چه میشود اگر...
اگر بیشتر در مورد زندگی سوال بپرسیم چه میشود؟ با خودمان فکر میکنیم اگر بتوانیم کارهای بیشتری انجام دهیم چه؟ اگر بتوانیم به شخصی بهتر تبدیل شویم چه؟
چگونه ایلان ماسک توانست فناوری Paypal را خلق کند؟
چگونه مارک زاکربرگ توانست در سن کم یک تکنولوژی را بسازد که دنیا را این چنین به یکدیگر پیوند دهد؟
چگونه جف بزوس رویای فروش آنلاین کتاب را در سر میپرورانید؟ حالا او در حال تغییر دادن بستر تجارت است. تمام شرکتها را یکی پس از دیگری کنار میزند و اخیراً به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شده است.
چگونه بیل گیتس شغل خود را به عنوان یک برنامه نویس شروع کرد و حالا در حال توسعه فناوری پیشرفته پزشکی است؟
و استیو جابز، چه کسی مرزهای تکنولوژی را به عصری جدید گسترش داده است؟
چگونه آنها تمام این شرکتهای بزرگ تکنولوژی را ساخته و جهان را متحول کردند؟
برخی از آنها بهترین فرصتها را در مدرسه داشتند و برخی دیگر در ثروتمندترین کشورها متولد شدند، اما بیشتر این اسطورهها خودشان مسیر موفقیت را به وجود آوردند. آنها نمیدانستند که چقدر موفق خواهند شد. جف بزوس نمیدانست که میتواند چیزی بفروشد؛ هدف او در ابتدا فروش آنلاین کتاب بود. موضوع هم در مورد همین است: او شروع به کار کرد و در حین کار پلهای موفقیت را ساخت. همهی آنها چنین کاری را انجام دادهاند.
همهی ما روزانه ۲۴ ساعت زمان داریم. این تنها منبع مشترک در بین همهی ماست. این اساس زندگی است و چیزی که همهی ما را متفاوت میکند، انتخابهایی است که انجام میدهیم. آنچه شما امروز انجام میدهید، در آینده تفاوت ایجاد خواهد کرد.
حقیقت این است که اگر میخواهید در دنیای امروز به موفقیت برسید، تکنولوژی گزینه مناسبی خواهد بود. اگر منابع لازم برای رفتن به دانشگاه و تحصیل را ندارید، خودتان به خودتان آموزش دهید. بهانه آوردن کافی است، چون دنیا هرگز عادلانه نخواهد بود و زندگی نیز چیزی به شما بدهکار نیست.
یاد بگیرید که از فرصتهای داده شده استفاده کنید و واقعیت فعلی خود را بپذیرید. این تنها راه حرکت به جلو است. اگر میخواهید به یک توسعه دهنده خودآموز تبدیل شوید، کاری کنید که این خواسته عملی شود. اگر شدیداً به دنبال یک چیز باشید، مطمئناً آن را به دست خواهید آورد.
مسیر ناهموار
بیشتر اوقات، نقطه شکست همان نقطه شروع ما است. شما فقط باید وارد مسیر شده و مسائل را در میان راه درک کنید، زیرا هر چه بیشتر منتظر زمان مناسب بمانیم، هرگز کاری را شروع نخواهیم کرد. چیزی به نام زمان مناسب وجود ندارد.
گاهی اوقات بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که خودمان را در میدان نبرد قرار دهیم و واقعاً کاری را شروع کنیم. شما کل زندگی از ریسک کردن ترسیدهاید، به همین خاطر است که تا به حال به جایی نرسیدهاید. شما میدانید باید چه کار کنید، اما انجام دادن آن دشوار است. بنابراین شما راحتترین کار را انتخاب میکنید: به جای انجام دادن، تنها آن کار را به تعویق میاندازید.
منابع آنلاین زیادی وجود دارد. لازم نیست برای یادگیری پول زیادی خرج کنید. فقط هوشمندانه کار کنید، استقامت داشته باشید و به برنامه خود بچسبید.
اگر هنوز هم به خودتان شک دارید، بدانید که ۴ سال پیش جایگاه الان من تنها یک رویا بود. شخصی را نمیشناختم که در این زمینه تا پایان راه را رفته باشد، اما همچنان امیدوارانه به تلاشهای خود ادامه دادم. من خیلی سخت کار کردم. فداکاریهای بسیاری کردم زیرا مجبور بودم، اما بگذارید بگویم که هر دقیقهاش ارزش داشت. تفاوت بین آن اسطورهها و من و شما چیست؟ من و آنها جرات رویاپردازی داشتیم.
ما از خودمان پرسیدیم که اگر بتوانم کارهای بیشتری انجام دهم چه؟ اگر بتوانم به شخصی بزرگتر تبدیل شوم چه؟ آیا من هنوز در حال دنبال کردن هدف بعدی خود هستم؟ برای تبدیل شدن به یک توسعه دهنده خودآموز موفق، باید مراحلی را برای رسیدن به چیزی بزرگتر پشت سر بگذارید.
روی کسب اولین شغل رویایی خود تمرکز کنید. روی یادگیری اولین زبان برنامه نویسی، رسیدن به اهداف و موفقیت تمرکز کنید. آرزوی بهترینها را داشته باشید اما آمادهی بدترینها نیز باشید، زیرا قرار است این مسیر ناهموار باشد. توسعه دهنده بودن میتواند چالش برانگیز باشد، پس خودتان را آماده کنید. از اشتباه کردن نترسید، چون بهترین راه یادگیری برای یک توسعه دهنده است. ما باید مرتکب اشتباهات زیادی شویم و از آنها درس بگیریم تا اطمینان حاصل کنیم که دیگر همچین اشتباهاتی رخ نخواهند داد.
چیزی که شما را از دیگران جدا میکند، بزرگی شماست. بنابراین به معدود اشتباهات و شکستهای خود اجازه ندهید تا شما را به عقب بکشند. شما نسبت به ماه قبل بسیار پیشرفت کردهاید. هیچ چیزی آسان به دست نخواهد آمد، پس با این موضوع کنار بیایید.
من میتوانم به شما این اطمینان خاطر را بدهم که تمام این کارها ارزشش را خواهد داشت. شاید کمی طول بکشد، اما بلاخره به مقصد دلخواه خود خواهید رسید.
نقطه شکست
این لحظهای است که در آن یا شما محکم میایستید و یا شکست میخورید. شما دشوارترین قدم را برمیدارید یا عقبنشینی میکنید. این انتخابی است که آینده شما را تعیین میکند. سختترین قسمت همیشه لحظهای است که شما تصمیم میگیرید از مرزها عبور کرده و به فرد جدیدی تبدیل شوید.
چرا ما همیشه سعی میکنیم چالشهای پیش رو را ببینیم؟ چرا هرگز نمیخواهیم پیشرفتهای خود را مد نظر قرار دهیم؟
این همان جایی است که بیشتر توسعهدهندگان خودآموز شکست میخورند. اکثر آنها تسلیم میشوند. آنها ترجیح میدهند تمام آن سختکوشیها و فداکاریها را نادیده گرفته و به جایی که قبلاً بودهاند برگردند.
وقتی زندگی سخت میشود، هیچ قانونی وجود نخواهد داشت. همه چیز آشفته خواهد شد و احساس میکنید که در حال متلاشی شدن هستید. اما بیشتر چیزهای شگفت انگیز پس از کار سخت و شکست نمایان میشوند. تمام کاری که باید انجام دهیم، این است که آن را در طی زندگی خود احساس کنیم. باید سختیها را در آغوش بگیریم، شجاع باشیم و با لجبازی بر آنها غلبه کنیم.
من اولین کار خودم را به خاطر باهوش بودن به دست نیاوردم. من آنقدر لجباز بودم که نه را به عنوان جواب قبول نداشتم، این دلیل اصلی بدست آوردن اولین شغل من است. من بارها از طرف صاحبان مشاغل رد شدم، این موضوع به من فهماند که چیزی برای از دست دادن ندارم.
من برای رسیدن به اینجا خیلی سخت کار کردم و تمام آن سختیها به من انگیزه میدهند تا از دستاوردها، رویاها و مهارتهایم محافظت کنم. شما زمانی ارزش قطرات آب را خواهید دانست که خودتان برای بدست آوردن آن آب زحمت کشیده باشید.
اگر به فکر تسلیم شدن هستید و میترسید که مردم به شما بخندند، بدانید که تفکرات دیگران نسبت به شما هیچ اهمیتی ندارد. هیچ چیزی بدتر از این نیست که فرصتی را از دست دهید که میتوانست زندگی شما را متحول کند. آن فرصت زندگی مرا تغییر داد و میتوانم بگویم که بهترین اتفاقی بود که تا به امروز در زندگیام رخ داده است.
شما باید روزهای بدی را پشت سر بگذارید تا با بهترین روزهای زندگی خود روبرو شوید.
نور انتهای تونل
شاید کمی زمان ببرد، اما به آنجا خواهیم رسید. توسعه دهنده بودن فقط مربوط به درآمد، شهرت و یا فرصت کار کردن از راه دور نیست. برای من تبدیل شدن به یک توسعه دهنده موفق خودآموز چیزی بیشتر از این مسائل است. توسعه دهنده بودن در مورد ممکن کردن کارهای ناممکن است. شما باید به این واقعیت پی ببرید که به عنوان یک توسعه دهنده میتوانید کارهای خیلی بزرگتری انجام دهید.
من هنوز به دنبال جایگاه خودم هستم و مطمئنم که در حال نزدیک شدن به آن میباشم. بنابراین تصمیم بگیرید: آیا هنوز به خودتان شک دارید؟ آیا هنوز میخواهید بیشتر زمان خود را صرف شبکههای اجتماعی کنید؟ یا میخواهید بلند شده و برای رسیدن به آرزوهای خود تلاش کنید؟
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید