جنبه‌های خوب، بد و زشت تبدیل شدن به یک توسعه دهنده
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 8 دقیقه

جنبه‌های خوب، بد و زشت تبدیل شدن به یک توسعه دهنده

در این مقاله از راکت قصد داریم کمی از جنبه های مختلف تبدیل شدن به یک توسعه دهنده صحبت کنیم که امیدواریم مورد استفادتون قرار بگیره.
« مسیر شما از سرعت شما مهمتر است.»

جنبه‌ی خوب

تبدیل شدن به یک توسعه دهنده خودآموز سراسر اینترنت را فرا گرفته است. این کار در حال تبدیل شدن به یک ترند می‌باشد. مانند هر ترند دیگری، اکثر توسعه‌دهندگان مشتاق پس از چند تلاش یا چندین هفته دست از کار می‌کشند.

همه‌ی ما رویاهایی را دنبال می‌کنیم. مردم فقط می‌خواهند همگام با جریان باشند. آن‌ها میخواهند چیزهای جالبی را که می‌شنوند امتحان کنند. همه‌ی ما این دوران را تجربه کرده‌ایم. منظورم را اشتباه برداشت نکنید، امتحان کردن بسیاری از چیزها می‌تواند درهای جدیدی را به روی شما باز کند. این یک شروع بسیار خوب است. انجام دادن کارهایی جدید و باورنکردنی که سبب به وجود آمدن علاقه در ما می‌شود، می‌تواند شروع خوب و خاصی برای پیشرفت کردن باشد.

اگر می‌خواهید وارد این سفر توسعه‌ی وب شوید و تبدیل به یک توسعه دهنده شود، باید مستقیماً به شما بگویم که این کار تنها برای سرگرمی نیست. منظورم این است که اگر می‌خواهید با جدیت در این زمینه کسب و کار راه‌اندازی کنید، باید بدانید که این کار یک بازی جالب نیست. شما نمی‌توانید به آسانی آمده و خیلی زود آن را ترک کنید. نمی‌توانید هر زمان که حسش را داشتید شروع به انجام دادن این کار کنید، چون این سفر زندگی شما را تغییر خواهد داد و به همین دلیل نیازمند چیزهای زیادی است.

بنابراین اگر هنوز به انجام این کار علاقه دارید، بهتر است شانس خود را امتحان کنید. وقتی طعم موفقیت را در زمینه توسعه‌ی وب می‌چشید، دیگر راه برگشتی نخواهید داشت.

جنبه‌ی بد

ممکن است در میانه‌ی این سفر اوضاع تغییر کند. علاقه شما به آرامی رنگ می‌بازد و تجربه‌های جالب به تدریج با استرس، نیازها و ناامیدی جایگزین می‌شوند. هنگامی که سفر دشوارتر و دشوارتر شد، از شما می‌خواهم تا بیشتر تلاش کنید.

 دیگر به چالش‌های پیشِ روی خود فکر نکنید، در عوض بر روی اتفاقات حال تمرکز کنید. به اتفاقاتی که برایتان رخ می‌دهد غلبه کنید و مشکلات روزمره‌ی خود را بارها شکست دهید. این یک روش خیلی خوب برای مقابله کردن به این معضل است.

قول می‌دهم که انجام دادن یک کار کوچک، حل یک مشکل یا برداشتن یک قدم در روز قطعاً می‌تواند به تدریج شما را به مرحله‌ی بعدی زندگی هدایت کند.

در این سفر دلایل زیادی را برای عقب کشیدن پیدا خواهید کرد، اما به جای پا پس کشیدن باید یک روز به خودتان استراحت دهید. یک خواب سالم و کافی داشته باشید و دوباره فردا با انرژی شروع به کار کنید. شاید خیلی از روزها کارهایتان عملی نشود، باید بدانید که این موضوع ایرادی ندارد.

بگذارید یک توصیه به شما کنم: وقتی تمام سلول‌های بدنتان می‌گویند که باید عقب بکشید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک چرت بزنید و فردا دوباره آن کار را امتحان کنید. من هنگام رویارویی با مشکل دقیقا همین کار را انجام می‌دهم.

من به عنوان یک توسعه دهنده در دو سال اول کار خود مشکلات بسیاری را تجربه کرده‌ام. روبرو شدن با آن مشکلات ناامیدکننده بود. من بارها به خاطر خستگی و احساس ناامنی گریه کردم، اما هرگز پا پس نکشیدم و به تلاش‌های خود ادامه دادم.

بیشتر مشکلات و نگرانی‌های ما حاصل ذهن ناخودآگاه ماست. این‌ها همان چیزهایی هستند که خانواده و معلمان در سنین کم به ما گفته‌اند. به بیشتر آن گفته‌ها اعتماد نکنید. ما طرز تفکری اشتباه را یاد گرفته‌ایم. از شما می‌خواهم تا واقعاً به حرف‌های خودتان گوش دهید. هر زمان که با یک مشکل روبرو شدید، واکنش خود را مشاهده کنید. خودتان خواهید دید که هنگام بهانه آوردن چه ذهن خلاقی خواهید داشت.

متفاوت و باهوش باشید. عاقلانه و منطقی فکر کنید. انتخاب‌های بهتری را داشته و بر بهانه‌های خود غلبه کنید. بگذارید نکته‌ای را به شما بگویم: هرگاه دچار تردید شدید، همیشه تصمیمی را انتخاب کنید که می‌دانید باعث افتخار شما خواهد بود. به خودتان جرات دیدن رویاهای بزرگ را بدهید و بیخیال بهای آن باشید. چون اگر واقعاً آن را بخواهید، برای تحقق بخشیدن به رویای خود دست به هر کاری خواهید زد.

جنبه‌ی زشت

شرایط فعلی شما مهم نیست، کاری که امروز انجام می‌دهید بیشترین اهمیت را خواهد داشت. هر تصمیمی که امروز، فردا یا این ماه می‌گیرید، زندگی شما را تا 3 سال آینده شکل می‌دهد. بنابراین همیشه مطمئن شوید که کارهای باب میل خود را انجام می‌دهید.

زندگی خیلی کوتاه‌تر از آن است که بخواهیم کل عمر خود را با احتیاط عمل کنیم. من این واقعیت را به سختی آموختم. چیزهایی که فکر می‌کردیم خطرناک است، دقیقاً همان چیزهایی بودند که برای به دست آوردنشان دعا می‌کردیم.

ما همیشه فرصت می‌خواهیم و برای دیدن یک نشانه دعا می‌کنیم. ما خواب آن روزی را می‌بینیم که شرایط زندگیمان تغییر خواهد کرد، اما وقتی با چالش‌هایی روبرو میشویم که می‌توانند زندگی ما را تغییر دهند، پا پس می‌کشیم و آن کار را ترک می‌کنیم. واقعاً چرا؟ همیشه باید رو به جلو حرکت کنید.

مسئله ی بعدی شکست است. چون اولین بار موفق نشدیم، دلیل نمی‌شود که فکر کنیم هرگز به موفقیت نخواهیم رسید. این اتفاق هر روز در دنیای توسعه‌دهندگان رخ می‌دهد. بعد از اینکه بارها در بدست آوردن اولین شغل توسعه‌دهندگی خود با شکست روبرو شدم، به معنای واقعی کلمه به جایی رسیدم که دیگر نتیجه برایم اهمیت نداشت. من طرز تفکر خود را تغییر دادم و این همان زمانی بود که توانستم امید را ببینم.

من تلاش کردم به جای غر زدن درباره‌ی شکست‌های گذشته بر روی زمان حال تمرکز کنم. وقتی مردم به من ایمیل می‌فرستادند و می‌گفتند که برای فلان شغل قبول نشده‌ام، از آن‌ها در مورد علت این موضوع سوال می‌پرسیدم. سپس از تمام آن تجربه‌ها استفاده کردم تا بتوانم خودم را بهبود ببخشم. سرانجام بعد از گذشت ۶ ماه توانستم اولین کار توسعه‌دهندگی خود را بدست آورم. این تماماً در مورد سختکوشی، پشتکار و کمی هم شانس بود.

پیگیری

در واقع بدست آورن اولین شغل تنها آغاز نبرد واقعی بود. به عنوان یک توسعه دهنده خودآموز، برای من کار کردن با ۷ همکار فارالتحصیل در رشته IT به نوبه‌ی خود مفید و عذاب آور بود. من چاره‌ای جز پذیرفتن این واقعیت نداشتم که همه‌ی ما همیشه در یک چیز ضعف داریم. باید هر از چند گاهی ذهنیت خود را اصلاح کنیم.

من از دوران جوانی، فردی بسیار رقابتی هستم اما حماقت همیشه پایه‌های زندگی من را لرزانده است. من همیشه هستی خود را زیر سوال می‌برم. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، نمی‌توانم جلوی خنده‌ی خود را بگیرم. همه‌ی ما باید چنین تجربه‌هایی را داشته باشیم زیرا این تنها راه رشد و کشف نقاط قوت و توانایی‌های ماست.

ما همیشه می‌توانیم کارهای بیشتری را انجام داده و شرایط خود را تغییر دهیم. تنها مانع در این مسیر خودمان هستیم و تنها سوالی که باید به آن پاسخ دهیم این است که واقعاً چقدر می‌خواهیم به هدف برسیم. به دنبال چیزهای بیشتری بروید. از ترسیدن دست بکشید چون هیچکس در ابتدای کار خود نمی‌داند که مشغول انجام چه کاری است. هیچکس جواب را نمی‌داند، هیچکس از اتفاقات فردا با خبر نیست پس محکم سر جای خود بایستید. دائماً یاد بگیرید، خودی نشان دهید و لجباز باشید. وقتی من جای شما بودم، همیشه این را به خودم می‌گفتم: دنیا همیشه راه را به کسی که مقصد را می‌داند نشان خواهد داد.

بیایید ۲۰۲۰ را با یک ذهنیت درست به پایان برسانیم و بگذارید امسال یک درس عالی برای ‌همه‌ی ما باشد تا بفهمیم که چیزهای غیرقابل کنترل زیادی در دنیا وجود دارد. ما باید بهترین تلاش را داشته و بهترین زندگی را کنیم. برای شروع این کار بهتر است ابتدا خودمان را تغییر دهیم. پس تا آن زمان به کارهای خود ادامه دهید.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
5 از 1 رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید