من سالها به عنوان یک فریلنسر توسعهدهنده مشغول به کار بودم و طی این سالها دوستان فریلنسر از من تقاضای نصیحت و مشاوره داشتهاند. چگونه میتوانند در فریلنسری موفق شوند؟
بنابراین نکاتی را جمعآوری کردهام که برای من مفید واقع شده است. در اینجا مواردی از آنها را مشاهده خواهید کرد. به طور خلاصه:
- علاقه به کارآفرین بودن
- فروش، فروش و فروش
- زندگی کردن با فراز و نشیبها
- عادت کردن به تنهایی
- یادگیری مداوم در زندگی
شاید برخی از این نکات کاملاً ابتدایی به نظر برسند، اما میتوانم به شما اطمینان دهم که طی این سالها ارزش خود را ثابت کردهاند. شغل من مدرکی زنده از با ارزش بودن این نکات است. همچنین در گذشته با بسیاری از فریلنسرها همکار بودهام و آنها را شخصاً استخدام کردهام. بنابراین میتوانم بگویم که این خصوصیاتی است که هنگام استخدام شدن باید به دنبال آنها باشید.
به کارآفرین بودن علاقه داشته باشید
به نظر من خیلی از مردم این نکته را نادیده میگیرند. من افراد بسیاری را دیدم که قصدشان از فریلنسر شدن تنها "آزاد بودن" و "رئیس بودن" میباشد. صادقانه بگویم این موارد به من نیز انگیزه میدادند. اما فریلنسر بودن دارای مزایا و معایبی نیز میباشد. من عاشق آزادی خودم هستم و اینکه میتوانم کنترل بیشتری بر روی زندگی شخصی داشته باشم را دوست دارم. همچنین قادر به ساخت زندگی دلخواه خودم هستم. اما مسائل بیشتری در حرفه فریلنسری وجود دارد و این شغل جزو مشاغل سخت تلقی میشود؛ اما مطمئناً سرگرمکننده خواهد بود.
من همیشه عاشق خلق کردن بودم و دوست داشتم یک روز شرکت خودم را داشته باشم. واقعیت سخت این است که وقتی به صورت فریلنس کار میکنید، احتمالاً باید شرکت خودتان را اداره کنید. برای کسب درآمد در این حرفه میتوانید برای ارسال پیشفاکتور از برخی سرویسها استفاده کنید اما من آنها را پیشنهاد نمیکنم، چون بخشی از سود شما را خواهند گرفت.
در عوض یاد بگیرید عاشق اداره کردن یک شرکت باشید و طوری مراقب آن باشید که انگار ارزشمندترین مشتری شماست. مسئولیتهایی از قبیل فاکتور نویسی، حسابداری و غیره میتوانند واقعاً کسل کننده باشند و لذت کار کردن را از شما دور کنند. اما من کم کم به آن علاقه پیدا کردم.
به عنوان مثال ارسال یک فاکتور جدید برای کاری که شما ساعتها سخت مشغول انجام دادن آن بودهاید. ساعاتی که خودتان سپری کرده و برای رسیدن به آن سخت تلاش کردهاید. حتی اگر در آخر پول کمتری دریافت کنم، این نتیجه برای من همیشه ارزشمندتر از یک چک حقوقی ماهانه است. بنابراین سایر جنبههای ادارهی یک شرکت را دوست بدارید. آنها میتوانند سرگرمکننده باشند.
بفروشید، بفروشید و بفروشید
من همیشه از فروختن متنفر بودم و آن را به عنوان یک کلمه بد در نظر میگرفتم. ما در واقعیت همیشه خودمان را میفروشیم. مثل زمانهایی که ارتباط برقرار میکنیم، روی پروژهها کار میکنیم یا زندگی میکنیم. همه برای خودشان یک پا فروشنده هستند. اینکه چگونه صحبت میکنیم، چگونه مشاهده میکنیم و چگونه خودمان را بیان میکنیم؛ مانند زمانهایی که در مورد مسائل پرافتخار صحبت میکنیم.
این واقعیت را بپذیرید که وقتی فریلنسر هستید، یک فروشنده هم میباشید. باید دائماً خودتان را بفروشید و به مشتریان ارزش خود را ثابت کنید. همیشه باید مشتریان را متقاعد کنید که قادر به انجام چه کارهایی هستید. این منطقی است، اما میدانم که میتواند بسیاری از مردم را بترساند. من نیز آن را تجربه کردهام.
هنگامی که سرعت فروش آهسته است، از دست دادن اعتماد به نفس بسیار آسان میشود. در واقع ترس از فروختن، سبب شد تا دیرتر به سراغ فریلنسری بروم. همیشه از این میترسیدم که فروش مناسبی نداشته باشم و نتوانم درآمد خوبی کسب کنم. بلاخره شرکت خودم را راهاندازی کردم و دیگر راه برگشتی نبود، حتی اگر میزان فروش آهسته بوده باشد. با ترسهای خود روبرو شوید.
کاش جواب بهتری برای شما داشتم، اما فروش یک بخش حیاتی از فریلنسر بودن است. گاهی اوقات فروش بسیار بالایی دارم، اما گاهی اوقات میزان فروش اصلاً راضیکننده نیست. این سبب میشود تا به مورد بعدی خود برسیم.
زندگی کردن با فراز و نشیبها را یاد بگیرید
وقتی سعی دارید به طور فریلنس زندگی کنید، باید بدانید زمانهایی وجود خواهد داشت که شما پروژهای در دست ندارید. این به معنای نبود درآمد است.
این موضوع میتواند ترسناک باشد. من اغلب با مردم صحبت میکنم و بسیاری از آنها حتی نمیتوانند اینگونه زندگی کردن را تصور کنند. آنها هر ماه حقوق خود را میخواهند، بنابراین همیشه به حسابهای بانکی آنها پول واریز میشود. من کاملاً این موضوع را درک میکنم. اما در واقع این چیزی است که میتواند خوب هم باشد. من یاد گرفتم که ارزش پول را بیشتر بدانم. من دائماً پول بیشتری را پسانداز میکنم تا بتوانم در مواقع دشوار آماده باشم.
دیدگاه من نسبت به ارزش پول تغییر پیدا کرده است. برای من درآمدی که به عنوان یک فریلنسر دارم، ارزشمندتر از چکهای حقوقی معمول است. و دلیلش هم این است که میدانم چقدر راحت میتوان آن را از دست داد.
شاید در یک شغل با حقوق و دستمزد مشخص ماهانه، نیاز به این مقدار کار و تلاش نباشد. بنابراین میدانم که برای به دست آوردن این درآمد، بیشتر از آنچه که باید کار کردهام. همین موضوع سبب میشود تا این پول برای من با ارزشتر باشد. پس شما باید زندگی کردن با فراز و نشیبها را یاد بگیرید.
به یک گرگ تنها بودن عادت کنید
حداقل این موضوع برای من یک مسئله بسیار خوب است. شاید شما برخلاف یک کارمند تمام وقت، نتوانید در تمام جنبههای یک پروژه شرکت داشته باشید. برخی از فریلنسرها از این بابت نا امید میشوند اما من فکر میکنم که این مسئله بیشتر اوقات خوب است. اگر واقعاً لازم بود که در فرایند آن پروژه شرکت داشته باشید، این موضوع میتواند کمی بد باشد.
معمولاً یک فریلنسر به عنوان "آخرین چاره" استخدام میشود. این بدان معناست که شما خیلی دیرتر از سایر افراد به مراحل کار پروژه ملحق میشوید. بنابراین به نوعی شما ابتدای پروژه را از دست میدهید. اما این میتواند بسیار خوب باشد، زیرا شما دیگر مجبور نیستید در تمام جلسات شرکت کنید و کارهای اداری را انجام دهید. برای شخص بنده این یک نوع برد به حساب میآید.
البته پروژههایی وجود خواهند داشت که برای تکمیل مستلزم زمان زیادی خواهند بود. برای این نوع از پروژهها، احتمالاً مثل یک کارمند معمولی با شما برخورد خواهد شد. اکثر پروژههای من تا آن اندازه گسترده نیستند. من منعطف بودن را دوست دارم و نمیخواهم مدت زیادی در یک مکان ثابت بمانم.
زندگی خودتان را وقف یادگیری مداوم کنید
من به یاد گرفتن چیزهای جدید در زندگی روزمره اعتقاد دارم. بنابراین حتی اگر به صورت فریلنس کار نمیکردم، باز هم زمان خود را صرف یادگیری میکردم. اما این موضوع به عنوان یک فریلنسر اهمیت بیشتری دارد.
اگر دائماً چیزهای جدید را یاد میگیرید، میتوانید طیف وسیعی از وظایف را بر عهده بگیرید. به عنوان یک کارمند معمولی شما میتوانید برای مدت زیادی از یاد گرفتن برخی چیزها فرار کنید. شما میتوانید بنشینید و کارهای خود را مثل هر روز انجام دهید.
اما یک فریلنسر اغلب برای تخصصهای خود در زمینههایی محدود استخدام میشود. به عنوان مثال من اغلب به عنوان یک توسعهدهنده React استخدام میشوم. البته اگر React را نمیشناختم، هیچ کجا استخدام نمیشدم.
یادگیری مداوم مطالب جدید این اطمینان را به شما میدهد که برای کسانی که به دنبال کارمند هستند جذاب خواهید بود. یادگیری یک موضوع سرگرمکننده است. من کم کم دورههایی را ایجاد کردم و آنها را در کانال یوتیوب خودم به اشتراک گذاشتم. این موضوع به من کمک میکرد تا بتوانم بیشتر یاد بگیرم. در واقع تدریس کردن یک روش بسیار عالی برای یادگیری چیزهای جدید است.
امیدوارم که این مقاله توانسته باشد ایدههایی از زندگی به عنوان یک فریلنسر را در اختیار شما قرار داده باشد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید