در گذشته من برای خودم ایمیلی در این رابطه نوشتم. این ایمیل شامل تمام دروسی بود که من در طی این سالها در مورد بهرهوری و هوشمندانه کار کردن آموخته بودم. هنگامی که کارها طبق خواست من پیش نمیروند یا من احساس سازنده بودن نمیکنم، این ایمیل برای من مانند یک یادآور میباشد.
در اینجا ۱۰ توصیه در مورد نحوهی بهرهور شدن آورده شده است تا شما به جای سختتر کار کردن بتوانید هوشمندانهتر کار کنید:
۱. به جای اهداف، روی سیستمها تمرکز کنید
ما از سنین کم یاد گرفتهایم که اهداف خود را دنبال کنیم. ما همواره به دنبال نمرات بهتر، شرکت داشتن در یک تیم ورزشی و یا ترفیع گرفتن در شغل خود بودهایم. شما تا حد امکان سخت کار میکنید و به اهداف خود نیز میرسید. با این حال اکثر اهداف از کنترل ما خارج هستند. ما کنترل اندکی در دستیابی به آنها داریم. ما نمیتوانیم آینده، اقدامات دیگران، اقتصاد، محیط زیست و یا سایر متغیرهای دیگر را کنترل کنیم. به همین دلیل است که ما باید به جای اهداف بر روی سیستمها تمرکز داشته باشیم. شما در یک سیستم روی تمام بخشهایی که تحت کنترل است تمرکز خواهید کرد.
"سیستم" یک واژه فانتزی برای "فرآیند تکرار شدنی" است. به دست آوردن ۵۰۰ عضو در وبلاگ شما یک هدف است، در حالی که نوشتن ۵۰۰ کلمه در روز یک فرایند تکرار شدنی میباشد. دویدن در یک دوی ماراتن هدف است، ۴ روز دویدن در هفته به مدت ۳۰ دقیقه یک فرایند تکرار شدنی است. از دست دادن ۱۰ کیلو وزن یک هدف است، بروز کردن رژیم غذایی خود برای سالمتر غذا خوردن یک سیستم است.
دستاوردهای کوچک شما به مرور زمان جمع خواهند شد. این موضوع ما را به زیبایی اثر مرکب سوق میدهد.
۲. اثر مرکب را اعمال کنید
آلبرت انیشتین گفته است:« بهره مرکب هشتمین عجایب جهان است. هر کس آن را درک کند، بدستش خواهد آورد. هر کس آن را درک نکند، بهایش را پرداخت خواهد کرد.»
بهره مرکب مفهومی از امور مالی و اقتصادی است که به اضافه شدن بهره به سپرده اولیه اصلی اشاره دارد. این علاقه به بهره میباشد. با احتساب نرخ رشد ۱۰ درصد و سپرده اولیه ۱۰۰ دلار، در ماه اول ۱۱۰ دلار، ماه دوم ۱۲۱ دلار و ماه سوم ۱۳۳ دلار دریافت خواهید کرد. بنابراین دستاوردهای شما در حال رشد است: ۱۰ دلار در ماه اول، ۱۱ دلار در ماه دوم و ۱۳ دلار در ماه سوم.
اثر مرکب به جز تامین مالی کاربردهای بسیار دیگری نیز دارد. این موضوع تقریباً در تمام زمینههای زندگی شما تاثیر میگذارد. وقتی هر روز روی توسعه سیستمها تمرکز و کار میکنید، فعالیتهای کاری شما با گذشت زمان مرکب میشوند و یک رشد نمایی را به وجود میآورند. اجازه دهید دانش را به عنوان یک مثال در نظر داشته باشیم. اگر شما هر روز چند صفحه مطالعه کنید، به مرور زمان با کتابها و دروس آنها ارتباط برقرار خواهید کرد.
وارن بافت گفته است:« روزانه ۵۰۰ صفحه مانند این را بخوانید. دانش اینگونه کار میکند. دانش هم مانند بهره مرکب رشد میکند.»
اگر به زودی بتوانید چند پست در هفته منتشر کنید، فهرستی کامل از مقالاتی را خواهید داشت که خوانندگان شما میتوانند از آن لذت ببرند. اینگونه آنها راههای بیشتری برای برقراری ارتباط با شما دارند و میتوانند زمان بیشتری را در وبسایت شما سپری کنند. اگر بتوانید هر هفته یک کار را به طور خودکار انجام دهید، میتوانید کمی زمان برای تمرکز بر روی فعالیتهای مهمتر ذخیره کنید. هر چه وظایف خود را بهینه کنید، در انجام این کار بهتر و سریعتر میشوید. چون میتوانید از دانش و راهحلهای قبلی خود برای مشکلات جدید استفاده کنید. هر چه مزایای بیشتری ایجاد کنید، مزایای بعدی شما نتایج بیشتری را به همراه خواهند داشت.
۳. خروجی را به جای ورودی بررسی و اندازهگیری کنید
سومین قانون طلایی در تبدیل شدن به یک فرد سازنده، تمرکز کردن بر روی خروجی است. من در قانون شمارهی ۱ این موضوع را مطرح کردم که سیستم بهترین راه پیشرفت است، زیرا پاداش تلاشهای شما را میدهد و همچنین ما میتوانیم همهی متغیرها را در آن کنترل کنیم. با این وجود ما باید هدفمند تلاش کنیم تا بفهمیم که میخواهیم به چه چیزی دست پیدا کنیم.
نوشتن روزانه و بدون هدف تنها یک تمرین است. اگر میخواهید به چیزی دست پیدا کنید، باید به یک خروجی خاص مثل انتشار پست هفتگی در وبلاگ متعهد شوید. یک سیستم، روشی برای کنترل نحوه دستیابی به یک خروجی است.
خروجی خود را به چشم یک "محصول نهایی" نگاه کنید و به نحوه ارتباط آن با سیستم خود فکر کنید. نوشتن به طور روزمره یک سیستم است، در حالی که مقالات و کتابها خروجی هستند. به خاطر داشته باشید که خروجی با هدف تفاوت دارد، زیرا ما میتوانیم همهی متغیرهای آن را کنترل کنیم. ممکن است هدف وبلاگ شما گرفتن ۵۰۰ عضو در ماه باشد، اما این واقعیت که چه کسانی ثبت نام میکنند تحت کنترل شما نیست. تنها چیزی که در اینجا تحت کنترل شماست، ارسال پستهای جدید به طور منظم است.
ترفیع گرفتن یک هدف است. شما نمیتوانید رئیس خود را کنترل کنید. شما تنها میتوانید آنقدر خوب باشید که آنها نتوانند شما را نادیده بگیرند: هدف شما میتواند تحویل دادن ۱۰ پروژه در سه ماه آینده باشد. حالا شما همهی متغیرها را کنترل میکنید.
دانستن تفاوت بین نتایج و اهداف در تعیین اهداف واقعبینانه و قابل دستیابی اهمیت دارد. تنها دانستن نحوهی درست کار کردن ملاک لازم برای تبدیل شدن به یک فرد بهرهور نیست. باید بدانید که انرژی خود را برای چه چیزی صرف میکنید.
۴. طبق قانون ۲۰/۸۰ زندگی کنید
اصل پارتو یا به اصطلاح قانون ۲۰/۸۰، یکی از مدلهای ذهنی است که من تقریباً روزانه در زندگیام از آن استفاده میکنم. در این قانون ذکر شده است:
« ۸۰ درصد از خروجی یا نتایج، حاصل از ۲۰ درصد از ورودی یا عمل است.»
چیزهای کوچک مواردی هستند که بیشترین نتایج را به خود اختصاص میدهند. از قانون ۲۰/۸۰ استفاده کنید تا متوجه شوید آیا تمرکز، زمان و پول شما صرف ایجاد نتایج بیشتر میشود یا خیر.
- آیا شما روی کارهایی تمرکز میکنید که بیشترین بازده را دارند؟
- آیا زمان خود را به طور مساوی بین مشتریان تقسیم میکنید یا بیشتر زمان خود را به مشتریانی با درآمد بیشتر اختصاص میدهید؟
- آیا بیشتر حواسپرتیهای شما از چند منبع سرچشمه میگیرند؟ شاید تلفن یا رسانههای اجتماعی شما باشد؟
هنگامی که متوجه میشوید چه چیزی برای شما مفید و کاربردی است، آن را دو برابر انجام دهید. به عنوان مثال:
اکثر عضوهای من از چند منبع میآیند. من با استفاده از قانون ۲۰/۸۰ میتوانم تمام زمان خود را به جذب عضوهای بیشتر از آن منابع اختصاص دهم. اگر دچار شک و تردید شدید، از این قانون استفاده کنید. این کار به شما کمک میکند تا مسائل مهم را شفافسازی کرده و یافتههای جدید را کشف کنید. طبق این قانون، ۸۰ درصد از کارهای شما در ۲۰ درصد از زمان شما انجام شده است. برای اکثر مردم این زمان بلافاصله بعد از بیدار شدن است. شما باید از اولین ساعات روز خود نهایت استفاده را داشته باشید.
۵. صبح خود را به انجام کارهای عمیقتر اختصاص دهید
حافظه کاری، هوشیاری و تمرکز ما پس از بیدار شدن از خواب به تدریج بهبود مییابد و در اواسط صبح به اوج میرسد. این دوره اوج بهرهوری طبیعی مغر ما میباشد. فعالیتهای مهم خود را به دقت برنامهریزی کنید تا بتوانید از این ساعات استفاده بهینهای داشته باشید. بیشتر روی انجام دادن کارهای عمیقتر تمرکز کنید. این بدان معناست که شما میتوانید برای مدت طولانی بدون حواسپرتی کار کنید.
شما میتوانید از تکنیک "Pomodoro" استفاده کنید تا جریان کاری خود را دنبال کنید. ابتدا به مدت ۲۵ دقیقه روی یک فعالیت واحد کار کنید و سپس ۵ دقیقه استراحت کنید. مطمئن شوید که هر روز صبح ۳ تا ۴ بار این کار را انجام میدهید. پس از ۲۵ دقیقه تمرکز کامل میتوانید این زمان را به دو برابر برسانید. به این کار "double-pomodoro" گفته میشود و شما در آن به طور مستقیم ۵۰ دقیقه کار میکنید و سپس ۱۰ دقیقه را صرف استراحت کردن میکنید.
من معمولاً صبحها ۲ تا ۳ بار از این تکنیک برای نویسندگی خود استفاده میکنم و در آخر یک مقاله جدید برای منتشر کردن خواهم داشت. برخی از این نوشتهها را منتشر میکنم، برخی از آنها را برای ویرایش ذخیره میکنم و بعضی دیگر کیفیت لازم برای انتشار را ندارند پس آنها را به عنوان تمرین در نظر میگیرم. به یاد داشته باشید که شما باید بر روی سیستم تمرکز داشته باشید.
اگر بتوانید عادت عمیق کار کردن در صبح را در خود ایجاد کنید، کارهای شما با گذشت زمان بهبود یافته و سریعتر انجام داده خواهند شد. شاید در ابتدا ۲۵ دقیقه تمرکز مداوم کمی دشوار باشد، اما به شکلی تاثیرگذار این کار را یاد خواهید گرفت. در دنیای بی نظم و آشفته امروز، داشتن این مهارت بسیار اهمیت دارد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید