شما به دنیای شغلهای آزاد وارد شدهاید، و مشکلات رایجی که افراد دارای شغل آزاد با آنها مواجهاند و نحوه برطرف کردن آنها را یاد گرفتهاید. شما یاد گرفتهاید که چه چیزی را در قرارداد خود ذکر کنید، و همچنین یاد گرفتهاید که انتقاد میتواند در الهامبخشی به شما و تبدیل شدن به یک فرد دارای شغل آزاد بهتر کمک کند.
پس از این که یاد گرفتید «چگونه شهرت خود به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد را مدیریت کنید»، «چگونه از بازخوردها برای برنده شدن مشتریهای جدید استفاده کنید»، «چگونه از عادات بدی که حرفه آزاد شما را نابود میکنند خلاص شوید» و «چگونه انواع مختلف مشتری را به خوبی مدیریت کنید»، احتمالا فکر میکنید که همه چیز آماده است.
اما همچنان به نظر میرسد که مشتریهای شما به اندازه کافی شما را دوست ندارند که بخواهند شما را در لیست تماسهای سریع خود قرار دهند. اگر با این مشکل رو به رو هستید، این پست میتواند کمی به شما کمک کند. ما به ۷ خصوصیت نگاه خواهیم داشت که باید آنها را داشته باشید تا مشتریها به شما باز گردند؛ زیرا در بسیاری از موارد، در نهایت اخلاقیات مهمترین بخش روابط شغل آزاد هستند.
۱. تعهد به حرفهای بودن
تعهد در هر کاری مورد نیاز است، اما آن دسته از افراد دارای شغل آزاد که به وضوح متعهد هستند، افراد مورد علاقه مشتریها هستند. گرچه، آیا تعهد فقط درباره مهلتها است؟ خیر. تعهد درباره اعمال تلاش بیشتر در هر کار، به اعماق مشکل وارد شدن و یافتن بهترین راه حل برای مشکل موجود است.
مشتریها عاشق افرادی هستند که فراتر میروند، بارور بوده و حرفهای میباشند. شما هیچ وقت مجبور نیستید که به این نوع افراد آموزش دهید چگونه ۱۰۰ درصد تلاش خود را بکنند. آنها فکر میکنند که شما لایق آن هستید و به طور جدی میخواهند که کار را به اتمام برسانند.
۲. قبول کردن مشتری به عنوان رئیس خود
درست است که افراد دارای شغل آزاد خود را به عنوان رئیس در نظر میگیرند، اما در واقع مشتری رئیس آن افراد است. محصول فرد دارای شغل آزاد بر پایه حکم خلاقانهای که توسط مشتری فراهم شده است کار میکند و پرداختی که توسط مشتری فراهم شده است را دریافت میکند.
حتی اگر شما مشتری را هر روز به صورت رو در رو نبینید، او همچنان رئیس شما است. شما به عنوان یک فرد دارای شغل آزاد، باید این رفتار را به همراه خود داشته باشید و همیشه مشتاق ایجاد کاری باشید که باعث شود رئیس شما خوشحال شود. حداقل شما باید به خواستهها، نظرات و افکار آنها احترام بگذارید و درست به مانند نحوه رفتار با هر رئیس دیگری، باید یاد بگیرید که برخی از خصوصیات مشتری را تحمل کنید.
۳. فرض این که مشتری همیشه راست میگوید
این مورد به هیچ وجه عبارتی نیست که بخواهید آن را مسخره کنید. این عبارت یک رفتار و الگو بوده، و بالغ بر رفتاری که با مشتریها و کار خود دارید، میباشد. من به افراد دارای شغل آزادی بر خوردهام که فکر میکنند از من دانش بیشتری دارند، و از این رو حرف آنها صحیحتر است. آنها فکر میکنند که راه من نه درست است و نه صحیح؛ بلکه راه آنها بهتر است.
۴. توانایی شگفتزده کردن را داشتن
و همچنان، شما باید درب شگفتزدگی را کمی باز بگذارید. مشتریها عاشق کسانی هستند که میتوانند آنها را با یک چیز جدید، تازه و غیر منتظره در پروژه خود شگفتزده کنند. این سورپرایز میتواند هر چیزی باشد که مشتری هیچ وقت درباره آن فکر نکرد: یک راه جدید برای انجام یک کار، یا یک کار جالب درباره پروژه.
فقط مطمئن شوید که سورپرایزهای شما یک جهت مثبت دارند. هیچ وقت مشتری را با چیزی که دقیقا برعکس خواسته او است، سورپرایز نکنید. در غیر این صورت شما از لیست او خارجید.
۵. به خوبی از پس مشکلات بر آمدن
ضرب المثلی وجود دارد که میگوید همه ما مرتکب اشتباه میشویم، اما دقت کنید که اگر شما مرتکب اشتباهی شوید، شما مسئول برطرف کردن آن خواهید بود. باهوش باشید و یک راه حل برد برد پیدا کنید که هم برای شما و هم برای مشتری خوب باشد. و این کار را سریع انجام دهید، نه پس از این که تا نقطه بدون بازگشت پیش برود.
هیچ کس دوست ندارد اشتباهش به او نشان داده شود، اما ما فقط انسانیم و حتی وقتی که تمام تلاش خود را میکنیم هم مرتکب اشتباه میشویم. وقتی برای کاری که خیلی خوب انجام نشده است از شما انتقاد میشود، آن را بپذیرید، با آن کنار بیایید و آن را کنار بگذارید. مغرور بودن شما را به هیچ جایی نمیرساند؛ به خصوص در حرفهای که بسته به دوست داشته شدن کار شما توسط یک شخص دیگر است.
۶. رفتاری بدون مزخرفات
افراد دارای شغل آزاد موفق، مزخرفات را نمیپذیرند و مزخرفات را هم تولید نمیکنند. شما باید یک دروازه نامرئی بین فرد دارای شغل آزاد و مشتری قرار دهید. فقط به خاطر این که هر دوی شما گیتار مینوازید و در شهر مشابهی زندگی میکنید، فکر نکنید که بهترین دوستان یکدیگر هستید و پروژه بر روی پای شما خواهد افتاد.
اگر انتظار آن را دارید، پس انتظار داشته باشید که مشتری هم بازگردد و به ازای خدمات شما، درخواست تخفیف کند؛ زیرا شما بهترین دوستان هم هستید. خیلی هم جذاب به نظر نمیرسد، نه؟ فاصله خود را حفظ کنید و به این صورت شاید بتوانید مبلغ خود را دریافت کنید.
۷. درک سریع
همیشه انتظار میرود که مشتری یک فرد پر مشغله باشد. اصلا مشتری به همین علت شما را استخدام کرد. او وقت کافی برای رسیدگی به پروژههای خود را ندارد. پس جای تجب ندارد که مشتریها عاشق افرادی هستند که میدانند با چه چیزی رو به رو هستند چه کسی میتواند سریعا همه چیز را درک کند. اگر درک دستور العملها و متدهای آنها برای شما خیلی طول میکشد، مشتری شاید یک فرد دیگر را به شما ترجیح دهد که میتواند سریعتر کار را انجام دهد.
با توجه به این مسئله، هر پروژهای یک چیز جدید برای یادگیری را به همراه دارد، و از این رو باید اشتیاقی برای یادگیری در میان باشد. در غیر این صورت، ما دیگر یاد نمیگیریم و پیشرفت نمیکنیم. برخی مشتریها عاشق کسانی هستند که رفتار «من میخواهم همه چیز را یاد بگیرم» را دارند. این رفتار بهتر از «این کار در سطح من نیست، بگذارید شخص دیگر آن را انجام دهد» است.
دیدگاه و پرسش
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید
در حال دریافت نظرات از سرور، لطفا منتظر بمانید