرد و از آن لحظه به بعد من تصمیم گرفتم که در دنیای فریلنسری غوطه ور بشم و تمام زمانم را برای اینکار صرف کنم.
تبدیل شدن به یک فریلنسر همیشه کار آسانی نیست. اما در واقع اگر بتونی مسیر خودت رو پیدا کنی فرصت های مختلفی برای فریلنسر شدن می تونی پیدا کنی. در ابتدای فریلنسر شدن شاید کمی سخت و دست و پاگیر به نظر برسد، اما با زمان گذاشتن و پیدا کردن تجربه شما می تونید رئیس خودتون باشید. در چند سال گذشته، من به موفقیت های زیادی رسیدم و همچنین اشتباهات زیادی رو انجام دادم اما هنوز هم ایده ام رو برای فریلسنر شدن ادامه میدم و در این راه می مونم. در یکی از جملات می گویند، شما از طریق اشتباهات یاد خواهید گرفت. این جمله مایه اصلی برای فریلنسر شدنه. شما احتیاج داره که آقا بالاسر افراد زیادی باشید و به آن ها نیز خط مشی بدهید، دقیقا مثل چراغ های یک تونل که رانندگان رو به اخر تونل می رسونه.
این مقاله شرح حال بنده و تفسیر راههای فریلنسر شدن با استفاده از وردپرس رو توضیح میده در این مقاله از مثال های بسیار خوبی استفاده شده که حتما برای شما جذاب خواهد بود.
هدفت رو تعیین کن
قبل از اینکه دست به هر کاری بزنید، هدف از انجام اون کار رو پیدا بکنید، این جوری شما متوجه می شید که دارید به چه سمتی حرکت می کنید. یکی از بهترین راهها برای تعیین هدفت اینه که روی یک کاغذ بنویسی که دنبال چی هستی و چه چیزی در این راه تو رو به موفقیت می رسونه. برای اینکار یک لیست تعریف کنید، که در اون از آیتم هایی استفاده شده باشه که در نهایت شما رو به هدفتون برسونه. مثل لیست زیر:
- هر چند وقت یکبار می خوام اون کار رو انجام بدم ؟
- به چه چیزهایی برای زنده ماندن در راه هدفم احتیاج دارم؟
- چه تعداد مشتری رو می تونم اداره کنم؟
- از چه ابزارهایی استفاده می کنم و از چه ابزارهایی اجتناب ؟
- به چه مقدار از منابع بیرونی احتیاج دارم؟
ممکنه که اهداف شما به کندی پیش بره اما قضیه اصلی موندن تو مسیره. اگه توی این راه عجله کنی، بیشتر دچار خطاهای متنوع می شوی و در همان قدم اول شکست می خوری و ادامه زمانت فقط به درست کردن مشکلات تلف میشه.
یک جای ویژه برای خودتون پیدا کنید
اگر واقعا قصد دارید که به یک فریلنسر تبدیل بشی، شانسهای زیادی برای تو پیدا خواهد شد.این چیز خوبیست. چون شما هیچوقت نمی تونید همه چیزها رو یاد بگیرید. و این چیزیست که شما می تونید در دنیای واقعی هم پیدا بکنید. مدیران شرکت ها و اشخاص حقیقی همیشه به دنبال افرادی هستن که کارشون رو به درستی انجام میدن نه کسی که ذره ای از هر چیزی رو بلده.
وردپرس یکی از ابزارهاییه که برای شما یک جای ویژه در بازار رو آماده می کنه، شما توی این جای ویژه می تونید به یک طراح قالب، توسعه دهنده قالب، خالق افزونه، سئو تکنولوژیست، یک نویسنده یا مدیر و … تبدیل بشی … می تونی تصورش رو بکنی؟
در اون چیزی که خودت رو توش خوب می دونی، بهتر کن. من داخل دنیای وردپرس شروع به کارهایی توسعه و طراحی کردم و در اون بخش الان به موفقیت رسیدم. از ابتدای امر شروع به تغییر دادن پوسته ها بر اساس اون چیزی که خودم دوست داشتم کردم.بعد از اون شروع به طراحی یک قالب از ابتدا کردم. طراحی واکنشگرا جنبش خوبی بود و من شروع به ساختن قالبهای واکنشگرا برای مشتری هام کردم. تا امروز که هنوز هم از وردپرس به عنوان یک شغل ازش درآمد کسب می کنم.
آماده، به صف، شروع!
خب شما به یک وردپرس کار حرفه ای در یک یا چند تخصص مربوط به وردپرس تبدیل شدید، از این جا به بعد شما احتیاج دارید که به مردم بفهمونید که واقعا کی هستید، چطوری اینکار رو انجام می دید؟ راههای مختلفی وجود داره که شما خودتون رو به جامعه وردپرس بشناسونید که اینجا در مورد بعضیاشون صحبت کردیم
- روی وبلاگت بنویس، درست مثل اینکه اونا رو به نوشتن دعوت کنی
- یک قالب وردپرس رو توسعه بده و اون رو به صورت رایگان برای دانلود بزار
- یک افزونه به درد بخور بنویس
- محصولاتت رو به افرادی که در انجمن ها یا بخش کامنت وبسایت های دیگر هستند معرفی کن
- کارهایی رو برای افراد خانواده یا دوستات انجام بده
- به مشتری هات اولین کار رو رایگان پیشنهاد بده، بعد از اون، باهات کار می کنند
- این لیست رو انجام بده :)
حضور در وب
بزارید در مورد این توضیح بدیم. شما باید یک فرد کاریزما (شخصیت معروف) در دنیای وب باشید تا بتونید کارهایی که اساسشون وب هستش رو پیدا بکنید. اگه شما یک طراح هستید نمونه کار احتیاج دارید. اگه شما یک توسعه دهنده هستید شما به یک وبسایت یا گیت هاب که کدهاتون رو توش به اشتراک گذاشتید احتیاج دارید. اگه شما یک نویسنده هستید به یک وبلاگ پر از محتوا احتیاج دارید.
مشتری هاتون کارهاتون رو نگاه می اندازند و براساس اون کارها هستش که شما رو قضاوت می کنند. اگرچه شاید کمی غیر منصفانه به نظر برسد ولی تنها راه همین است. من با طراحی های زیادی سر و کار داشتم. در مدتی از یک طراحی قدیمی برای وبسایت حرفه ای خودم استفاده می کردم. من توجه های بسیاری رو به خودم جلب کردم البته در زمانی که همون قالب رو بازطراحی و توسعه دادم، اونوقت بود که ایمیل ها و توجه های زیادی نسبت به کارهام شد. هدف من در دراز مدت نگه داشتن مشتری هام با کارهایم بود. تمام راه همینه که شما باید مشتری جذب بکنید و اونا رو نگه دارید.
جریان رو توسعه بدید
انجام یک کار به صورت حرفه ای همیشه شما رو موفق می کنه. شما همیشه باید به خودتون و سرویسی که ارائه می کنید دلگرم باشید. شما باید به خودتون و هر کاری که می کنید بها بدید تا مشتری شما بتونه با اون تعامل برقرار کنه. توضیح دهید که چه کاری رو می تونید انجام و چه کاری رو نه و صد البت چرا؟! همچنین از گفتن «نه» نترسید. اگه مشتری بهایی رو در بین سرویس های شما پیدا نکنه یا اصرار به پیشنهاد کمتری داره شما باید برخلاف اون فکر کنید که ارزشش رو داره و بعد بروید. شما مجبور نیستید مانند همیشه با مردم کار بکنید.
در شروع کارم به این نتیجه رسیده بودم که نباید هیچوقت به مشتری هایی که مدت زمان زیادی باهاشون کار کردم بگم «نه». من در اون زمان به اومدن مشتری هام احتیاج داشتم و به سادگی نمی تونستم اونا رو از دست بدم. مشتری های زیاد و منحصر به فرد چیز بسیاری خوبی بود اما اغلب آنها اصرار داشتند که باید قیمت رو بیاریم پایین تا جایی که من بعضی از اوقات یک کار رو به کمترین نرخ یا رایگان انجام می دادم. راه جدیدی که در پیش گرفتم اعلام کردن کارهام با نرخ بالاتر بود. اگه اونا می خواستند که نرخ رو پایین بیارند من بغیر از پیشنهاد نرخی خودم هیچ پیشنهاد دیگه ای رو قبول نمی کردم. این اتفاقات سرانجام باید می افتاد. افزایش نرخ پایه ای کار به مشتری این رو می فهمونه که چه کسی شایسته مهارت من هست و چه کسی نیست. یادتون باشه بدون تنظیم کردن مرزها مشتری همیشه ارزش کاری شما رو پایین میاره.
تنظیم کردن مرز ها
این قسمت رو با مثال ها و تجربه های خودم در این زمینه ادامه میدهم
گزارش پروژه
با هر طراحی و یا توسعه جدید برای مشتری ها من یک گزارش کاری به آنها می دهم. اما قبل از آن باید یک آشنایی مختصر رخ می داد. اغلب این آشنایی ها یا از طریق ارتباط مستقیم بود یا از طریق تلفن و ایمیل. این آشنایی ها دو نتیجه بیشتر در بر نداشت یا اینکه به یک مشعل تبدیل می شد برای ادامه راه یا اینکه به صورت ناگهانی ناپدید می شد و هیچ دستاوردی برای من نداشت. بیشتر مشتری هایی که با آنها معامله می کنید را می توانید در حین ایجاد یک پروژه بشناسید. علامت های مختلفی را می توان در این حین از مشتری دریافت کنید برای مثال سرد بودن ارتباط او با شما، پیشنهاد های کم قیمت، نشان ندادن انعطاف و یا اینکه حتی نمی دونه چی می خواد یا چی نمی خواد. وقت خودتون رو تلف نکنید. گزارشهای پروژه ای من اغلب اوقات شامل یک مفاد پروژه، خط زمانی و بودجه پروژه به عنوان نیازمندی های هر دو طرف قرار داد، بود.
دستور العمل گزارش
مفاد پروژه
این قسمت تعیین می کرد که چه کارهایی قرار است انجام شود. در تعیین این قسمت سعی می شود که از بیشترین امکانات و نیاز های مشتری پیروی شود. برای مثال :
«طراحی وبسایت: توسعه یک رابط با تجربه کاربری به صورت دلخواه مشتری و با داشتن برند های مخصوص مشتری. وبسایت با استفاده از وردپرس و استفاده از استانداردهایی چون HTML, CSS , PHP, Js و چند تکنولوژی دیگر ساخته می شود. این پروژه به صورت واکنشگرا طراحی می شود و توانایی اجرا روی مرورگهای روز دنیا شامل گوگل کروم، فایرفاکس، سافاری و… را دارا است.»
خط زمانی
خط زمانی به مشتری نشان می دهد که در چه زمانی پروژه تمام می شود و آماده به کار است. خط زمانی اغلب اوقات با در نظر گرفتن اهداف و قسمت های اصلی وبسایت تعیین می شود.چیزی که هم من و هم مشتری را متقاعد می کند.
بودجه
اگر شما یک فریلنسر تازه کار هستید تعیین بودجه واقعا کار سختی برای شما خواهد بود. شما باید در نظر داشته باشید که این بها باید به حساب بانکی شما کمک بکند که از وضعیت قرمز بیرون بیاید و جدای از آن شما باید در نظر داشته باشید که این پروژه باید برای خودتان نیز سود داشته باشد. این نرخ در واقع یک نرخ ثابت نیست و باید بر اساس شکل زندگی و خرج های زندگی تعیین شود، چیزی که هر کسی در آن متفاوت است. برخی از سرویس ها هستند که این کار را برای شما با محاسبه یکسری از فاکتور ها انجام می دهند اما من پیشنهاد می کنم که خودتان دست به کار شوید. برای مثال شما می توانید یکسری از فاکتورها را در قسمت گزارش پروژه در نظر بگیرید، استفاده از سیستم مدیریت محتوای وردپرس، باید برای خود بودجه ای در بر داشته باشد، میزان بهینه سازی سایت و آیتم های دیگر نیز به همین صورت.
قواعد
در پایان گزارشهای پروژه ای من اغلب اوقات اطلاعات کلی درباره جزئیات ارتباط با مشتری را قرار می دهم، این اطلاعات کمک می کرد که مشتری ارتباطش را با من حفظ کند و شاید روزی آن را به دیگران نشان داد و آنها نیز به طرف من جذب شوند.
استخدام شو
بعد از پیدا کردن اطلاعات کلی و جامعی راجب به دنیای وب و انجام دادن چندین پروژه مختلف حال می تونستم با رزومه کاملی در یک جا استخدام شوم. زمانی که من فریلنسری رو آغاز کردم همیشه برای اقوام و آشنایان کار انجام می دادم، پروژه های کوچک و مداوم باعث شد که تجربه کاری من خیلی افزایش پیدا کنه. شما به یک جریان کاری و یک پروژه برای رسیدن به موفقیت و ریشه نهادن خودتون توی این زمینه احتیاج دارید تا بتونید در آینده نیازهای مختلف مشتری رو انجام بدید. کار با افراد آشنا می تونه کمکی عالی برای پیدا کردن نیازهای مردم برای شما باشه، شما رو با چالش های مختلفی روبرو می کنه و همین باعث می شه که بتونید ضعف های خودتون رو رفع بکنید.
نذارید هیچ چالشی شما را از انجام این کار ها متوقف کنه. شما حتی می تونید راههای بهتری رو برای رسیدن به اهداف مختلف در پیش بگیرید. برای مثال وقتی می گویند که استفاده از این تکنولوژی برای طراحی وبسایت خوب است شما می تونید اون الزام رو بردارید و از تکنولوژی هایی که بجای اون عرضه شدند استفاده کنید. سعی کنید به صورت دوره کاری یا پروژه ای از شرکت های مختلف کار پیدا کنید و یا از راه دور با اونا ارتباط برقرار کنید این راه خوبی برای پیدا کردن درآمد برای شما خواهد بود و دیگه می تونید به جای ارتباط مستقیم با مشتری از طریق یک شرکت با مشتری ارتباط برقرار کنید. سایت های مختلفی برای اینکار وجود دارند که شما رو به آخرین شغل های درخواستی مراجعه می دند لیستی از این وبسایت ها رو می تونید در زیر مشاهده کنید.
نویسنده :Andy Leverenz
ترجمه با کمی تصرف
منبع
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید