هرچه بیشتر وقت خود را به عنوان یک طراح وب بگذرانید، بیشتر متوجه میشوید که این صنعت چیزی بیشتر از طراحی کردن است. به عنوان مثال، ممکن است شما مقدار قابل توجهی از زمان خود را با مشتری بگذرانید. اگرچه ممکن است فکر کنید که این کار در حوزه فروش و پشتیبانی از مشتری است، اما من میتوانم به شما اطمینان دهم که کمی روانشناسی هم در آن ادغام شده است. بنابراین بسیاری از کارهایی که ما انجام میدهیم به منظور برآورده کردن نیازها و خواستههای مشتریان است؛ حتی اگر ندانند که آن نیاز واقعا چه چیزی میباشد.
گاهی اوقات اینها شامل دریافت عبارتهای مبهم، پیشنهادات ناآگاهانه و هدایت کردن مشتری به سمت یک استراتژی محکمتر است. این کار نیاز به دانش، ترغیب و همدلی دارد. در بعضی موارد این امر میتواند شما را مجبور کند تا مشتریان خود را هدایت کنید، به این منظور که آنها بتوانند در مسیر درستی قرار بگیرند.
مورد دیگری که ناچار به آموختن آن هستید این است که آنچه که مشتری میخواهد، ممکن است متفاوتتر از آنچه که آنها نیاز دارند باشد. در اینجا خواهید آموخت که چگونه میتوانید به آنها کمک کنید تا به اهداف خود برسند.
یک گفتگوی آزاد داشته باشید
اگر مشتری با یک ایدهی وحشتناک، پرهزینه و اشتباه به شما مراجعه کند، چگونه آن را اداره میکنید؟ پس چگونه میتوانید آنها را از این مشکلات ناخواسته، به یک دلیل و واقع گرایی برسانید؟
بخشی از روانشناسیای که ما نیاز به یاد گرفتن آن داریم، شامل این واقعیت است که بدانیم چه زمانی دیپلماتیک باشیم. این بدان معنی است که صرف نظر از آنچه که شما فکر میکنید، ایدهی مشتری را کاملاً رد نکنید. با رد کردن نظرات مشتریان، احتمالاً به آنها توهین میشود و روند انجام کارها بسیار سختتر خواهد شد. در عوض، سعی کنید با آنها در مورد خواستههایشان یک گفتگوی واقعی داشته باشید. از آنها سوالات حساب شدهای را بپرسید تا بتوانند آسانتر خواستههای خود را بیان کنند. حال ممکن است این گفتگو به آنها بفهماند که خواستهشان ارزش دنبال کردن را ندارد یا اینکه شما متوجه شوید که رسیدن به نیاز آنها راحتتر از آنچه که فکرش را میکردید بود.
با این حال اگر هنوز هم ایدهی بد آنها بر سر میز مذاکره است، عیبی ندارد که بخشی از نگرانیهای خود را بیان کنید. به عنوان مثال، اگر آنها به دنبال ترکیب رنگی هستند که برای قابلیت دسترسی مناسب نیست، بهتر است این موضوع را به آنها بگویید. در واقع این یک فرصت عالی است تا به آنها آموزشهایی را در رابطه با مشکلات بدهیم. هرچه مشتری شما آگاه تر باشد، احتمال تصمیم گیری صحیح بیشتر خواهد شد.
ارائه پارامترها و دستورالعملها
اغلب اوقات، مشتری از عناصری که برای ساخت یک وب سایت عالی هستند، فاصله میگیرد. دلیل این اتفاق آن است که آنان نمیدانند که این عناصر چه چیزهایی هستند. به همین خاطر است که آنها افراد حرفهای را استخدام میکنند.
به همین ترتیب، ممکن است آنها یک تایپوگرافی را بخواهند که شامل الگوهای نامناسب برای سایت باشد. اینگونه نیست که آنها به دنبال ایجاد یک تجربهی کاربری ضعیف هستند. در واقع، ممکن است آنها از تاثیراتی که انتخابهایشان بر وب سایت می گذارد مطلع نباشند.
بنابراین، هنگام گفتگو در مورد طراحی و عملکرد، مهم است که اصول اساسی را بیان کنیم. به عنوان مثال، یک وب سایت میبایست رفتار و انتظارات کاربر را در نظر بگیرد. برندسازی بسیار مهم است، اما باید با سهولت در استفاده برابر باشد. تجربهی کاربر در گوشیهای موبایل هم باید به همان اندازهی تجربه در کامپیوتر، خوب و عالی باشد.
مطمئناً وب نیز آمار ناگفتهای از این موضوعات را ارائه میدهد. اگر احساس میکنید که این ایده، پیام اصلی مشتری را به کاربر منتقل میکند، با تمام توان خود آن کار را انجام دهید. مجموعه ساده ای از دستورالعملهایی مانند اینها میتواند مفید واقع شوند:
- مکان یابی باید به راحتی در دسترس و استفاده از آن آسان باشد
- تایپوگرافی باید به اندازه و درست انتخاب شود
- عناصر موجود در طراحی باید با یکدیگر سازگار باشند
- زمان بارگذاری صفحه باید تا حد ممکن بهینه شود
البته تعدادی نکته دیگر وجود دارد که میتوان بیان کرد اما این یک نقطه شروع بسیار خوب است. با به اشتراک گذاشتن تخصص خود در این زمینهها، میتوانید مطمئن شوید که پروژه علاوه بر رسیدن به نیازهای مشتری، در جهت برآورده کردن خواستههای کاربر نیز میباشد.
آنها را تشویق کنید که به اطراف نگاه کنند
بعضی اوقات توضیح دادن مفاهیم به مشتری، به اندازهی نشان دادن آنها موثر نیست. هنگام مشاهده وب سایت از دید کاربر، میتوانید خیلی راحتتر موارد خوب و بد را از یکدیگر جدا کنید. اینکه از مشتریان خود بخواهید تا به وب سایتهای مختلفِ بیرونی نگاه کنند، امری بسیار معمول است. اما اینکه بخواهید فقط از سایت به عنوان یک مرورگر استفاده کنید، ایدهی خوبی نیست. شما باید وارد سایت شوید و از ویژگیهای مختلف و کاربردی آن نیز استفاده کنید.
به عنوان مثال، آنها میتوانند بفهمند که یک تجربه پرداخت ضعیف در تجارت الکترونیک به چه شکل است. شاید یک ویژگی مناسب وجود داشته باشد که به آنها کمک میکند تا کارها را سریعتر انجام دهند. ممکن است با طی کردن این فرآیندها، اشخاصی از اضافه کردن مشکل یا دردی مخرب به وب سایت صرفه نظر کنند.
به طور کلی، جستجو کردن در وب سایتهای دیگر میتواند به عنوان پایهای محکم در مورد چگونگی کارکرد و ظاهر وب سایت باشد. امیدوارم با این کار مشتری شما دیدگاه متفاوتی را نسبت به مسائل مهم وب سایت بدست آورد و سایر چیزهای بدون کاربرد را فراموش کند.
این یک فرآیند است
شایان ذکر است که کمک به مشتری به منظور تعیین نیازهای خود، یک فرآیند است. اتفاقات معمولا یک شبه رخ نمیدهند، بنابراین باید کمی صبور باشید.
ممکن است متوجه این موضوع شوید که برخی از افراد، نسبت به ایدههای دیگران (از جمله شما) از خودشان مقاومت نشان میدهند. با این حال ممکن است با تلاشهای مکرر، آنها به حرفتان گوش دهند. با تلاشهای شما به منظور بهبود همکاری، آنها شروع به گفتگوهایی سازنده و پربار میکنند.
همانطور که همهی ما میدانیم، شما نمیتوانید تمام مشتریها را راضی نگه دارید. گاهی اوقات اوضاع باب میل ما پیش نمیرود و پروژهها به شکلی انجام میشوند که قصدش را نداشتیم. ممکن است پروژههایی که با قولهای بسیار شروع شد، با تاسفهای زیادی به پایان برسد. اما با هدایت خود به سمت طراحی کاربر محور، موظف هستید که میزان موفقیت خود را افزایش دهید. این بدان معناست که با تکمیل پروژه، همهی ما موفق و برنده خواهیم شد.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید