یلدا ادامه داره... ❤️ ۴۰ درصد تخفیف همه دوره‌ها

استفاده از تخفیف‌ها
ثانیه
دقیقه
ساعت
روز
۷ حرکت فریلنسری که آرزو داشتم زودتر انجام می‌دادم
ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ: 13 دقیقه

۷ حرکت فریلنسری که آرزو داشتم زودتر انجام می‌دادم

یک سال پیش در گوگل "چگونگی یک کوچ‌نشین دیجیتال بودن" را جستجو می‌کردم. با تمام دشواری‌ها و لجبازی‌ها توانستم به عنوان یک فریلنسر در زمینه اسکرین رایتینگ و کپی رایتینگ فعالیت کنم. این تجربه‌ها بسیار هیجان‌انگیز، ناامیدکننده، طاقت فرسا و مفید بوده‌اند. معمولاً ورود به یک بخش ناشناخته چنین تجربه‌هایی را رقم خواهد زد.

فریلنسینگ از یک جاه طلبی مبهم، به واقعیتی برای من تبدیل شد. هر درسی که در این مسیر یاد گرفتم به همراه سختی‌های تحمیل شده توانست به من کمک کند تا به جایگاه فعلی خود دست پیدا کنم. این موضوع ذهنیت من در مورد زمان، مهارت‌ها، تجربه‌ها، بلندپروازی‌ها و آینده را تغییر داده است. همیشه چیزهایی برای آموختن وجود خواهد داشت، اما در اینجا ۷ مورد را بیان می‌کنم که ای کاش آن‌ها را در ابتدا انجام داده بودم.

جایگاه خود را کشف کنید

در ابتدا به دنبال هر کار فریلنسری بودم و تمام شغل‌های ممکن را جستجو می‌کردم. این اولین تجربه‌ی کار من در زمینه‌ای به غیر از کارهای اداری بود. من در گذشته تجربه‌های گوناگونی مثل کتابداری یا اسکرین رایتینگ را داشته‌ام. به همین خاطر امیدوار بودم که بتوانم شانسی برای پیدا کردن کار داشته باشم.

این موضوع سبب شد تا با معضل جدیدی به نام "انبوه انتخاب" روبرو شوم. هر چه در اینترنت بیشتر به دنبال نکات مفید می‌گشتم، شروع کردن سخت‌تر به نظر می‌رسید. فرصت‌های استخدام شدن به نظر نامحدود بودند و من نمی‌دانستم که باید چه چیزی را در اولویت قرار دهم.

در اولین ماه به عنوان مقاله‌نویس، ویرایشگر کپی، مدرس انگلیسی، آزمایشگر وبسایت و داستان‌نویس اقدام به کار کردم. من خودم را به عنوان یک نویسنده توانا می‌دیدم که می‌تواند با طیف گسترده‌ای از مسائل سازگار شود. هنگامی که درگیر چندین رزومه بودم، باید متوجه می‌شدم که استراتژی من تمرکز مشخصی ندارد. من نمی‌دانستم چه کسی هستم به همین خاطر هم نمی‌دانستم که چگونه باید خودم را معرفی کنم.

با گذشت زمان توانستم جایگاه خودم را پیدا کنم. سپس به دنبال پروژه‌ها و مشتریانی می‌رفتم که با علاقه و تجربه‌های من مطابقت داشتند. با ورود فرصت‌های بهتر، موارد ضعیف کنار گذاشته شدند. ۶ ماه بعد من فقط بر روی فیلم‌ها و مقالات گردشگری کار می‌کردم. از میان دستاوردهایم در UpWork و نشریه‌هایی که ارائه داده‌ام، موفقیت‌ها فقط مربوط به خاص‌ترین تجربیاتم بوده است.

حالا من از لحاظ حرفه‌ای تصور بهتری از خودم دارم. من یک فیلمنامه‌نویس و نویسنده در زمینه گردشگری هستم. در حال حاضر این بهترین تعادلی است که در زندگیم وجود دارد. اگرچه انرژی صرف شده برای جستجو، درخواست و مصاحبه برای کار به نظر عملی ارزشمند می‌رسد، اما اگر جایگاه خود را زودتر پیدا می‌کردم، می‌توانستم زودتر به موفقیت برسم.

من فهمیدم که ما قادر به انجام طیف وسیعی از کارها هستیم، اما اگر بتوانیم در تخصص‌های خود سرمایه گذاری کنیم، شانس بیشتری در کسب شغل خواهیم داشت. شاید داشتن طیف گسترده‌ای از مهارت‌ها ارزشمند باشد، اما شناسایی کردن جایگاه شخصی شما امری بسیار خوب خواهد بود. این فرایند مستلزم محدود کردن تمرکز و معرفی خودتان به عنوان فرد واجد شرایط است.

برای اینکه بتوانید جایگاه خود را کشف کنید، ابتدا بفهمید که مشتاق به ارائه چه خدماتی هستید. تجربه شما در کجا نهفته است؟ در چه زمینه‌ای خوب هستید؟ قصد کمک به چه کسانی را دارید؟ فکر می‌کنید چگونه می‌توانید به مردم کمک کنید؟ چه تعداد از مردم ادعا دارند که می‌توانند خدماتی مشابه شما را ارائه دهند؟

اگرچه تمرکز کردن بر روی عمیق‌ترین مهارت‌های شما ارزشی درونی دارد، اما واقعیت این است که فریلنسینگ اغلب شامل کارهای عجیب و مشتریان است. به خاطر داشته باشید که کار کردن در یک عرصه خاص فوراً اتفاق نخواهد افتاد. ممکن است هنگام حرکت در دنیای فریلنسری به برخی از آزمایش‌ها نیاز داشته باشید، اما اگر مراقب توسعه دادن جایگاه خود باشید، طبیعتاً در کنار شما تکامل پیدا خواهد کرد.

در انتخاب‌های خود وسواس باشید

من یاد گرفتم که پروژه‌های خود را عاقلانه انتخاب کنم. هنگامی که تجارت شما متکی به رتبه، بازخورد و مراجعه است، انتخاب کردن پروژه‌ها و مشارکت‌های متناسب امری مهم محسوب خواهد شد. شما با انجام این کار شتاب مثبتی را به کسب و کار خود اضافه می‌کنید. به عهده گرفتن پروژه‌های نامناسب، تنها شما را از پروژه‌های درست و مناسب دور می‌کند.

چه چیزی مناسب است؟ قطعاً پاسخ من با شما متفاوت خواهد بود. فکر کردن به تجربه‌های گذشته می‌تواند جواب این سوال را به شما بدهد. این یک مرحله بسیار مهم است که شما باید در آن غرایز خود را تقویت کنید. وقتی فرصت‌های جدیدی به شما داده می‌شود، کمک می‌کند تا متوجه شوید که خودتان را درگیر چه چیزهایی خواهید کرد. تصویری واضح از هدف آن شغل داشته باشید. آن‌ها انتظار مشاهده چه نتایج نهایی را دارند؟ به چه نوع جریان کاری عادت کرده‌اند؟ نرخ‌های پیشنهادی و مهلت‌های زمانی چقدر هستند؟

با پرسش این سوال‌ها، درک بهتری از کارفرما و همکاران خود خواهید داشت. آیا آن‌ها انعطاف‌پذیر به نظر می‌رسند؟ آیا آن‌ها از زمانی که صرف می‌کنید تقدیر می‌کنند؟ اگر نمی‌توانید اطلاعات خوبی در مورد آن‌ها کسب کنید، در اینترنت به دنبال اطلاعات مورد نظر خود بگردید.

زبان را در نظر داشته باشید

دوست دارم فکر کنم که فن بیان خوبی دارم، اما می‌دانم که همیشه جایی برای پیشرفت وجود دارد؛ مخصوصاً وقتی که صحبت از ایمیل می‌شود. وقتی شما به عنوان یک فریلنسر دیجیتال فعالیت می‌کنید، ایمیل‌ها معمولاً جایگزین گفتگوهای حضوری می‌شوند. آن‌ها می‌توانند بار معنایی قابل توجهی را به همراه داشته باشند. یک جمله‌بندی دقیق می‌تواند بیانگر این باشد که شما یک فرد حرفه‌ای و با اعتماد به نفس می‌باشید. همچنین می‌تواند به دیگران نشان دهد که شما برای زمان و مهارت‌های خود ارزش قائل هستید.

- به جای اینکه از تاخیر رخ داده عذرخواهی کنید، بگویید که از صبر و شکیبایی آن‌ها متشکر هستید.

- به جای اینکه بگویید خواهش می‌کنم، بگویید از کمک کردن به شما خوشحال شدم.

- به جای اینکه بگویید امیدوارم برای شما منطقی باشد، بگویید اگر سوالی دارید با من در میان بگذارید.

- به جای اینکه از فراموش کردن چیزی عذرخواهی کنید، بگویید که بابت ذکر کردن آن از آن‌ها ممنون هستید.

- به جای اینکه ۲۰ دقیقه وقت بگذارید تا یک ایمیل را جمله‌بندی کنید، شاید بهتر باشد با آن‌ها تماس گرفته و ساعتی را برای گفتگو تعیین کنید.

جمله‌بندی دقیق بدین معنا نیست که شما باید برای صحبت‌های خود مترادف پیدا کنید. این بدان معناست که شما باید از طرز بیان خود آگاه باشید.

قیمت دلخواه خود را تعیین کنید

شاید یکی از سخت‌ترین بخش‌های مربوط به فریلنسینگ تعیین نرخ باشد. این معضل به طور دائمی وجود دارد. شما یا نرخ را بیش از حد تعیین می‌کنید و فرصت کاری را از دست می‌دهید، یا قیمت را کمتر تعیین می‌کنید و ارزش خودتان را پایین می‌آورید.

من اغلب پایین‌تر از نرخ دلخواه خود حقوق می‌گرفتم، زیرا اعتقاد داشتم که حفظ کردن فرصت‌های شغلی مهمتر از دریافت نرخ دلخواه من است. از دست دادن مشتریان دردناک بود. از طریق آزمون و خطا متوجه شدم که از دست دادن یک مشتری سخت‌تر از کار کردن برای پروژه‌ای با قیمت نامطلوب نیست. شما نباید ارزش خود را زیر پا بگذارید و برای پروژه‌هایی تلاش کنید که به ارزش شما اهمیت نمی‌دهند.

پروژه‌هایی که نرخ دلخواه من را پرداخت کرده‌اند، سبب شدند تا من احساس مثبت و انگیزه بیشتری داشته باشم. این موضوع می‌تواند تفاوت بزرگی را ایجاد کند، به خصوص برای پروژه‌های فیلمنامه نویسی که ماه‌ها طول می‌کشد. هدف من از همان ابتدا کار با مشتریان مکرر و داشتن روابط کاری طولانی مدت بود، همین موضوع سبب شد تا نرخ عادلانه و خوبی را برای زحمات خودم تعیین کنم.

صورت حساب را صادقانه برای تمام کارها مشخص کنید

من مطمئن می‌شوم مشتریان چیزی را دریافت کنند که برای آن هزینه کرده‌اند. من فقط متناسب با زمان صرف شده برای آن کار حقوق دریافت می‌کنم. این بدان معناست که گوشی من خاموش بوده و تنها بر روی کار تمرکز دارم. این یک عمل اخلاقی است که بهره‌وری کلی را افزایش می‌دهد و زمان بیشتری را برای لذت بردن از سایر بخش‌های زندگی روزمره در اختیار من قرار می‌دهد.

تعیین کردن یک صورت حساب صادقانه نیز به همین شکل خواهد بود. در گذشته اگر نگران این می‌شدم که یک پروژه قرار است بیش از حد طول بکشد، به طور مجانی اضافه کاری می‌کردم. اما حالا به مشتریان ساعتی خود اطلاع می‌دهم که از یک برنامه ردیابی زمان استفاده خواهم کرد. هنگامی که تکمیل پروژه‌ها بیشتر از حدود تعیین شده طول بکشد، من آن‌ها را به صورت حساب اضافه می‌کنم و به مشتری تحویل می‌دهم. همچنین زمانی که صرف فاکتورنویسی برای مشتری شده را نیز در صورت حساب لحاظ خواهم کرد.

پایبند بودن به روشی کارامد در کار کردن و ارسال صورت حسابی صادقانه به من این امکان را می‌دهد تا تخمین‌ها و نرخ‌های دقیقی را به مشتریان ارائه دهم. این موضوع سبب می‌شود تا تمام کارها بسیار بهتر و روان‌تر از گذشته انجام شود.

در توسعه شخصی سرمایه‌گذاری کنید

برای کسانی که فریلنسر هستند، این به یک مسئولیت تبدیل می‌شود. ما باید به طور مداوم مسائل جدیدی را یاد بگیریم. خوشبختانه داشتن انعطاف پذیری در کنترل زندگی روزمره بدین معناست که روش‌های زیادی برای توسعه شخصی وجود خواهد داشت.

اطلاعات زیادی در اینترنت وجود دارد؛ از دوره‌های آنلاین گرفته تا مسترکلاس‌ها و ویدیوهای آموزشی یوتیوب. در اینجا دوباره ممکن است با معضل انبوه انتخاب مواجه شویم. اگرچه پیدا کردن مورد مناسب برای شما می‌تواند چالش برانگیز باشد، اما وقت گذاشتن برای کسب نکات مهم درباره‌ی تجارت و ارتباط با منابع معتبر ارزشمند خواهد بود. مطالب بسیار مفیدی در دسترس ما قرار دارد. تنها چیزی که برای انتخاب یک مهارت جدید لازم است، کمی نظم و اصول می‌باشد.

توسعه شخصی چیزی فراتر از یادگیری برنامه‌ای جدید یا گذراندن یک دوره آنلاین است. این موضوع می‌تواند شامل مراقبه، یوگا و تغذیه مناسب نیز باشد. خارج از چارچوب محدودیت‌های خود فکر کنید و در جایی که لازم است رشد کنید.

کار کنید، بازی کنید و کار/بازی کنید

در یک اصول کار قدیمی، کار و بازی کردن به وضوح توسط چند نشانگر از یکدیگر جدا می‌شوند. این موارد شامل نشانگرهای زمانی مثل روزهای هفته و ساعات اداری، نشانگرهای بصری مثل فضای اداری و میزکار شما و تشریفاتی مانند رفت و آمد به محل کار شما هستند. محیط، افراد و وظایف می‌توانند تشخیص دادن تفاوت بین کار و بازی را آسان کنند.

در اصول کار فریلنسری، همه‌ی این چیزها می‌تواند دستخوش تغییر شود. رفت و آمد معمول تبدیل به یک قدم زدن کوتاه می‌شود. آدابی مثل لباس پوشیدن برای محل کار و یا ناهار بردن ممکن است از بین برود. محل کار شما می‌تواند همان محلی باشد که در آن غذا می‌خورید یا تلویزیون می‌بینید. دیگر وابسته به یک شرکت نیستید و می‌توانید در طول روز کارهای شخصی خود را نیز در کنار وظایف کاری انجام دهید. در چنین شرایطی مرز بین کار و بازی می‌تواند محو شود.

همه عقیده دارند تعیین مرزهای مشخص بین کار و زندگی شخصی برای سلامتی مفید است. در حالی که اولین تلاشم برای انجام کارهای فریلنسری، من را با وظایفی آشنا کرد که در منطقه خاکستری بین کار و بازی قرار داشتند. برای من این‌ها جزو وظایف شخصی و بدون حقوقی هستند که هنوز هم به شغل فریلنسری من کمک می‌کنند. به عنوان مثال می‌توان به وبلاگ نویسی برای توسعه اسکریپت‌های نوشتاری و خواندن اشاره کرد که سبب می‌شوند من از چنین صنعتی آگاهی بیشتری پیدا کنم. آن‌ها باعث می‌شوند تا من در طول روز بیشتر پای کامپیوتر بنشینم و یک حسی را به من منتقل می‌کنند که انگار در حال کار کردن هستم.

نمی‌توانستم بفهمم که آیا در حال اضافه کاری هستم یا فقط خودم را از کار واقعی منحرف می‌کنم. سرانجام به این موضوع پی بردم که هیچکدام از آن‌ها را انجام نمی‌دهم. اگرچه جزو دسته مشخصی نبود، اما همچنان راهی مفید برای گذراندن زمان در طی روز به حساب می‌آمد. اینکه آن را کار/بازی بنامیم سبب می‌شود تا این حالت بینابینی برطرف شود. این کارها سبب رشد فردی من می‌شوند. وقتی کار/بازی را به عنوان یک چیز خاص در نظر بگیرید، مقداری از فشار وارد به شما را کمتر می‌کند و حس قوی‌تری از تعادل بین کار و بازی را در زندگی شما به وجود می‌آورد.

اگرچه چیزهای زیادی وجود دارد که من می‌توانستم زودتر آن‌ها را متوجه شوم، اما روند این اکتشافات نیز برای من مفید و تاثیرگذار بوده است.

منبع

چه امتیازی برای این مقاله میدهید؟

خیلی بد
بد
متوسط
خوب
عالی
4 از 3 رای

/@Pemi.razmi
علیرضا داداشی
دانشجوی مهندسی پزشکی

دیدگاه و پرسش

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید ورود یا ثبت‌نام

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید

در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید